برتری طلبی در افغانستان کاملا آگاهانه است. همه اش برتری طلبانه است که از نگاه اقتصادی و ایدئولوژیک هم تمویل می شود. این یک پروژه دوام دار است و جریان دارد.

هر قدر تبعیضات قومی، زبانی و نژادی زیادتر شود، این مملکت بدبخت تر خواهد شد و این خارجی ها و همسایه ها هستند که از آن سوء استفاده کنند.

پرسش: به باور شما آیا تبعیض (قومی، زبانی و مذهبی) در افغانستان وجود دارد؟ اگر بلی، این تبعیض بر مبنای چیست، قومیت، زبان، مذهب و یا هر سه؟ لطفاْ توضیح دهید و اگر ممکن است چند مثال هم ارايه کنید؟

پاسخ: بلی! تبعیض کاملاً احساس می شود، هم در سطح ولایت و هم در سطح مرکز.در سطح ولایت، حقوقی را  که باید برای ولایت نورستان داده شود، کاملا داده نمی شود، والی را گماشته اند که از ۱۰ سال به این طر سرپرست است.

 کاملا داده نمی شود، والی را گماشته اند که از ۱۰ سال به این طر سرپرست است. خود والی سرپرست منشا فساد است. این والی کاملا فاسد است و امکانات بودجه ای که برای این ولایت می رسد را حیف و میل می کند و برای کسانی‌که او را در ولایت ابقا کرده اند، می دهد.

 مسائل معارف درحد صفر است، مسایل صحت عامه شاید خبر باشید که قطعا نیست. پرسونل طبی ما بعد از چهار یا شش ماه بسیار به مشکل معاش می گیرند. در تمام بخش های که وارد بحث شویم کاستی های فوق  العاده زیاد است. منشا همه این ها  را در تبعیض علیه نورستانی ها می دانیم.. مخصوصا یک والی دست نشانده توسط اراکین حفظ شده و با خاطر جمع فساد می کند.

در بخش مرکز وقتی من رئیس نشرات وطنداران، در وزارت  اطلاعات و فرهنگ بودم، این تشکیل بعدها کم شد و به آمریت تبدیل شد، احساس کردم که در مورد زبان‌های سوم تبعیض وجود دارد. ما ۶ مجله در آن‌جا داشتیم که به زبان های ازبکی، ترکمنی، پشه‌یی، نورستانی، گوجری و بلوچی نشرات داشتند. ما آنجا مشکلات فراوان داشتیم. درست است که بودجه می آمد و مجله به شکل بسیار بی توجهی چاپ می شد. ما شکایاتی داشتیم که در مورد چاپ مجله و اداره وطنداران بی تفاوتی و بی توجهی است، ولی هیچ کس نشنید. من از سال ۱۳۵۳ که از دانشگاه فارغ شدم، وارد دستگاه دولت شدم هیچ جا این تبعیض را احساس نمی کردم. اما در سال ۱۳۹۱ به اداره که مربوط به زبانهای سوم بود رفتم، با گوشت و پوست احساس کردم که تبعیض وجود دارد.

اداره امور ریاست جمهوری مکتوبی در مورد زبان های سوم به اطلاعات و فرهنگ ارسال گردید که پبشنهاد شده بود برای انتشار زبان‌های سوم از طرف اطلاعات و فرهنگ قانون ساخته شود. بعدا وقتی ما وارد مذاکرات شدیم، گفتند در باره همه زبان ها ساخته شود. ما قانونی ساختیم که نمی دانم کجا شد؟ در این قانون پیشنهاد شده بود که راه‌های انتشار زبان‌های سوم جستجو شود و دولت همان راه ها را در پیش بگیرد.

 تا جایی‌که می بینیم موضوع فقط فٌورمالیته است. وقتی‌که در آنجا اداره بودم، چند پیشنهاد از مردم شغنان آمد، که مثل سایر زبان ها مجله داشته باشند، اما اصلاحا اداری قبول نکرد.

