سرطان: نام دوم مرگ در افغانستان

خوش‌حال نبی‌زاده

سرطان تنها موضوع مورد بحث در حوزۀ صحت نیست، بل‌ اثرات وسیع اجتماعی، اقتصادی، توسعه‌یی و حقوق بشری نیز دارد. سرطان چالش بزرگی را فراراه توسعه و پیش‌رفت‌های بشری در سراسر جهان، به‌ویژه کشورهای فقیر و روبه توسعه گذاشته ‌است. سرطان علت و نتیجۀ فقر است. به عبارت دیگر، سرطان و فقر بر یک‌دیگر اثر متقابل دارند، طوری‌ که سرطان توانایی خانواده‌ها و جامعه را به صورت منفی متأثر می‌سازد. چون از یک طرف بیماران سرطانی بنا بر معیوبیتی که دارند قادر به کار مؤثر نیستند و درآمدشان نسبت به افراد سالم جامعه پایین است و از جانب دیگر، امکانات زیادی برای درمان آن‌ها صرف می‌شود.

برداشت‌های بشر امروز از سرطان متفاوت و متناسب به سطح دانش افراد و جامعه است. در جوامع مترقی که از یک طرف انسان کنج‌کاو مجهز به دانش عصری بوده و با جست‌وجوی سایت‌ها و کتاب‌های علمی از آخرین انکشافات علمی خود را باخبر می‌سازد و از جانب دیگر، سکتورهای دست‌اندرکار، برای شناساندن سرطان کارهای مفید و متداومی انجام می‌دهند، دیدگاه مردم دربارۀ سرطان عمیق و تا اندازه‌یی مبتنی بر واقعیت‌های علمی است. امّا در جوامع فقیر و محروم که هم مردمان آن به کمال استفاده از تکنالوژی نرسیده‌اند و هم سکتورهای مربوط یا وجود ندارند و یا اگر وجود دارند ظرفیت کافی ندارند، دیدگاه مردم از سرطان سطحی، برگرفته از افواهات و بیش‌تر غیرعلمی است. کوتاه سخن این‌که مردمان کشورهای پیش‌رفته، سرطان را بیش‌تر به عنوان بیماری‌یی که تا اندازه‌یی قابل پیش‌گیری و درمان است می‌شناسند، در حالی که برای مردمان کشورهای فقیر منجمله افغانستان، سرطان نام دوم مرگ است.

در این نوشته ما کوشیده‌ایم تا سرطان را معرفی کنیم، عوامل ایجاد‌کنندۀ آن را شناسایی و راه‌های ممکن پیش‌گیری و تداوی آن را ارایه کنیم. برعلاوه، به وضعیت سرطان و چه‌گونه‌گی درمان آن در افغانستان نیز می‌پردازیم.

چرا سرطان/خرچنگ؟

سرطان واژۀ عربی به معنای خرچنگ است. معادل انگلیسی آن Cancer می‌شود که از کلمۀ لاتین Crab مشتق شده است و همان مفهوم خرچنگ را می‌رساند. چون مردم فکر می‌کنند مرض سرطان مانند خرچنگ به اعضای بدن چنگ زده و از یک عضو خود را به اعضای دیگر می‌رساند و تمام وجود را در بر می‌گیرد، بنا بر این، نام آن را سرطان یا خرچنگ گذاشته‌اند. سرطان هم‌چنان به یکی از برج‌های دوازده‌گانۀ منطقه‌البروج  نیز اطلاق می‌گردد که چون ستاره‌گان این برج خرچنگ‌مانند هستند، به دلیل شباهت میان این شکل و تومورهای سرطانی، نام این بیماری را سرطان گذاشته‌اند.

سرطان چه‌گونه به وجود می‌آید؟

سرطان در نتیجۀ سلسله‌یی از تغییرات در DNA حجرات به وجود می‌آید که این تغییرات در DNA منتج به تکثر بیش از حد حجرات می‌گردد. حجرۀ طبیعی ممکن است بدون هیچ دلیل واضحی به یک حجرۀ سرطانی تبدیل شود، ولی در اغلب موارد، تبدیل در اثر مواجهۀ مکرر با مواد سرطان‌زا مانند الکل و دخانیات صورت می‌گیرد. شکل ظاهری و نیز عمل‌کرد حجرات سرطانی شده با حجرات طبیعی تفاوت دارد. DNA مسؤول کنترل شکل ظاهری و وظایف حجره است. وقتی DNA  یک حجره تغییر می‌کند، آن حجره با حجرات سالم کنار خود تفاوت می‌یابد و دیگر کار حجرات طبیعی بدن را انجام نمی‌دهد. این حجرات تغییریافته از حجرات هم‌سایه‌اش جدا می‌شود و نمی‌داند چه زمانی رشدش باید به پایان برسد و بمیرد. به عبارت دیگر، حجرۀ تغییریافته از دستورها و علائم داخلی که حجرات دیگر در کنترل آن‌ها هستند، پیروی نمی‌کند و به جای هم‌آهنگی با حجرات دیگر، خودسرانه عمل می‌کند. در شرایط عادی، حجرات بدن با در نظرداشت نیاز بدن انقسام کرده حجرات جدید را می‌سازند و نیز به صورت عادی وقتی حجرات پیر می‌میرند، حجرات جدید جای‌گزین آن‌ها می‌شوند. امّا با ایجاد تغییر درDNA حجرات، در این روند منظم اختلال ایجاد می‌شود، یعنی حجرات جدید زمانی که بدن به آن‌ها نیاز ندارد تولید می‌شوند و حجرات قدیمی‌ هم در زمانی‌ که باید، از بین نمی‌روند؛ این حجرات اضافی اغلب تراکم کرده و شکل کتله را در انساج به‌خود می‌گیرند که تومور یا سرطان نامیده می‌شوند.

سرطان با تومور چه فرق دارد؟

طوری که گفتیم سرطان در نتیجۀ برهم خوردن نظم میان تولید و مرگ حجرات که در نتیجۀ آن تعداد بیش از حد حجرات در نسج تراکم می‌کند، به وجود می‌آید. به حجرات تراکم‌کرده غده یا تومور می‌گویند که ممکن است به شکل یک دست مشت‌شده باشند که در این صورت، تومور معمولاً تومور سلیم است که خطرناک نبوده و می‌توان آن را با عمل جراحی خارج کرد. تومورهای سلیم سرطانی نیستند. تومورهایی که شکل دست باز را دارند و خطرناک هستند به نام تومورهای خبیث یاد می‌گرند. تومورهای خبیث، سرطانی هستند. پس هر سرطان می‌تواند تومور باشد، اما هر تومور سرطان نیست.

