نویسنده: ویرا
رسیدن به صلح، آن هم صلحِ دموکراتیک، در حالِ حاضر، یکی از آرمانهای بشریت است. انسانها همیشه خواهانِ صلح و امنیت بوده اند. در واقع، ایجادِ دولتها و نظامهای پیچیدۀ بروکراتیک، برای رفعِ ناامنی و ایجادِ صلح میانِ انسانهای یک جامعه است. ممکن است انسانها، نه تنها در داخلِ یک جامعه، که در سطحِ جهان و در چهارچوبِ دولتهای مجزا نیز در برابرِ هم قرار بگیرند. وجودِ منافع و خواستهای انسانی، خواه ناخواه سببِ رویارویی میانِ انسانها می شود. این رویارویی، در صورتی که به شکلِ عقلانی مهار و مدیریت نشود، می تواند سببِ کشمکش و در نتیجه خشونت و جنگ شود.
به میان آمدنِ دولتهای دموکراتیک، با تمامِ گستردگی آن، گامی بوده است برای مدیریتِ منافع و خواستهای انسانی در سطح ملی؛ تا رویارویی و برخوردِ منافعِ انسانها در سطحِ ملی نه تنها سببِِ جنگ و خشونت نگردد، بلکه جامعه را به سوی شگوفایی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی سوق دهد. مهمترین گام، در این زمینه، به میان آمدنِ شیوه های رقابتی در عرصه های مختلفِ زندگی است، که خواستهای متعددِ انسانی را در جهتِ به دست آوردنِ منافع و امکاناتِ محدود، طوری سازماندهی کند، که در صورتِ پیروزی و یا عدمِ پیروزی، تمایل به خشونت و جنگ نداشته باشد. به گونۀ مثال: دسترسی به ثروت، خواستِ تمامِ انسانهای یک جامعۀ دموکراتیک است. هر شهروندی می خواهد ثروتِ بیشتری به دست بیاورد؛ در حالی که این ثروت، محدود است. در جوامعِ دموکراتیک، برای به دست آوردنِ ثروت، شهروندان باید به کار و رقابت رو بیاورند. کسانی که در میدانِ کار و رقابت برنده اند، می توانند از ثروتِ بیشتری برخوردار شوند. وجودِ رقابتِ سالم و غیرِ خشونت آمیز، در تحتِ نظارتِ دولت، در واقع، محیطی است، که برای مدیریتِ خواستهای اقتصادیِ شهروندانِ جامعۀ دموکراتیک، ایجاد شده است. در جوامعِ دموکراتیک، به اقتضای فضای غیرِ خشونتبار، شهروندان، برای به دست آوردنِ ثروت، به کار، بازار و رقابت روی می آورند.
همچنین، غریزۀ قدرت طلبی، یکی از غریزه های انسانی است. در جوامعِ دموکراتیک، برای مدیریتِ قدرت خواهی، روشهای رقابتیِ سیاسی و نهادهای مرتبط با آن وجود دارد. نهادها و روشهای دموکراتیک، غریزۀ قدرت طلبیِ شهروندان را وارد یک فضای رقابتی می سازد. در فضای رقابت، شهروندان حق می یابند تا به گونۀ انفرادی و یا گروهی، برای به دست آوردنِ قدرتِ سیاسی، با هم رقابت کنند. در جوامعِ دموکراتیک، به دست آوردنِ قدرت، امرِ نامطلوب نیست. همچنین، در این جوامع، به دست آوردنِ قدرت، ضرورت به جنگ و خشونت ندارد؛ بلکه با کاندیدا شدن و کسب آرای شهروندان و یا از راه رأیدهی به کاندیداهایی که از شرایطِ لازم برخوردار اند، قدرت از یک شخص یا یک گروه به شخص یا گروه دیگر انتقال می یابد. بدینترتیب، در جوامع دموکراتیک، به دست آوردنِ قدرت و یا انتقالِ قدرت، از راه خشونتبار و براندازیِ قدرتِ حاکم، جامۀ عمل نمی پوشد؛ بلکه در فضای کاملاً صلح آمیز و رقابتِ سالم، منتقل می گردد.
در جوامعِ دموکراتیک، وجودِ رقابت در عرصه های مختلف، به این معنا نیست، که آنانی که توانِ رقابت را ندارند و یا در رقابت شکست می خورند، نابود شوند و آنانی که توانِ رقابت را دارند و یا در رقابت پیروز شده اند، ثروتمندتر و قدرتمندتر شوند. نظامهای سوسیال دموکراسی، در این زمینه، راه حلِ مناسبی را روی دست گرفته اند؛ تا رقابت، سببِ نابودی عده یی و باعثِ ثروتمند و قدرتمند شدنِ بیش از حدِ عدۀ دیگری نشود. در نظامهای سوسیال دموکرات، حدِ اقلِ امکاناتِ زندگی برای تمامِ شهروندان، به گونۀ رایگان و یا با بهای خیلی ارزان، از سوی دولت عرضه می شود. همچنین، برای این که از کسبِ ثروت و قدرتِ بیش از حد جلوگیری شود، مالیاتِ سنگین بالای ثروتمندان وضع می شود و کاندیدا شدن برای پُستِ ریاست جمهوری را به چند دورۀ معین محدود می سازد.
در جوامعِ سوسیال دموکرات، آنانی که توانِ رقابت و یا علاقه یی به رقابت ندارند، می توانند از حدِ اقلِ امکاناتِ زندگی به گونۀ رایگان مستفید شوند. هرگاه خواهانِ به دست آوردنِ منافعِ بیشتر باشند و یا بخواهند خواستهای خویش را در سطحِ بلندتری پاسخ بگویند، ناگزیر باید واردِ مناسباتِ رقابتی در زمینه های مختلف شوند.
در جوامعِ دموکراتیک، وجودِ نهادها و روشهای دموکراتیک، مانند: بازارِ آزاد، قوه های سه گانۀ دولت، رسانه های آزاد، جامعۀ مدنی، انتخابات، رقابتِ اقتصادی و… خواستهای انسانی را در جهتِ مثبت مدیریت می کند و صلحِ دموکراتیک را میانِ تمامِ شهروندانِ جامعه ایجاد می نماید. مدیریتِ خواستهای بی نهایتِ انسانی در جهتِ مثبت سبب می شود، تا نه تنها از منابعِ محدود، استفادۀ اعظمی صورت بگیرد، بل تلاشهای انفرادیِ شهروندان سببِ شگوفاییِ اجتماعی نیز گردد.