در افغانستان بیش از ۳۰  زبان زنده وجود دارد و این زبان ها اکثراً محاوره‌ای هستند و ایجاب می کند که منحیث فرهنگ غیر ملموس در دولت ثبت شوند، هیچگونه توجهی به این گپ ها نیست. فراموش نمی کنیم که وضع خراب است، جنگ جریان دارد و مشکلات سیاسی فراوان است، ولی وزارت اطلاعات و فرهنگ وظیفه اش همین است.

 مثال دیگر، در بنیاد فیروزکوه کندن کاری نورستانی‌ به عنوان یک مسلک تدریس می‌شود. کندن کاری نورستانی را تا جایی‌که مطالعه کردم روشی استثنایی و منحصر به فرد است. فیروزکوه به وزارت اطلاعات و فرهنگ پیشنهاد کرد که آن را منحیث یک میراث فرهنگی غیر ملموس ثبت شود، ولی وزارت اطلاعات و فرهنگ مخالفت کرد. به این دلیل که به فرهنگ اقلیت ها توجهی نیست. هیچ ارزش داده نمی شود، برخی اقوام دیگر می گویند که چرا اتن ملی را ثبت نکنیم؟ ببینید که تفاوت از کجا تا کجاست؟ همه نمایانگر این است که تبعیض وجود دارد. شاید کسی مستقیما نگوید که ما فلانی را نمی‎خواهیم، اما تبعیض از نگاه، از کلام و لغت و برخوردها احساس می شود. تبعیض کاملا وجود دارد و ما انکار نمی کنیم.

پرسش: آیا صرفا قومی و زبانی است یا تبعیض مذهبی هم وجود دارد؟

من چون از نورستانی‌ها نمایندگی می‌کنم. مردم ما اهل تسنن هستند و در این مملکت اهل تسنن زیاد است. گاهی اوقات شبکه‌های اجتماعی را می بینیم که تبعیض مذهبی هم وجود دارد.

 تبعیض مذهبی کاملا وجود دارد. چون متاسفانه در این کشور 40 سال جنگ بود، روس ها آمدند تبعیض آوردند، طالب ها به انتها رساندند، امریکایی ها هم که آمدند زیاد می سازند، پاکستان و ایران شدیدا تبعیض را افزایش می دهند. کشورهای همسایه مستقیم دخیل هستند، هر قدر تبعیضات قومی، زبانی و نژادی زیادتر شود، این مملکت بدبخت تر خواهد شد و این همسایگان هستند که از آن سوء استفاده کنند.

پرسش: تعریف شما از تبعیض چیست؟

برداشت من این است که مثلا من و شما دو برادر هستیم و از یک سرزمین، چرا من باید کسی دیگر را پایین‌تر از خود ببینم و یا بالعکس! این تبعیض است. یا مثلاً چرا به من اهمیت ندهند، درجه دوم و درجه سوم فکر شوم. به حیث شهروند همه شهروندان باید حقوق مساوی داشته باشند. چه در بخش تعلیم و تربیه، چه اقتصادی، چه سیاست و فرهنگی، چه صحت و هرگونه حقوقی که انسان به حیث شهروند دارد، باید مساوی باشد.

لطفا یک یا دو خاطره ای که خودتان یا یکی از دوستان تان مورد تبعیض قرار گرفته باشید را با ما شریک سازید؟

من مستقیم برنخوردم، اگر مقابل می شدم یقینا دفاع می کردم. ولی مردم ما مواجه می شوند، من بیشتر نورستان را مثال می دهم. مردم همسایه ما، واقعاً با نورستانی ها به شکل تبعیض آمیز برخورد می کنند. علاوه بر تبعیض، بر ملکیت شان هم تجاوز  می کنند و به آنها توهین می کنند. همین طور مردم لغمان که پشه ای و نورستانی و گوجر هستند، نیز به دیده تبعیض آمیز و تحقیر آمیز نگاه می شود.