فرق بین تومورهای سلیم و خبیث

تومورهای سلیم

این تومورها سرطان محسوب نمی‌شوند و اغلب به زنده‌گی مریض خطرناک نیستند. اما اگر این تومورها در نزدیکی مراکز حیاتی و حساس موقعیت داشته باشند، می‌توانند ایجاد خطر کنند، مانند تومورهای سلیم مغزی. سایر خصوصیات تومورهای سلیم قرار ذیل است:

  • رشد خیلی بطی دارند؛
  • اغلب شباهت خیلی نزدیک با نسجی که از آن منشأ گرفته‌اند، دارند؛
  • به انساج هم‌جوار و سایر انساج انشتار نمی‌کنند؛
  • معمولاً بدون مشکلات جدی به مریض می‌باشند؛
  • با عمل جراحی برداشته می‌شوند و احتمال عود آن‌ها خیلی کم است؛
  • در بیش‌تر موارد مریضان زنده می‌مانند و به صورت عادی به زنده‌گی خود ادامه می‌دهند؛

تومورهای خبیث

این تومورها سرطان محسوب می‌شوند و اغلب دارای خصوصیات زیر هستند:

  • رشد سریع دارند؛
  • حجرات آن از حجرات نسجی که از آن منشأ گرفته متفاوت هستند؛
  • دارای قدرت انتشار به اعضای مجاور و میتاستاز به انساج دورتر هستند. (انتشار سرطان به دیگر انساج و اعضای بدن را میتاستاز می‌نامند)؛
  • با عث بروز مشکلات جدی مانند کم‌وزنی، بی‌اشتهایی و کم‌خونی شده می‌توانند؛
  • برداشتن آن با عمل جراحی مخصوصاً در مراحل پیش‌رفته مشکل بوده و در صورت برداشتن، احتمال عود آن زیاد است؛
  • خطر مرگ مریضان در آن بیش‌تر است.

اسباب و عوامل خطر سرطان

در بیش‌تر موارد، سبب خاصی برای سرطان دریافت شده نمی‌تواند، اما بعضی تحقیقات چندین عامل را به عنوان عوامل خطر برای سرطان‌ها پیش‌نهاد می‌کنند. موادی که خصوصیت تولید سرطان را دارند، مواد سرطان‌زا (Carcinogen) یاد می‌گردند. اسباب جنیتیکی در قلب عوامل ابتلا به سرطان قرار دارد. یعنی سایر عوامل خطر سرطان در افرادی که از نظر جنیتکی مستعد هستند، قادراند تأثیر سرطان‌زایی خود را بگذراند.(۱) عوامل سرطان‌زا می‌توانند کیمیاوی، فیزیکی، تغذیوی و بیولوژیکی باشند که این‌ها یا از داخل عضویت انسان منشأ می‌گیرند و یا هم از خارج به عضویت داخل شده منجر به ایجاد سرطان می‌گردند. تمام فکتورهای سرطان‌زا شامل یکی از این چهار گروه هستند.(۳) تخمین می‌گردد که از جمله اسباب سرطان‌ها یک سوم آن قابل اصلاح یا جلوگیری می‌باشند که این‌ها شامل استعمال سگرت و دیگر دخانیات، مصرف الکل، چاقی، نداشتن فعالیت فیزیکی، اخذ مقدار ناکافی میوه‌جات و سبزی‌جات، رابطۀ جنسی غیرمصؤن، آلوده‌گی هوا، دودهای داخل منازل که از مصرف مواد سوخت در داخل خانه‌ها تولید می‌شوند و سرنج‌های ملوث به مکروب می‌باشند.(۲)

در کل عوامل خطر ابتلأ به سرطان قرار زیر اند:

  • کهولت سن؛
  • مصرف سگرت و دخانیات؛
  • مصرف الکل؛
  • شعاع آفتاب؛
  • تشعشع رادیو اکتیف؛
  • برخی از ویروس‌ها و بکتری‌ها؛
  • برخی هورمون‌ها؛
  • سابقۀ سرطان در خانواده؛
  • رژیم غذایی نامناسب که مقدار بیش‌تر چربی و مقدار کم‌تر میوه و سبزی را داشته باشد؛
  • کم‌بودن فعالیت بدنی؛
  • اضافه وزنی و چاقی؛
  • کار کردن در برخی شغل‌های خاص. نقاش‌ها، کارگران معادن، کارگران ساختمان و کارگرانی که در کارخانه‌های مواد کمیاوی مصروف‌اند، بیش‌تر در معرض خطر ابتلا به سرطان قرار دارند. مطالعات نشان داده است که آزبست (پنبه نسوز)، بنزین، بنزیدین، کادمیوم، نیکل وینیل کلوراید می‌تواند موجب ابتلا به سرطان شود.

علایم سرطان

سرطان در ابتدا در بیش‌تر موارد بدون علامه می‌باشد که این موضوع اصل مشکل را در مجادله با سرطان‌ها تشکیل می‌دهد، چون اگر سرطان در مراحل ابتدایی تشخیص و درمان شود، شانس بهبودی کامل و زنده ماندن مریض در آن خیلی بلند می‌رود. علایم و نشانه‌های سرطان زمانی ظاهر می‌گردند که یک و یا چند عضو را مبتلا کرده باشد. علایم و نشانه‌های سرطان خیلی زیاد اند، امّا برخی از علایم آن نسبت به دیگران شایع‌تر است. در صورت مشاهدۀ یکی از این علایم به خصوص اگر در عمر بیشتر از ۳۰ سال باشد، بهتر است به یک پزشک مراجعه و مشوره صورت گیرد تا در تأیید و یا رد تشخیص سرطان کمک کند:

  • یک کتله یا غدۀ سخت در پستان، خصیه یا سایر قسمت‌های بدن؛
  • رشد یک خال جدید در قسمتی از بدن یا به وجود آمدن تغییرات در خال سابقه و سایر تغییرات جلدی؛
  • به وجود آمدن تغییرات دوام‌دارد در فعالیت و یا عادت‌های هضمی و یا سوِء‌هاضمه؛
  • سرفه‌های دوام‌دار و یا صدای خشن؛
  • مشکلات در بلعیدن غذا؛
  • پندیده‌گی و یا زخمی که التیام نمی‌یابد؛
  • عادت ماهوار غیرمنظم و یا بیش از حد؛
  • سرفه‌‌های خون‌آلود؛
  • مواد غایطۀ خون‌آلود؛
  • ادرار خون‌آلود؛
  • از دست دادن بدون دلیل وزن؛
  • ضعف و خسته‌گی؛
  • تب‌های متکرر.(۱)

تشخیص سرطان

در تشخیص سرطان بر علاوۀ ارایۀ یک تاریخچۀ مفصل و دقیق توسط خود مریض از شیوه و محل زنده‌گی، عادات غذایی، مصرف الکل، سگرت و دیگر دخانایت، موجودیت یا عدم موجودیت فعالیت‌های فیزیکی روزانه و سابقۀ خانواده‌گی سرطان، معمولاً داکتر نیز معایناتی را انجام می‌دهد. در قسمت‌هایی از بدن ‌که قابل دست‌رس است داکتر با چشم‌ آن را مشاهده کرده و با دست لمس می‌کند تا تغییرات ممکن را که دلالت به سرطان می‌کند، دریابد. اما برای تأیید تشخیص و یا تشخیص سرطان در قسمت‌هایی از بدن که داکتر بدون وسیله به آن دست‌رسی پیدا کرده نمی‌تواند، معاینات X-Ray، سی‌تی اسکن، ام آر آی، سونوگرافی یا اولتراسوند، معاینات لابراتوری به‌خصوص برای تشخیص سرطان‌های خون، بیوپسی یا نمونه برداری از محل مشکوک به سرطان که بعداً آن را در لابراتوار تجزیه و تحلیل می‌کنند و اندوسکوپی که بیش‌تر برای تشخیص سرطان‌های معده و روده ها استفاده می‌شود، توصیه می‌گردد.

