«تنها تعیینکنندهی بر حق آزادیهای زنان، خود زناناند»
پس از آغاز گفتوگوهای صلح و همزمان با طرح نگرانیهایی در مورد نادیده گرفتهشدن حقوق زنان در جریان مذاکرات از سوی شماری از فعالان حقوق زن، برخی با اشاره به این موضوع میگویند، هیچگروهی نباید حق زنان را تعیین کند، بلکه آنان باید خودشان خواستهها و آزادیهایشان را تعریف کنند.
پرویز کاوه، روزنامهنگار، در گفتوگویی با شبکهی جامعهی مدنی و حقوق بشر (شبکه) میگوید، طرح هرگونه بحث مرتبط به زنان در گفتوگوهای صلح ممکن است به محدودیتهایی در زمینهی آزادی آنان بیانجامد و به همین دلیل زنان باید خودشان آزادیهای خود را تعیین و تجربه کنند. «آزادیهای زنان را خودشان باید تعیین کنند. بانوان باید به عنوان یک واقعیت و یک اصل جامعهی بشری به رسمیت شناخته شوند و به آزادیهای خود دست پیدا کنند؛ یعنی نتیجهی نهایی مذاکرات در رابطه با زنان باید این باشد که هیچکس حق سلب آزادی آنان را نداشته باشد.»
شبکه: با در نظر داشت آنچه تا کنون در مذاکرات گذشته است، تا چه اندازه میتوان انتظار چنین پیامدی را از گفتوگوها داشت؟
کاوه: به نظر من آنچه تا کنون در مذاکرات اتفاق افتاده، مراحل ابتدایی گفتوگوها است و به همین دلیل نمیدانیم در مورد آزادیهای زنان تا چه اندازه باید امیدوار یا نگران بود، اما در هر حال نگرانیهایی در زمینهی آزادیهای فردی شهروندان، بهویژه زنان وجود دارد و من فکر میکنم این نگرانیها باید مطرح شوند و جوانب مذاکرات صلح به آن پاسخ بدهند.
شبکه: آیا ظرفیت تیم مذاکرهکنندهی دولت در حدی است که بتوان چنین انتظاری از آن داشت؟
کاوه: من فکر میکنم تیم مذاکرهکننده از لحاظ قومی، جنسیتی، سطح دانش و آگاهی و سطح روابط شان با جامعه، بسیار متنوع است و این امیدوارکننده است. از سوی دیگر، زنان بسیار فعال و مطرح افغانستان در این گفتوگوها دخیلاند که میتوانند با جرأت و شهامت نگرانیهای مختلف شهروندان را بازتاب دهند. در کل به باور من این تیم با توجه به تنوع آن، برخاسته از متن آزادیهای 20 سال گذشته است و اعضای آن به این آزادیها اهمیت خواهند داد.
شبکه: یکی از نگرانیهای فعالان حقوق زن که بارها به آن اشاره کردهاند، این است که زنان تیم مذاکرهکننده اکثرا از نشانی احزاب سیاسی وارد این ترکیب شدهاند و ممکن است تنها از منافع این احزاب حرف بزنند، نظر شما در این مورد چیست؟
کاوه: من فکر میکنم این نگرانیها تا پایان مذاکرات وجود خواهد داشت، اما به این باورم که تا زمانی که نفع مردمی در روند صلح تضمین نشود، هیچ نفع حزبی و سمتی یا تیمی در کار نخواهد بود. منافع زنان افغانستان بدون شک میتواند بازتابدهندهی منافع گروهی و حزبی باشد. بر اساس شناختی که من از تعدادی از اعضای گروه مذاکرهکنندهی دولت دارم، آنان باورمند به آزادیها استند؛ چون از متن این آزادیها برخاسته و با آن بزرگ شدهاند. اگرچه وقتی بحث از مذاکرات میشود، بدون شک داد و گرفتهایی وجود دارد و برای دریافت امتیاز، باید امتیازاتی واگذار شود، اما امتیازاتی که مربوط به مردم افغانستان، بهویژه زنان میشود، از جانب تیم مذاکرهکنندهی دولت به رسمیت شناخته شده است و قابل معامله نخواهند بود. فشارهایی در این زمینه از سوی نهادهای جامعهی مدنی و زنان بر حکومت وجود دارد و فکر میکنم تیم مذاکرهکننده در حدی نیست که صلاحیت گذشتن از حق زنان را داشته باشد. تا جایی که میدانیم موقف دولت دفاع از جمهوریت و نمایندگی از فضای کنونی است. وقتی حرف از جمهوریت به میان میآید از جمله مولفههای آن، آزادیهای زنان، نقش زنان و جوانان در جامعه و نقش رسانهها است. تمام اینها جمهوریتی که ما در پی دفاع از آن استیم را تشکیل میدهد؛ به این دلیل فکر میکنم گذشتن از حق زنان، نه خواست تیم مذاکرهکننده خواهد بود و نه هم از دولت افغانستان.