همیشه به جوانان گوشزد می کنم که در مقابل تبعیض باید مقاومت کنید و مبارزه کنید. ما تاریخ داریم، فرهنگ و عنعناتی داریم که شاید از همسایگان ما بهتر باشد، ولی چرا ما فهم سیاسی، شعور سیاسی و دانش سیاسی نداشته باشیم که به آن ها جواب بدهیم. برایشان می گویم که با فرهنگ و تاریخ خود آشنا شوید و آگاهی حاصل کنید، آن زمان است که شما می توانید پاسخی برای سوال‌ها داشته باشید، وگرنه یک انسان بیسواد هم می تواند بگوید که قوم من از شما بهتر است.

پرسش: لطفا در باره تاریخچه تبعیض علیه اقوام در افغانستان اشارتی بفرمایید؟

نورستانی ها الی سال ۱۸۹۶ به دین قبلی خود یعنی دین آریایی بودند. بعد از آن در دوره حکومت امیر عبدالرحمن خان به دین اسلام روی آوردند، در آن زمان هم ظلم های زیادی علیه نورستانی ها شد که دو مسأله را در بر می گیرد، اول برخورد عبدالرحمان خان بود و دیگری نوع برخورد ملاها و مسئولین که در آن مناطق حضور داشتند.

بعد از اینکه مردم نورستان مسلمان شدند، ظلم های زیادی به مردم روا داشته شد. عبدالرحمان خان فرمان داد که از مردم نورستان برده و کنیز گرفته نشود ولی ملا ها و مسئوولین حکومتی که در آن محل بودند، ظلم زیادی علیه نورستانی هاکردند. به قدر کافی ظلم کردند. مثلا ملاها و مسئوولین حکومتی بر نوامیس مردم تجاوز کردند، بالاخره مردم قیام کردند و ملاها و اراکین دولتی را کشتند. بعد عبدالرحمن خان باخبر شد، کسانی را که ظلم کرده بودند را زندانی کرد. نورستانی های که جوان بودند را به مدارس و مراجع بالاتر در کابل شامل تحصیل کرد و بعضی از آنها را در ارگ و برخی را در قطعات عسکری جای داد. خلاصه این تبعیض ها فراموش شد.

پس از سال ۱۳۵۷ در زمان داود خان همه نورستانی ها را که در بست جنرال و… بودند را کشتند. این کشتار توسط کمونیست ها انجام شد. وقتی این خبر به نورستان رسید مردم قیام کردند.

تاریخ اقلیت ها را کسی نمی نویسد، می گویند اولین قیام را پشتون ها شروع کردند، در حالی که برای اولین بار مردم نورستان قیام کردند. دولت برخورد بسیار شدیدی با آن ها کرد. چون این منطقه کوهی است، دولت عقب نشینی کرد. حتا به سطح معلمین هم در کابل گرفتار شدند. برخورد تره کی و امین بسیار تبعیض آمیز بود. وقتی که کارمل آمد، یک عده نورستانی در حزب کارمل بودند. او کوشش کرد تا گروهی از نورستانی ها را به این ولایت بفرستد، همچنان درک کرد که با این مردم با زور نمی شود حکومت کرد. بعدا یک جرگه به نورستان آمد. خلاصه کارمل برخورد بهتر داشت.

 در دوره نجیب هم نسبتا همان رویه کارمل ادامه یافت و برخورد بد نکرد. ربانی با نورستانی ها بسیار خوب بود. ولایت نورستان در وقت نجیب تاسیس شد، ربانی کوشش کرد که آن را فعال کند ولی زمینه برایش میسر نشد، ولی امکانات داد.

پس از آمدن طالبان، نورستان کاملاً فراموش شد و کسی نامی از آن نمی برد. خلاصه آن ها فکر می کردند که نورستان هیچ ولایت نیست. خوش بختانه پس از بین رفتن طالبان، دوباره به نورستان توجه شد.

 وقتی این دوره ها را بررسی نماییم تبعیض کاملاً در آن مشاهده میگردد مخصوصاً در دوران حفیظ الله امین و تَرَکی و بعد از آن در دوره طالبان.