سرطان‌های معمول

سرطان تقریباً در تمام اعضای بدن به وجود آمده می‌تواند، اما محل‌های بیش‌تر معمول برای وقوع سرطان قرار ذیل است:

  • سرطان ریه یا شش که واقعات آن در هردو جنس بوده، اما در مردها بیش‌تر است؛
  • سرطان پستان یا سرطان سینه نیز در هردو جنس اتفاق افتاده، اما در زن‌ها بیش‌تر است؛
  • سرطان دهانۀ رحم که مخصوص بانوان است؛
  • سرطان معده که در افغانستان واقعات آن نزد مردها بیش‌تر است؛
  • سرطان تخم‌دان که مخصوص بانوان است؛
  • سرطان مهبل که مخصوص بانوان است؛
  • سرطان بیضه یا سرطان خصیه که مخصوص مردان است؛
  • سرطان جلد در هردو جنس؛
  • سرطان کبد یا جگر در هردو جنس؛
  • سرطان خون در هردو جنس؛
  • سرطان دهن و سرطان ملحقات دهن در هردو جنس؛
  • سرطان بلعوم در هردو جنس؛
  • سرطان مقعد در هردو جنس؛
  • سرطان استخوان در هردو جنس.

مرحله‌بندی و درجه‌بندی سرطان‌ها

برای تخمین شدت و وخامت، انتخاب نوع تداوی و درک عواقب سرطان، سرطان‌ها را مرحله‌بندی و درجه‌بندی کرده‌اند که دانستن آن خیلی مهم است. درجه و مرحلۀ سرطان از هم فرق می‌کند:

درجه‌بندی برای نشان دادن اندازۀ تغییرات واردشده در حجرات سرطانی در تناسب به حجرات نارمل یک عضو استفاده می‌گردد. حجرات سرطانی که کم‌ترین فرق را از حجرات نارمل یک عضو داشته باشند، سرطان درجه یک را نشان می‌دهد. در صورتی‌که اگر فرق میان حجرات سرطانی و حجرات نارمل عضو به اندازه‌یی زیاد باشد که حجرات سرطانی هیچ شباهتی به حجرات نارمل عضو نداشته و غیر قابل شناخت باشد، سرطان درجه چهار را نشان می‌دهد. تومورها از درجه یک تا درجه چهار درجه‌بندی گردیده‌اند. هر قدر درجه تومور بلند باشد، امکان تداوی آن پایین، خطر انشتار آن به دیگر اعضا بیش‌تر و عواقب آن خطرناک‌تر است.

مرحله‌بندی تومورها نشان‌دهندۀ اندازۀ ابتدایی تومور در داخل یک عضو، انتشار آن به اعضاء و عقدات لمفاوی مجاور ویا انتشار یا میتاستاز آن به اعضای دورتر می‌باشد. مرحله‌بندی تومور از صفر تا چهار را در بر می‌گیرد. در مرحلۀ صفر تومور وجود ندارد، در مرحلۀ یک تومور کوچک و تنها در خود عضو موجود است، در مرحلۀ دو، تومور به اعضای مجاور انتشار کرده است، در مرحلۀ سه عقدات لمفاوی ناحیه را استیلا کرده و در مرحلۀ چهار به اعضای دورتر انتشار کرده است. هر قدر مرحله تومور بلند باشد، امکان تداوی پایین‌تر و عواقب آن وخیم‌تر است. (۱)

روش‌های تداوی

انتخاب روش تداوی بسته‌گی به درجه، مرحله، موقعیت و نوع سرطان و تصمیم مریض دربارۀ انتخاب روش تداوی دارد. سن و سلامت عمومی مریض نیز در انتخاب نوع تداوی در نظر گرفته می‌شود. هدف از تداوی در قدم اول بهبود کامل سرطان است؛ اگر بهبود کامل میسر نبود، کنترول مریضی، محدود ساختن انشتار آن به سایر اعضاء و کاهش مشکلات ناشی از سرطان است. روش‌های تداوی ممکن به مرور زمان و با توجه به پیش‌رفت یا توقف مریضی تغییر ‌کند.

روش‌های معمول شامل تداوی جراحی، تداوی شعاعی یا پرتودرمانی/رادیوتراپی، شیموتراپی یا تداوی توسط داروهای خاص ضد سرطان، تداوی معافیتی، تداوی تسکینی و بعضاً هورمون درمانی می‌باشد. پیوند مغز استخوان و بعضی از اعضای دیگر نیز می‌تواند گاهی در تداوی سرطان‌ها صورت گیرد. با در نظرداشت درجه و مرحله سرطان، تقریباً ۵۰ الی ۶۵ درصد مریضان سرطانی در جریان تداوی‌شان به تداوی شعاعی/پرتودرمانی/رادیوتراپی، چه به‌صورت تنهایی و چه یکجا با یکی از میتودهای دیگر، نیاز دارند.(۴)

در تداوی مریضان سرطان معمولاً تداوی توسط متخصصان از چندین رشته به صورت مشترک صورت می‌گیرد. گاهی تنها یک روش تداوی استفاده شده در حالی که گاهی نظر به وضعیت مریض چندین روش تداوی به صورت مشترک انتخاب می‌شود.

چون اکثر داروهایی که در تداوی سرطان‌ها استعمال می‌شوند خیلی سمی بوده و باعث بروز عوارض جانبی وخیم می‌گردند، بنا بر این، در تداوی سرطان‌ها در پهلوی تداوی خود سرطان، کنترل و یا تداوی عوارض جانبی ناشی از داروها نیز نهایت مهم و حیاتی می‌باشد.(۲)

مریضان سرطان در پهلوی دریافت تداوی‌های مخصوص سرطان، به روان‌درمانی متداوم و توان‌بخشی روانی – اجتماعی نیز نیاز دارند. مطالعات نشان داده که تأثیرات روانی سرطان به تناسب تأثیرات مرگ و میر ناشی از سرطان بیش‌تر مریض و اجتماع را متأثر می‌سازد. تشخیص سرطان نزد یک شخص باعث وارد شدن صدمۀ روانی به وی و به اطرافیان وی گردیده و اعتماد به نفس او را پایین می‌آورد. جدا از عواقب ناشی از خود سرطان، تأثیرات روانی ناشی از تشخیص سرطان به مراتب مریض را بیش‌تر متأثر می‌سازد. به‌طور مثال، عواقب یک مریض با سرطان پانقراص مشابه به عواقب یک مریض با بندش وال/ دسام (اورت) قلب است که تازه تشخیص شده باشد (حد اوسط شانس زنده ماندن در هردو حالت حدود ۸ ماه است). مریض با مشکل وال قلب زنده‌گی نورمال و با اعتماد به نفسی می‌داشته باشد در حالی‌که مریض سرطان پانقراص مکملاً اعتماد به نفس خود را از دست داده و دیدگاه خانواده، هم‌کاران و سایر مردمی که او را می‌شناسند، در بارۀ او کاملاً دگرگون می‌شود.

