هشتم مارچ مصادف است با روز بین المللی همبستگی زنان جهان. درین روز، جامعۀ جهانی، به گونۀ ویژه یی، توجه دست اندرکاران ستراتیژیهای جهانی را به نقش زنان در اجتماعات مختلف جهانی جلب می دارد. این نقش در عرصه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مطرح بحث است. چنین تصور می شود که قرن بیست و یکم نیز، مانند گذشته های دور و نزدیک، دوران دشواری برای زنان، در نقاط مختلف جهان، خواهد بود. جهان امروز نیز، در برابر همسانی شهروندان خویش، با چالشهای مهمی مواجه خواهد بود. در اینجا، به این چالشهای مهم، نظر کوتاهی می افگنیم:
بینادگرایی:
سوگمندانه باید گفت که جهان امروز نیز با این پدیدۀ شوم درگیر است. بنیادگرایی، از دایرۀ ایدیالوژیها پا فراتر گذاشته و عرصه های دیگر اجتماعی و اقتصادی را نیز صدمه زده است. زنان از قربانیهای اصلی بنیادگرایی شمرده می شوند. قرائتهای ناسالم از دین و گونه های بینادگرایانۀ تفسیر و قرائت از آن، زنان را در محدوده های ناسالم اجتماعی قرار داده است.
کمبود ستراتیژیهای همسانی جنسیتی:
جهان امروز از نبود برنامه های سالم برای ایجاد فضای همسانیهای جنسیتی رنج می برد. این دشواری حتا در کشورهای پیشرفتۀ دنیا مشهود است. نبود این ستراتیژیها باعث گردیده است که زنان در حاشیه قرار گیرند و جهان، بزرگترین منبع انسانی خویش را در حالت منفعل قرار دهد.
نبود برنامه های هماهنگی برای فعال سازی نقش زنان در جهان روبه انکشاف:
سدۀ بیست، دوران تلاشهای گستردۀ جامعۀ بین المللی در تحت رهبری ملل متحد در زمینۀ هماهنگی جهان برای فعالسازی نقش زنان در جهان رو به انکشاف بود؛ امّا تصور می شود که ارادۀ سیاسی گسترده برای هماهنگی جهانی در فعالسازی نقش زنان وجود ندارد. نبود این هماهنگی مهم میان جهان رو به انکشاف و جهان انکشاف یافته، باعث گردیده است که بیشتر ۵۰ در صد زنان در قاره های آسیا و افریقا از دسترسی به ابتدیی ترین موازین اجتماعی محروم گردند.
فقر:
با تأسف که در قرن بیست و یکم، فقر یکی از مهمترین عوامل تخطیهای حقوق زنان به حساب می آید. زنان فقیر در وابستگی تنگاتنگ به مردان، آزادیهای شهروندی شان را قربانی می کنند. زنان، که عنصر مهم خانواده به حساب می آیند، دچار ناتوانیهای بهداشتی می گردند و نمی توانند کودکان سالم به بار آورند. خانواده، که مؤلفۀ مهم ایجاد جامعۀ سالم به حساب می آید، بار سنگین این نابسامانی را به عهده می گیرد و صدمۀ شدیدی به روند تکامل اجتماعی می زند.
خشونت:
خشونتهای خانوادگی ماحصل نکات پیش زمینۀ است که در بالا از آن تذکر به عمل آمد. خشونتهای ساختاری در اجتماعات امروزی باعث انواع خشونتهای ناسالم اجتماعی می گردد. قربانی این خشونتها را بازهم زنان و کودکان تشکیل می دهند. خشونت خانوادگی از نبود فرهنگ سالم اجتماعی و سیاسی در رعایت نقش ارزشمند زنان در اجتماع نشأت می کند و ضربۀ شدیدی به اجتماع وارد می نماید.
شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر افغانستان، تعمیم فرهنگ رعایت و احترام به مقام شامخ زنان را، به عنوان مؤلفۀ مهم، در دستور کار خویش قرار داده است. از همینجاست که شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر افغانستان تلاش دارد تا در هماهنگی با سایر نهادهای مماثل خویش، برای کاهش خشونت در برابر زنان، گامهای مشترکی بردارد.
دبیرخانۀ شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر افغانستان