پرسش: به نظر شما منازعه نیم قرن اخیر چقدر مبنای هویتی (قومی، مذهبی و زبانی) دارد؟

فکر می‌کنم که در شعله ور ساختن جنگ ها دست خارجی ها بسیار بالا است و آنها نقش بزرگی در جنگ ها داشتند. طبیعی است که وقتی برخورد و جنگ شد، قتل و کشتار می شود ، عقده ها شکل گرفته و قوت می گیرد و این عقده ها ریشه های دیگری پیدا می کنند که خود به خود باعث تبعیض می شوند.

پرسش: خارجی ها از کدام عناصر برای شعله ور کردن جنگ استفاده می کنند؟

در این هیچ شک نیست که مردم افغانستان بسیار فقیر بودند. من در پاکستان مهاجر بودم، وقتی که حکومت نجیب سقوط کرد، من تعجب کردم که بین حزب اسلامی و حزب جمعیت بدون دلیل علیه یکدیگر تبلیغات اوج می گرفت، ولی دلیل آن را نمی فهمیدم. بعدا دلیلش را متوجه شدم که دست استخبارات پاکستان است. چون می دانست که بعد از سقوط نجیب، احزاب با همدیگر متحد شده و یک حکومت ایجاد می کنند. این را پاکستان نمی خواست. پاکستان جنگ تبلیغاتی را بین این دو حزب قوی شعله ور ساخت.متوجه شدم که تمام مسائل جنگی و شعله ور ساختن جنگ ها توسط خارجی ها انجام می شود. به یکی می گوید تو پشتون هستی، مرا می گوید که تو نورستانی هستی، یکی را هزاره و… مسأله قومیت ها را به میان آورده اند. می‌دانیم که هر جا دست خارجی‌ها باز شود آرامی آن مملکت را نمی خواهند.

 اگر تاریخ عرب‌ها را ببینیم؛ وقتی عرب ها در افغانستان آمدند و اسلام آوردند در آن‌جا جنگ های داخلی آغاز شد و نفاق به میان آمد. درست است که دین اسلام را آوردند ولی در کنار آن قتل های بسیاری شد انسان های زیادی کشته شدند.

همچنین من از  این گپ رئیس‌ جمهور که می گوید: «پشتون، تاجیک، ازبک و هزاره.» این را برداشت می کنم که دیگران هیچ! من این را اساس تبعیض می دانم.

دوم در ادارات امنیتی باید لیاقت مطرح باشد نه سهم قومی، وقتی قومیت باشد کسانیکه لیاقت دارند حق شان پایمال می شود. تبعیض در حکومت اشرف غنی واقعا قوت یافته است. در دوره حکومت کرزی بی ‌تفاوتی و ناپرسانی بود، اما در این دوره تبعیض سیستماتیک به وجود آمد.

پرسش: به نظر شما عوامل تبعیض در کشور چیست؟

برتری طلبی در افغانستان کاملا آگاهانه است. مثلا قوم من بهتر است، زبان ما بهتر است، مذهب ما بهتر است، منطقه ما باید آباد شود، منطقه تو ضرور نیست. همه اش برتری طلبی خودخواهانه است، بلی قطعا قصدی و ارادی است. این از نگاه اقتصادی و ایدئولوژی هم تمویل می شود. این یک پروژه دوام دار است. و جریان دارد.

پرسش: بیشترین تبعیض در کدام زمینه ها است، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی؟ لطفاْ هر مورد را جداگانه توضیح دهید و اگر ممکن است مثالی هم ذکر کنید. (مانند تخصیص  بودجه، توسعه زیر بناها، درجه بندی ولایات،  دسترسی به منابع مالی و قدرت، استخدام ها، دسترسی به آموزش، مسایل زبانی و غیره)