پیش‌گیری و تشخیص مقدم سرطان

پیش‌رفت‌های اخیر در شناخت سرطان‌ها و نحوۀ به وجود آمدن آن‌ها امکان تشخیص مقدم و پیش‌گیری به موقع سرطان را که اصطلاحاً به آن کنترل سرطان گفته می‌شود، فراهم ساخته است. با تشخیص مقدم و انتخاب تداوی مناسب، دو سوم مریضان سرطانی شفایاب می‌گردند.(۲) به وجود آمدن سرطان در یک عضو یک واقعه آنی نبوده بل‌که تغییر شکل حجرات و انساج و تحول آن‌ها به سرطان در یک روند متداوم و پیوسته رخ می‌دهد. جلوگیری سرطان مستلزم شناخت و اصلاح عوامل خطر بیولوژیکی، محیطی و جینتیکی در مسیر ایجاد سرطان است. در زیر راه‌های ممکن پیش‌گیری سرطان را ارائه می‌کنیم:

  1. بلند بردن سطح آگاهی و ترویج شیوه‌های زنده‌گی سالم در بین مردم

بلند بردن سطح دانش مردم در جلوگیری از فکتورهای خطر شناخته‌شدۀ سرطان و تشویق عادت‌های صحی و رعایت بهداشت در بین‌شان، در پیش‌گیری و کنترل سرطان کمک می‌کند. داکتران معالج نقش کلیدی را در انتقال این پیام‌ها به مردم بازی کرده می‌توانند. ارایۀ معلومات دربارۀ زیان‌های سیگرت و سایر دخانیات، مزایای شیوه زنده‌گی سالم، به کار‌گیری میتودها و معاینات موجود برای دریافت و ارزیابی سرطان‌ها و جلوگیری از در معرض تابش نور آفتاب قرار گرفتن می‌تواند فرصت خوبی را برای جلوگیری از سرطان‌ها فراهم کند.

استفاده از سیگرت و دیگر تنباکوها یکی از فکتورهای قابل جلوگیری در تولید امراض ریوی، قلبی و سرطان‌ها می‌باشد. از هر ۳ نفری که سیگرت می‌کشند، یکی آن‌ها از سبب سرطان و امراض قلبی و ریوی مرتبط به سیگرت قبل از وقت می‌میرند. سرطان ریه و سرطان‌های حنجره، بلعوم، مری، معده، گرده، مثانه وپانقراص با کشیدن سیگرت رابطه دارند. ترک سیگرت نسبت به هر عامل دیگر سبب نجات حیات مردم می‌گردد. تأثیر دود تنباکو منحصر به افرادی که سیگرت می‌کشند نمانده بلکه دود پراکنده شده از آن در جامعه به صورت ثانوی بالای کسانی که اصلاً سیگرت نمی‌کشند و بالای اطفال عین تأثیر را وارد می‌کند.

افزایش فعالیت‌های فیزیکی منجر به کاهش خطر ابتلا به سرطان‌ روده‌های کلان (کولون) و سرطان پستان می‌گردد.

مطالعات جهانی نشان داده که عذاهایی پرچرب می‌تواند خطر ابتلا به سرطان‌ پستان، سرطان روده، سرطان پروستات، و سرطان دیوار داخلی رحم (اندومیتریوم) را افزایش دهد. در مطالعات مشاهده‌یی، کاهش خطر پولیپ‌های روده و سرطان‌های روده با مصرف مقدار زیاد فایبرهای غذایی (قسمت غیر قابل هضم غذا را فایبر غذایی می‌گویند) دیده شده است. هم‌چنان شواهد کاهش خطر ابتلا به سرطان‌ها با مصرف مقدار زیاد میوه‌جات و سبزی‌جات دیده شده است.

خطر ابتلا به سرطان روده، سرطان سینه، سرطان رحم، سرطان گرده و سرطان مری در اشخاص اضافه وزن وچاق بیش‌تر می‌باشد. تحقیقات نشان داده که خطر ابتلا به سرطان روده در مردان چاق ۱٫۵ تا ۲ برابر و در زنان چاق ۱٫۲ تا ۱٫۵ برابر نسبت به افراد معمول بیش‌تر می‌باشد. زنان چاق بعد از قطع عادت ماه‌وارشان ۳۰ الا ۵۰ فیصد شانس بیش‌تر ابتلا به سرطان پستان را دارند.

رابطه میان ابتلا به سرطان‌های جلدی و قرار گرفتن در معرض تابش اشعۀ آفتاب ثابت گردیده است. آفتاب سوخته‌گی در کودکی می‌تواند خطر ابتلا به نوعی سرطان جلدی را در بزرگ‌سالی افزایش دهد.(۲)

  1. پیش‌گیری دوایی سرطان

پیش‌گیری دوایی سرطان‌ها شامل استعمال مواد کیمیاوی خاص طبیعی و یا مصنوعی جهت برگشت، مهار و یا جلوگیری از پروسۀ به وجود آمدن سرطان قبل از پیش‌رفت و انتشار آن می‌باشد. به‌طورمثال، مطالعات نشان داده که غذاهای غنی از کلسیم خطر ابتلا به کانسر روده را کاهش می‌دهد. (۲)

  1. پیش‌گیری جراحی سرطان‌ها

بعضی از اعضاء در عده‌یی از افراد به اندازه‌یی مستعد به انکشاف سرطان می‌باشند که برداشتن آن اعضاء به واسطۀ عمل جراحی منحیث یکی از اقدام‌های پیش‌گیرانه روی دست گرفته می‌شود. در زنانی ‌که بعد از اجرای معاینات لازم (پاپ اسمیر)، تشخیص می‌گردد که حجرات عنق رحم‌شان به حجرات سرطانی تحول کرده می‌توانند، برداشتن قسمی و یا گاهی برداشتن مکمل رحم توصیه می‌گردد. عملیه برداشتن قسمتی از رودۀ کلان (کولون) در افرادی که آفات خاصی را دارند (پولیپوز ارثی ویا کولیت اولسراتیف) استفاده می‌گردد. برداشتن وقایوی دو طرفه پستان‌ها در زنانی که استعداد جینیتیکی برای ابتلأ به سرطان سینه را دارند مفید واقع می‌گردد. گاهی اوقات در زنانی که در خطر بلند ابتلا به سرطان تخم‌دان‌ها یا سرطان سینه قرار دارند، برداشتن وقایوی تخم‌دان‌ها اجرا می‌گردد.(۲)

وضعیت جهانی سرطان

در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته، سرطان‌ها بعد از امراض قلبی دومین سبب مرگ‌و‌میر را تشکیل می‌دهند.(۵) در جهان هیچ کشوری عاری از مرض سرطان نیست.(۴) بر اساس احصایه‌های سازمان صحی جهان، سالانه در حدود ۱۱ ملیون انسان در سراسر جهان به سرطان مبتلا شده که از جمله تقریباً ۸ ملیون آن‌ها جان‌های شان را از دست می‌دهند که از این میان در حدود ۷۰ درصد واقعات مرگ و میر که حدود ۵٫۵ ملیون انسان می‌گردد در کشورهای فقیر و رو به توسعه اتفاق می‌افتد. اگر وضعیت به همین منوال ادامه پیدا کند و اقدامات پیش‌گیرانه روی دست گرفته نشود، تخمین می‌گردد که میزان واقعات سرطان در سال ۲۰۳۰ به ۲۶ ملیون در جهان و میزان مرگ و میر ناشی از آن به ۱۷ ملیون افزایش یابد که از این میان در حدود ۹ میلیون مرگ و میر در کشورهای فقیر و روبه توسعه اتفاق خواهد افتاد.(۴) توزیع جهانی نشان می‌دهد که از جمله مرگ‌و‌میر ناشی از سرطان ۴۵% آن در آسیا، ۲۶% در اروپا، ۱۴٫۵% در امریکای شمالی، ۷٫۱% در امریکایی مرکزی و جنوبی، ۶% در افریقا و ۱% در استرالیا و زیلاند جدید اتفاق افتاده است.(۲)