شبکه: به نظر شما گفتوگو با گروهی که پیشینهی خوبی، بهویژه در رابطه با زنان ندارد، چهقدر به نتیجه خواهد رسید؟
کاوه: معلوماتی که از جریان گفتوگوها به رسانهها رسیده، گویای این مسئله است که طالبان آنچه طی این سالها در افغانستان اتفاق افتاده و به واقعیت تبدیل شده است را میبینند و به گونهای آن را پذیرفتهاند. از جمله این موارد، یکی هم آزادی زنان است. گروههایی که به نمایندگی از جامعهی مدنی و رسانهها به دوحه رفتند، با تیم مذاکرهکنندهی طالبان صحبتهایی داشتند و برخورد این گروه با آنان نشان میدهد که این نیروها از جانب گروه طالبان به رسمیت شناخته شدهاند. باید این را در نظر داشته باشیم که در مورد صلح افغانستان یک اتفاق نظر در منطقه وجود دارد و کشورهای منطقه و جهان امیدوارند که جنگ چهلسالهی افغانستان خاتمه پیدا کند. در کنار این، نگرانیهایی در رابطه با حقوق زنان در سطح جهانی مطرح است که نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت. من فکر میکنم نهادهای داخلی و بینالمللی به صورت مستمر و پیوسته از حقوق زنان افغانستان دفاع میکنند، اهمیت حقوق زنان را مطرح میسازند و در پایان گفتوگوها خواستار تضمینی برای این آزادیها میشوند و این فشارها در نهایت منجر به حفظ آزادیهای زنان خواهد شد.
شبکه: شماری به این باورند که تغییراتی که در ظرفیت و سطح توانایی زنان در سالهای پس از سقوط طالبان آمده است، این فرصت را به طالبان نخواهد داد که قوانین دوران حاکمیتشان را دوباره اعمال کنند، شما در این مورد چه فکر میکنید؟
کاوه: من هم با این موضوع موافقم. نیرویی که امروز در افغانستان شکل گرفته، قویتر از نیرویی است که در دههی هفتاد ایجاد شده بود. در آن زمان ما پس از یک جنگ فرسایشی داخلی شاهد حضور و حاکمیت طالبان در کشور بودیم. بیشتر نیروهای فعال مربوط به حوزهی دفاع از حقوق زنان، افغانستان را ترک کرده بودند و به همین دلیل یک پراکندگی در زمینهی فعالیت زنان به وجود آمده بود. از سوی دیگر، چون جنگهای داخلی به شدت حرکتهای سرکوبگر و خشونت آمیز را به همراه داشت، مردم به نحوی به حاکمیت طالبان تسلیم شدند، اما امروز واقعیت چیزی دیگر است؛ امروز زنان افغانستان فعالیت چشمگیری دارند و نقش آنان تثبیت شده است. خواستههای نیروهای جوان امروز افغانستان متفاوت است، آنان با آزادی خو گرفتهاند و به سادگی از آن نمیگذرند و من فکر میکنم تجربهی گذشته تکرار نخواهد شد. حالا انتظار ما از جوانب دخیل در مذاکرات صلح این است که این آزادیها را به رسمیت بشناسند، در غیر این صورت به باور من صلحی که در لایههای جامعه به رسمیت شناخته نشود، استمرار نخواهد داشت.