فکر می کنم بیشترین تبعیض در بخش سیاسی است. مثلا من یک شهروند افغانستان هستم، لیاقت ندارم اما مرا به اداره امور ریاست جمهوری و یا مقام بالاتری به خاطر سهمیه قومی می برند. آنجا برای من دو هزار دالر معاش می دهند، با این پول اقنصاد من خوب می شود، اولادم خوب درس می خوانند، زندگی ام خوب می شود، چند رقیب خود را می زنم و چندتای دیگر را خوش می سازم. اگر منبع همه چیز سیاست است. اگر یک نظام درست اقتصادی باشد، هیچ تبعیضی نیست. اگر سیاست برخورد تبعیض آمیز در بخش نظام، تعلیم و تربیه داشته باشد، خود به خود تبعیض به وجود می آورد. به نظر من نظام است که تبعیض ایجاد می کند. ما و تو دو نفر هستیم می توانیم تبعیض کنیم ولی آن را به قوم نمی توانیم انتقال دهیم، ولی کسی که در قدرت است می تواند.

پرسش: تخصیص بودجه، درجه بندی ولایات، توسعه زیربناها، دسترسی به آموزش بویژه به زبان مادری را چگونه می بینید؟

سیاست بسیار مزخرف و پیچیده است. همان که ماکیاولی که میگوید نیرنگ جزیی از سیاست است. قبلاً گفتم مثلا والی نورستانی است و دولت به مدت ۱۰ سال او را سرپرست فرستاده است، در هیچ ولایتی والی سرپرست وجود ندارد، چرا در نورستان وجود دارد؟ پیشتر گفتم بودجه را اختلاص می کند و به کابل می آورد.  مسلمیار مستقیم از او حمایت می کند، در هر مراسم مسلمیار در کنار رئیس جمهور است. سیاف از این سرپرست حمایت می کند، چون والی وهابی است. ارگان های محل حمایتش می کند، تا  که منفعت اقتصادی نباشد کسی حمایت می کند؟ بار و بار مردم شکایت کردند که این والی را نمی خواهیم، این شخص فلان ولسوالی را فعال نمی کند، معارف اینجا نیست، صحت عامه کار نمی کند، زراعت کار نمی کند، ولی هیچ کس نشنید. صدای مردم نورستان را در این دولت هیچ کس نمی شنود. اما وقتی شخصی ایشان را مقرر  کند و به او پلان داده باشد او را چه کنیم؟ درست که در دیگر ولسوالی ها نورستانی ها هستند، اما در راس قدرت گماشته شده است. او هم نورستانی است ولی گماشته شده. او به نورستان خدمت نمی کند.

یک نکته یادم رفت. کسی که والی است، 70 درصد کارکناش از لغمان است. از همین جا برایش گفته می شود این را مقرر کند. نورستانی ها شکایت می کنند که او برادر ما را هیچ کس در کنر، لغمان و نورستان استخدام نمی کند.

پرسش: در بخش توسعه زبان و تدریس به زبان مادری؟

 در نورستان به صورت عمده چهار زبان وجود دارد که همه این ها از یک زبان ریشه گرفته اند که به مرور زمان تبدیل جدا شدند. که فقط یک زبان کتوری فعالیت می شود و دیگر زبان ها فعالیت ندارد.

پرسش: چه راه کاری را برای منع تبعیض پیشنهاد می کنید؟

بسیار سوال مشکل است. تا استعمار و مداخله خارجی باشد راهی وجود ندارد. تا این ها هستند رفع تبعیض و برقراری عدالت اجتماعی و اقتصادی مشکل است. این عقیده شخصی ام است.

مداخله خارجی ها اجازه به وجود آمدن هیچ شخصیت ملی را نمی دهد، هیچ شخصیت درستی به قدرت نخواهد رسید. اشخاصی که مقرر می شوند تا از یک طرف حمایت نشوند، جای نمی گیرند. اگر یک قدرت از شخصی حمایت نکند نه می تواند رئیس، نه نماینده و نه وزیر و نه رئیس جمهور  می شود.

* آقای سمیع الله تازه،نویسنده و پژوهشگر است. او قبلا  در وزارت اطلاعات و فرهنگ، رییس اداره وطنداران که برای انکشاف زبان های سوم فعالیت می‌کند، بود. آقای تازه تا اکنون بیش از 14 اثر و ده ها مقاله در باره زبان، فرهنگ و ادبیات نورستانی و مسائل دیگر منتشر  کرده است.  .