نظر به نوع سرطان‌ها، سرطان ریه یا شش بیش‌ترین واقعات را در سطح جهان داشته و بیش‌ترین مرگ‌و‌میر ناشی از سرطان، از سبب سرطان ریه اتفاق می‌افتد. سرطان پستان بعد از سرطان ریه بیش‌ترین واقعات را در سطح جهانی داشته در حالی که میزان مرگ‌‌و‌میر ناشی از سرطان پستان بعد از سرطان‌های ریه، معده، جگر، و روده کلان (کولون و ریکتوم) مقام پنجم را دارد. از میان ۸ سرطان خیلی معمول، سرطان ریه (دو برابر)، سرطان پستان (۳ برابر)، سرطان پروستات (۲٫۵ برابر) و سرطان کولون و ریکتوم (۳ برابر) در کشورهای توسعه‌یافته بیش‌تر بوده و در مقابل سرطان جگر (۲ برابر)، سرطان عنق رحم (۲ برابر) و سرطان مری (۲ تا ۳ برابر) در کشورهای کم‌تر انکشاف یاقته جهان دارای بیش‌ترین واقعات است. سرطان معده در کشورهای پیش‌رفته و فقیر دارای عین میزان واقعات بوده اما وقوعات آن در آسیا نسبت به امریکای شمالی و افریقا بیش‌تر است. سرطان عنق رحم، پستان و جگر بیش‌ترین میزان واقعات را در افریقا دارند.(۲)

وضعیت سرطان در افغانستان

بنابر گزارش دفتر بین‌المللی تحقیقات برای امراض سرطانی (International Agency for Research on Cancer = IARC) در سال ۲۰۰۸ میزان واقعات سرطان در افغانستان در حدود ۱۴۰۰۰ و میزان مرگ و میر ناشی از آن در حدود ۱۱۰۰۰ تخمین گردیده است که به این اساس میزان مرگ‌و‌میر ناشی از سرطان در کشور در حدود ۸۰ درصد می‌باشد. این اداره میزان واقعات سرطان را در سال ۲۰۱۲ در حدود ۱۶۰۰۰ تخمین کرده بود. بر اساس تازه‌ترین گزارش‌ها و به نقل از وزارت صحت عامۀ افغانستان در سال ۲۰۱۵ میزان واقعات سرطان در افغانستان ۲۰ هزار و میزان مرگ‌و‌‌میر ناشی از آن ۱۶ هزار تخمین گردیده است که باز هم ۸۰ درصد مرگ‌و‌میر را نشان می‌دهد.(۶) با مقایسه تعداد واقعات در سال ۲۰۰۸ با تعداد واقعات در سال ۲۰۱۵، در طی این هفت سال سرطان در حدود ۲۵ درصد افزایش را در افغانستان داشته است. با در نظرداشت سویه رشد واقعات سرطان از سال ۲۰۰۸ تا سال ۲۰۱۵، اگر در پیش‌گیری و کنترل سرطان کارهای مؤثری در کشور صورت نگیرد احتمال افزایش واقعات سرطان تا سال ۲۰۳۰ به بیش‌تر از ۳۰ هزار خواهد رسید.

عدم موجودیت مراکز برای ثبت واقعات و مرگ و میر ناشی از سرطان در افغانستان سبب شده که میزان واقعی واقعات و مرگ و میر ناشی از سرطان را به دست نداشته باشیم. این در حالی است که قبل از سال‌های ۱۹۶۹ در دیپارتمنت مرض‌شناسی (پتالوژی) فاکولته طب آن زمان مرکز ثبت و تشخیص تومورها موجود بود که در آن زمان به تعداد ۸۹۵ تومور را ثبت کرده بودند.(۴)

وضعیت سرطان در افغانستان در تناسب به کشورهای همسایه، منطقه و جهان اسف‌بار است. در ایالات متحدۀ امریکا سالانه در حدود ۱٫۵ ملیون واقعات جدید سرطان ثبت می‌گردد که از آن میان در حدود ۵۰۰ هزار آن، جان‌های‌شان را از دست می‌دهند(۲)، یعنی میزان مرگ‌و‌میر ناشی از سرطان تنها در حدود ۳۳ در صد است یا به عبارت دیگر از هر سه نفر مبتلا به سرطان، تنها یک نفر آن می‌میرد و دو نفر تداوی می‌گردد در حالی که در افغانستان میزان وفیات در حدود ۸۰ درصد بوده یعنی از هر ۵ نفر یک نفر آن تداوی و ۴ نفر آن جان‌های شان را از دست می‌دهند.(۴) بر بنیاد گزارش دفتر بین‌المللی تحقیقات برای امراض سرطانی، تعداد واقعات سالانۀ سرطان در هندوستان ۱٫۱ ملیون و میزان مرگ‌و‌میر ناشی از آن ۶۳۵ هزار یعنی در حدود ۵۷ در صد می‌باشد که باز هم با تناسب افغانستان میزان پایین مرگ‌و‌میر را دارد. در هندوستان سرطان سبب ۸ در صد تمام مرگ‌ها را تشکیل می‌دهد(۴) در حالی که در افغانستان با وجود میزان بلند مرگ‌ومیر ناشی از جنگ‌ها و امراض انتانی، سرطان مسؤول در حدود ۱۳ درصد مرگ‌ها می‌باشد.(۷) در ایران تعداد واقعات سرطان سالانه در حدود ۸۰ هزار گزارش شده که از جمله به تعداد ۳۰ هزار نفر آن جان‌های شان را از دست می‌دهند که حدود ۳۷ درصد مرگ و میر را نشان می‌دهد که نسبت به افغانستان خیلی پایین است.(۴)

از منظر تعداد واقعات و میزان مرگ و میر ناشی از آن، شش نوع سرطانی که به ترتیب در افغانستان در میان مردها بیش‌ترین واقعات را دارند عبارت‌اند از سرطان معده، سرطان مری، سرطان ریه، سرطان مثانه، سرطان امعای بزرگ (کولون و ریکتوم) و سرطان خون و شش نوع سرطانی که در میان زنان بیش‌ترین واقعات و مرگ و میر را دارند عبارت‌اند از سرطان سینه، سرطان معده، سرطان مری، سرطان روده کلان (کولون و ریکتوم)، سرطان عنق رحم و سرطان خون. اگر هردو جنس را یک‌جا در نظر بگیریم، در مجموع شش سرطانی که بیش‌ترین واقعات و میزان مرگ و میر را دارند عبارت‌اند از سرطان پستان، سرطان معده، سرطان مری، سرطان ریه، سرطان روده کلان (کولون و ریکتوم) و سرطان عنق رحم.(۴)