شبکه: به نظر شما جدا از نا امنی، موانع دیگر پیشرفت زنان در افغانستان چیست؟ به عبارتی اگر فرض کنیم که رویکرد طالبان نسبت به زنان تغییر کند، چهچیز دیگری در جامعه برای زنان مشکلساز خواهد بود؟
کاوه: اول اینکه فکر میکنم ما باید به دنبال انسجام بیشتر در حرکتهای دفاع از حقوق زنان در افغانستان باشیم. هر قدر این حرکتها منسجمتر شوند، زمینهی بهتری برای تعیین و تعریف حقوق زنان خواهیم داشت. تا کنون آنچه به عنوان حقوق زنان مطرح شده، حرکات فردی بوده و حرکتهای سازمانی و منسجم بزرگ در این عرصه کمتر اتفاق افتاده است و این پراکندگی میتواند باعث سوء برداشت از حقوق و خواستههای زنان شود یا اینکه زمینه را برای انحراف از حوزهی حقوق زنان فراهم سازد. به همین دلیل به نظر من، اگر مذاکرات به نتیجه برسد و بحث صلح نهایی شود، یکی از عوامل دیگری که میتواند آزادی زنان را محدود کند، جنبش نیروهای افراطی و بنیادگرا در جامعه است. اینها میتوانند با اعمال فشار و رویکردهای تبلیغی متفاوت جلو حضور زنان در جامعه را بگیرند که این میتواند آسیب بزرگی به زنان برساند. با توجه به این موضوع بانوان باید به صورت دوامدار به دنبال مطرحکردن خواستههایشان، حضور فعال در جامعه و تشکیل یک صدای واحد برای رسیدن به حقوقشان باشند.
شبکه: آغاز گفتوگوهای صلح چه بیم و امیدهایی را برای شهروندان به همراه داشته است؟
کاوه: فکر میکنم فراهمشدن فرصت گفتوگو بین طرفهای درگیر بزرگترین امید را برای پایان جنگ چهلسالهی افغانستان در میان مردم خلق کرده است؛ مردم امیدوارند که فرصت به وجود آمده زمینهی خوبی باشد و به برقراری صلح در کشور بیانجامد. در این میان موضوع متفاوت این است که سرخوردگی مردم افغانستان و آزاری که از جنگ فرسایشی طولانی در کشور دیدهاند، انتظارشان را تا حد تامین امنیت یا قطع جنگ کاهش داده است، در حالی که صلح واقعی این نیست و زاویهها و مولفههای منحصر به خود را دارد. تا زمانی که صلح واقعی محقق نشود، قطع جنگ نمیتواند برای مردم آرامش فراهم کند. یکی از نگرانیها این است که بحث بر سر مسائل مرتبط به صلح در شرایط کنونی فقط بر محور قطع جنگ استوار است.
آقای کاوه میگوید، تجارب صلح در کشورهای مختلف نشان میدهد که دستیابی به صلح فراگیر سالها طول میکشد و قطع جنگ شاید نخستین حرکت باشد، اما بحث بر محور صلح ادامه دارد و دستیابی به صلحی که در آن شیوههای منازعات متحول شوند و نقش زنان به عنوان یکی از عناصر کلیدی جوامع صلحآمیز به رسمیت شناخته شود، بدون شک سالها طول خواهد کشید؛ آن هم مشروط بر اینکه از پرداختن به بحث صلح به زودی دست کشیده نشود.