بر اساس گزارش سازمان صحی جهان و ادارۀ احصایۀ افغانستان، در افغانستان تعداد زنان بالاتر از ۱۵ سال ۶٫۲۵ میلیون تن می‌باشد. تخمین‌ها نشان می‌دهد که از این میان سالانه در حدود ۴۸۶ زن به سرطان عنق رحم مبتلا می‌گردند که از جمله ۳۱۹ تن شان جان‌های خود را از دست می‌دهند.(۴)

تداوی سرطان‌ها در بیش‌تر کشورها در یک برنامه همه‌جانبه که شامل اقدامات تشخیصی، تداوی و وقاویوی می‌باشد صورت می‌گیرد که ما در افغانستان چنین برنامه‌یی نداریم. در قسمت تشخیص امراض سرطانی اندک پیش‌رفت‌هایی داشته‌ایم، در حالی که مراکز تداوی اصلاً در وضعیت خیلی ناامیدکننده قرار دارد. به منظور پیش‌گیری از سرطان‌ها و تشخیص قبل از وقت و به موقع آن‌ها نیز اقداماتی صورت نگرفته است. از انواع تداوی‌هایی که که قبلاً ذکر شد، تنها در بعضی موارد، تداوی جراحی سرطان‌ها در افغانستان صورت می‌گیرد، در حالی که تداوی شعاعی که قلب تداوی را تشکیل داده و اکثراً یک‌جا با انواع دیگر تداوی نیاز است در افغانستان قابل دست‌رس نیست و مریضان مجبور اند برای دریافت تداوی شعاعی به کشورهای بیرونی سفر کنند. هم‌چنان در یگانه مرکز تداوی سرطان در شفاخانۀ جمهوریت کابل، پزشکان تا اندازه‌یی قادر به ارائۀ تداوی دارویی هستند که باز هم تداوی شعاعی مورد نیاز در آن مرکز قابل دست‌رس نبوده و پای مریض و مریض‌دار را به کشورهای هم‌سایه و منطقه می‌کشاند. بنابر گفته‌های مقامات وزارت صحت عامۀ افغانستان بیش‌تر مریضان افغانستان غرض تشخیص، ارزیابی و تداوی سرطان‌ها به کشورهای پاکستان، ایران، هندوستان، ترکیه و به اندازۀ کم‌تری به کشورهای غربی مسافرت می‌کنند. بر اساس تخمین‌های وزارت صحت عامۀ افغانستان هزینۀ سالانۀ تداوی سرطان‌ها در بیرون از افغانستان برای افغان‌ها در حدود ۳۰۰ ملیون دالر امریکایی می‌شود.(۶)

بنا بر پایین بودن سطح آگاهی، بیش‌تر مریضان سرطانی در مراحل اخیر سرطان به داکتر مراجعه می‌کنند. بیش‌ترین سبب بلند بودن میزان مرگ‌و‌میر را مراجعه متأخر مریض به پزشک، عدم موجودیت مراکز مجهز جهت تشخیص و عدم موجودیت برنامه‌های وسیع برای کنترول سرطان تشکیل می‌دهد. افزایش میزان واقعات سرطان‌ها چالش بزرگی فراراه سیستم صحی کشور قرار داده است. اگر وضعیت به همین منوال ادامه یابد، میزان واقعات و مرگ‌و‌میر ناشی از سرطان تا سال ۲۰۳۰ دو برابر می‌گردد.(۴)

در سال ۲۰۰۸ یک سازمان غیردولتی هندی به نام جامعۀ ملی سرطان هندوستان ( Indian National Cancer Society) دو کمپ را در کابل ایجاد کرد. در مجموع به تعداد ۳۵۰ مریض در این مراکز معاینه و تداوی گردیده و اطلاعات دربارۀ آن‌ها گرد‌آوری شد. بیش‌ترین توموری که در این مطالعات دریافت گردید تومورهای مری و معده بود. سرطان ریه به درجه دوم بیش‌ترین واقعات را داشت. واقعات تومورهای سر و گردن عمومیت نداشت. در بین زنان سرطان پستان بلندترین میزان واقعات را داشت. این تحقیق هم‌چنان واضح ساخت که میزان واقعات سرطان‌های سیستم هضمی در افغانستان به گونۀ غیر قابل باور بلند است. در این تحقیق عوامل خطر متعدد برای سرطان‌ها در افغانستان نیز شناسایی شد که از جمله می‌توان از کشیدن سیگرت و دیگر دخانیات، آلوده‌گی هوا، امراض مزمن معده، میکروب اچ پایلوری که در معده می‌باشد، غذاهای باسی، صرف غذاهای خیلی داغ، غذاهای پرچرب، چاقی، امراض مزمن روده‌ها و استعمال دوام‌دار دواهای معده (مانند اومیپرازول) نام گرفت.(۴) چون جمعیت افغانستان و به خصوص جمعیت کابل به‌صورت بی رویه رو به افزایش است، بنا بر این، میزان واقعات سرطان و عوامل خطر سرطان نیز رو به افزایش نهاده است که نیاز جدی را برای مراکز تداوی، به ویژه خدمات تداوی شعاعی/پرتودرمانی/رادیوتراپی نشان می‌دهد.

در حال حاضر، هیچ مرکز ویژه‌یی برای تداوی مریضان سرطان در افغانستان نیست. بعضی از تداوی‌های جراحی در شفاخانۀ تدریسی علی آباد [و شفاخانه جمهوریت] هست در حالی که بعضی از شفاخانه‌های خصوصی نیز خدمات اندک تداوی دوایی سرطان را ارائه می‌کنند. شفاخانه‌های جمهوریت و صحت طفل اندراگاندی تا اندازه‌یی خدمات تداوی دوایی را برای مریضان سرطان خون ارایه می‌کنند. این در حالی است که بیش‌تر از ۹۵ درصد از مریضان، بنا بر کمبود منابع، هیچ‌گونه خدماتی را از این شفاخانه‌ها دریافت نمی‌کنند. ما در افغانستان به طور جدی به کمبود ظرفیت در پیش‌گیری، آگاهی‌دهی مردم، ارزیابی و دریافت مقدم و تشخیص و تداوی سرطان مواجه هستیم. بنابر پایین بودن سطح اقتصاد مردم و پایین بودن سطح خدمات در کل، تنها تعداد اندکی از مریضان سرطانی یا شانس تداوی در داخل کشور ویا هم شانس سفر به خارج از کشور را می‌یابند در حالی که اغلب مریضان بدون دریافت هیچ‌گونه مراقبتی و حتی بدون تشخیص آفت، می‌میرند. بعضی از مریضانی که توانایی مالی دارند به بیرون از کشور سفر می‌کنند در حالیکه تعداد خیلی اندک از مریضان توسط حکومت غرض تداوی به بیرون از کشور فرستاده می‌شوند. حد اقل مصرف یک مریض سرطانی در صورت سفر به خارج از کشور ۳۰ هزار دالر امریکایی تخمین می‌گردد که پرداخت آن هم به دولت مشکل است و هم برای خانواده‌ها.(۴)

حدود ۴۰ سال قبل، افغانستان یک مرکز با خدمات محدود تداوی سرطان‌ها را در شفاخانه علی آباد کابل دارا بود، اما بعد از جنگ‌های داخلی در ۱۹۹۲، مانند سایر زیرساختارها، تجهیزات این مرکز و مواد رادیواکتیف آن نیز تخریب گردید. مرکز تداوی شعاعی شفاخانه علی‌آباد در سال ۱۹۶۷ توسط رییس جمهور هنگری و رییس کمیسیون انرژی آن کشور افتتاح گردیده بود. پروژۀ مزکور توسط سازمان اتمی جهان حمایت می‌گردید که مواد رادیواکتیف مورد نیاز آن را تأمین می‌کرد. هم‌چنان در سال ۱۹۹۱ یک بستۀ دیگر از مواد رادیواکتیف (رادیوم) که در تداوی سرطان‌های نسایی ولادی به کار می‌رود از کشور هندوستان وارد گردیده بود.

طوری‌ که گفتیم تداوی شعاعی/ پرتودرمانی /رادیوتراپی هستۀ تداوی سرطان‌ها را تشکیل می‌دهد. در اغلب موارد (۵۰ الی ۶۵ درصد) در پهلوی سایر شیوه‌های تداوی، پرتودرمانی نیز در جریان تداوی نیاز می‌باشد. در طی ۴۰ سال گذشته سازمان اتومی جهان، سکتور صحت را در کشورهای فقیر و در حال توسعه در ایجاد مراکز رادیوگرافی تشخیصی، تداوی هستوی و پرتودرمانی کمک‌های تخنیکی نموده است. کمک‌های تخنیکی سازمان جهانی اتومی مستلزم یک سلسله پیش‌شرط‌ها می‌باشد که شامل همکاری حکومت‌ها در ارزیابی‌های لازم، برنامه‌ریزی‌، آموزش، تحلیل‌های اقتصادی، تطبیق برنامه‌ها و بلآخره انکشاف زیرساختارها برای سیستم محافظتی شعاعی، مصونیت و امنیت می‌باشد که افغانستان در تأمین بسیاری از این پیش‌شرط‌ها ناتوان است.

فقدان خدمات و مراکز تداوی سرطان‌ها در افغانستان، نیاز به دست‌رسی مریضان در حال افزایش سرطان به تسهیلات و خدمات مربوطه مخصوصاً ادویه جات و خدمات تشخیصی، زنگ خطر را برای مسؤولان صحی و پالیسی‌سازان سیسسم صحی کشور به صدا در آورده است. فراهم‌آوری حق دست‌رسی مساویانه به مراکز تداوی سرطان برای تمام افراد نیازمند و ارایۀ تداوی و خدمات تشخیصی مورد نیاز و متخصصان مربوطه جهت تداوی آن‌ها در داخل کشور، طوری که در پلان استراتیژیک وزارت صحت عامه برای سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ نیز آمده بود، اولویت‌های حکومت افغانستان را تشکیل می‌دهد.

با درنظرداشت موضوعات فوق، وزارت تحصیلات عالی کشور که مسؤولیت دانشگاه طبی کابل، شفاخانۀ تدریسی علی‌آباد و یک تعداد مراکز تدریسی و درمانی دیگر را دارد در هم‌آهنگی با وزارت صحت عامۀ کشور کار روی برنامه‌ریزی یک مرکز مجهز تداوی امراض سرطانی را در مربوطات شفاخانه علی‌آباد روی دست گرفته است. در این امر کمیسیون عالی اتمی افغانستان و سازمان اتمی جهان نیز هم‌کار هستند. کار این پروژه که در سال ۲۰۱۳ شروع گردیده است احتمال می‌رود ۷ سال ادامه یابد. هرچند مشکلات امنیتی یکی از چالش‌های بزرگ فراراه این پروژه خواهد بود، چون مواد رادیو اکتیفی که در این مرکز به‌کار می‌رود، به ساده‌گی به خاطر تأثیرات تخریبی آن، مورد سوء استفاده قرار گرفته می‌تواند. اگر ثبات کشور بهبود نیابد، احتمالاً سازمان اتمی جهان از در اختیار قرار دادن مواد رادیواکتیف به شفاخانۀ علی‌آباد اجتناب کند.

تشخیص سرطان نیز به دلیل فقدان تجهیزات لازم تصویربرداری و تشخیصی، یکی از موضوعات چالش‌برانگیز در افغانستان می‌باشد. تشخیص دقیق و برنامه‌ریزی تداوی مناسب سرطان مستلزم موجودیت یک مرکز مجهز تشخیصی موازی با موجودیت یک مرکز خوب تجهیزشده پرتودرمانی / رادیوتراپی می‌باشد.

بعد از تعهد کشورهای عضو سازمان ملل در جلسۀ تاریخی سپتامبر ۲۰۱۱ برای جلوگیری از سرطان‌ها، در امر پیش‌گیری و تداوی سرطان‌ها نه تنها حکومت‌ها که سازمان‌های جهانی مانند سازمان صحی جهان، سازمان بین‌المللی اتمی، اتحادیۀ بین‌المللی کنترل سرطان (UICC)، و… نیز ملزم گریده‌اند.

بنابراین دولت افغانستان یک‌جا با سازمان اتمی جهان برای ایجاد حد اقل یک مرکز کوچک پرتودرمانی/تداوی شعاعی/رادیوتراپی کار می‌کند که باید قبل از ایجاد آن مجراهای قانونی خود را طی کند. تا سال ۲۰۰۸ تمام مسؤولیت قانونی و عملی مراکز تداوی شعاعی به دوش وزارت صحت عامه بود در حالی که بعد از فرمان رییس جمهور برای ایجاد کمیسیون عالی انرژی اتمی افغانستان، تمام مسؤولیت‌ها به این کمیسیون محول گردیده است. وزارت صحت عامه تنها در بعضی از جنبه‌های طبی آن مانند تعیین مقدار شعاع و خدمات کنترل کیفیت در سطح کشور دخیل خواهد بود. قانون مورد نیاز انرژی اتمی در هم‌آهنگی با وزارت عدلیه تهیه و در سال ۲۰۱۲ توسط پارلمان کشور تصویب گردید.

چون مسؤولیت مرکز کنترل سرطان افغانتسان را دیپارتمنت پرتودرمانی سرطانی (Radiation Oncology Department) دانشگاه طبی کابل به عهده خواهد داشت، بنابراین سازمان اتمی جهان، دانشگاه طبی کابل و کمیسیون عالی انرژی اتمی افغانستان در هم‌آهنگی با وزارت صحت عامه از سال ۲۰۱۳ روی طرح ایجاد مرکز پرتودرمانی کار را شروع کرده‌اند.(۴)

چالش‌ها

به صورت خلاصه چالش‌های عمده فرا راه کنترول و مراقبت سرطان در افغانستان را می‌توان چنین خلاصه کرد:

  1. عدم موجودیت معیارهای پیش‌گیرانه برای تغییر شیوۀ زنده‌گی مردم به منظور جلوگیری از بروز سرطان‌ها در کل؛
  2. عدم موجودیت اطلاعات و اسناد دقیق دربارۀ سرطان‌ها؛
  3. عدم موجودیت مراکز مجهز تشخیصی در سطح کشور که منجر به مسافرت یک تعداد زیاد مریضان سرطانی برای دریافت مراقبت به خارج از کشور می‌گردد؛
  4. عدم موجودیت مراکز مجهز درمانی در سطح کشور که بتواند پاسخ‌گوی تداوی دوایی و شعاعی مریضان باشد؛
  5. عدم موجودیت کارمندان ورزیده و آموزش‌دیدۀ صحی در ساحۀ امراض سرطانی که بتوانند در پیش‌گیری، تشخیص و تداوی مریضان را یاری رسانند؛
  6. عدم موجودیت یک پلان همه‌جانبه برای مراقبت، کنترل، پیش‌گیری و تداوی مریضان سرطانی؛
  7. عدم هم‌آهنگی میان سازمان‌های مختلف صحی برای کنترول مرض سرطان؛
  8. عدم هم‌آهنگی میان سکتور صحی در کل با سایر سکتورهایی که می‌توانند در کنترل سرطان نقش داشته باشند، مانند ادارۀ حمایت از محیط زیست، شهرداری‌ها، وزارت‌های انرژی و آب، صنایع، اقتصاد، مالیه و دیگر سازمان‌ها.

نتیجه‌گیری و پیش‌نهادها

سرطان یک معضل جهانی بوده هیچ کشوری درجهان عاری از سرطان بوده نمی‌تواند و افغانستان نیز از این امر مستثنا نیست. سرطان به مفهوم مرگ نیست؛ راه‌های آسان و ارزان برای جلوگیری از آن وجود دارد. بیش‌تر از ۴۰ درصد از سرطان‌ها قابل پیش‌گیری و بیش‌تر از سه چهارم آن‌ها به‌صورت مؤفقانه قابل تداوی می‌باشند. بنابراین فراهم‌آوری حق دست‌رسی مساویانه به مراکز تداوی سرطان برای تمام افراد نیازمند و ارایۀ تداوی و فراهم‌آوری تکنالوژی طبی مورد نیاز و متخصصان مربوطه جهت تداوی در داخل کشورهای خودشان، اولویت‌های کشورهای فقیر و در حال توسعه [من‌جمله افغانستان] را تشکیل می‌دهد.(۴)

در افغانستان زیرساختارها برای کنترول مرض سرطان نهایت ضعیف است. وضعیت اجتماعی – اقتصادی چندین دهه اخیر سبب شده تا انکشاف معیارها برای مراقبت و کنترل سرطان در افغانستان در اولیت قرار گرفته نتوانند. فقدان اطلاعات و اسناد، کمبود منابع بشری آموزش‌دیده و از همه مهم‌تر عدم موجودیت پالیسی‌ها و استراتیژی‌ها در این مورد خیلی واضح است. در این اواخر اقداماتی توسط وزارت تحصیلات عالی و وزارت صحت عامه به منظور مجادله سیستماتیک با سرطان روی دست گرفته شده است، اگر چه این اقدامات هنوز در سطح طرح پالیسی‌ها و برنامه‌ها بوده که عملی کردن آن شاید سال‌ها زمان نیاز داشته باشد. اولویت‌های عمده دربارۀ کنترل و مراقبت سرطان در افغانتسان به تفصیل در بالا مورد بحث قرار گرفت. در این‌جا به صورت خلاصه پیش‌نهادهای مشخصی را برای کنترول سرطان در کشور ارایه می‌داریم:

  1. پیش‌گیری: پالیسی‌سازان سیستم صحی نیاز دارند تا «برنامۀ کنترل سرطان» را که حاوی چهار عنصر جلوگیری، تشخیص به موقع، تداوی و مراقبت تسکینی باشد، انکشاف دهند. بهبود وضعیت صحت سنگ تهداب برنامه کنترل سرطان را تشکیل داده در حالی که تشویق برای ترک سیگرت، بهبود تغذی و ترویج فعالیت‌های فیزیکی و ورزش قدم‌های کلیدی برای زنده‌گی سالم و جلوگیری از سرطان‌ها می‌باشد. در عین زمان، کمپاین‌های آگهی دهی عامه دربارۀ سرطان‌ها از اولیت‌ها به‌حساب می‌آیند.
  2. جمع‌آوری اطلاعات و ترتیب اسناد: قدم اول در برآوردن این موضوع، ایجاد «مراکز ثبت واقعات سرطان» در کشور می‌باشد. در صورت موجودیت مرکز ثبت واقعات سرطان در هر مرکز صحی، اطلاعات به گونۀ دقیق و به موقع جمع‌آوری شده می‌تواند. اگر ایجاد هم‌چو مراکز در تمام تسهیلات صحی دست‌نیافتنی باشد، می‌شود ابتدا از شفاخانه‌های کابل و شفاخانه‌های ساحوی در چند زون این کار را آغاز کرد.
  3. تأسیس مراکز مجهز تشخیصی: تأسیس یک مرکز سرطان در کابل به حمایت داکتران موجودی که قبلاً در زمینه کنترل و مراقبت سرطان آموزش دیده‌اند می‌تواند در این راستا قدم اول شمرده شود، درحالی که ایجاد مراکز سرطان مطابق به آخرین پیش‌رفت‌های علمی را در مراحل بعدی باید روی دست گرفت.
  4. تأسیس یک مرکز تداوی شعاعی/پرتودرمانی/رادیوتراپی: مرکز تداوی شعاعی سابقه در شفاخانۀ علی‌آباد می‌تواند بازسازی شده و بیش‌تر تجهیز گردد. در این رابطه اقدامتی صورت گرفته است.
  5. تأسیس یک مرکز تداوی دوایی (شیموتراپی): قدم اول در این راستا درج ادویه جاتی که در تداوی سرطان‌ها استفاده می‌شوند در فهرست دواهای ضروری افغانستان و اقدامات برای قانونی سازی و ترویج آن‌ها می‌باشد.
  6. ظرفیت‌سازی برای کارمندان صحی: آموزش داکتران و کارمندان واجد شرایط در داخل و یا در خارج کشور در باره پیش‌گیری، تشخیص، تداوی و مراقبت‌های تسکینی سرطان‌ها می‌تواند ما را به این هدف برساند. (۴)

مراجع:

  1. KUMAR, ABBAS, FAUSTO, MITCHELL, 2007. Rubbins Basic Pathology, 8th Edition, Philadelphia: Saunders, an imprint of Elsevier Inc.
  2. LONGO, FAUCI, KASPER, HAUSER, JAMESON, LOSCALZO, 2012. Harrison’s Principles of Internal medicine, 18th Editions, New Yark: McGraw Hill.
  3. MOHAN H. 2005. Text Book of Pathology, New Delhi: Jaypee Brothers Press.
  4. SILBERMANN, FAQEERZAI, SALJUQI, SAMIEI, 2016, Cancer Care in Countries and Societies in Transition, 1st Edition, Switzerland: Springer International Publishing.
  5. MAHA JAN, GUPTA, 2013. Text book of Preventive and Social Medicine, New Delhi: Jaypee Brothers Press.
  6. BBC site
  7. Ministry of Public Health, Afghan Public Health Institute, 2011. Afghan Mortality Survey, Kabul Afghanistan.

دیدگاهتان را بنویسید