در گفتگو با رضا فرزام، استاد دانشگاه کابل و عضو کانون تفاهم
فروزان درویش
افغانستان، دومین دور انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای ولایتی را پشت سر گذاشته است، شما دیدگاه تان را درمورد این انتخابات بیان کنید.
انتخابات اخیر، اتفاق مهم برای مردم افغانستان است. با وجود تمام نواقص که در مورد این انتخابات مطرح است، باید آن را دستاورد بزرگ برای افغانستان به شمار آورد.
انتخابات، مکانیسمی است که حضور مردم را در حیات سیاسی شان، برای تعیین سرنوشت سیاسی کشور، تسجیل میکند. مؤثریت و سلامت انتخابات، تاحدود زیادی، به سطح شعور سیاسی مردم و حساسیت آنان در قبال سرنوشت شان منوط است. ازاین رو مؤثریت این مکانیسم در کشورهای عقبمانده با کشورهای توسعه یافته تر فرق میکند. با این همه، این انتخابات میتوانست خیلی بهتر از این برگزار شود. نبود امنیت، عدم شفافیت، دخالت ارگانهای اجرایی، عدم صداقت کمیسیون انتخابات و وجود زمینه های گسترده برای تقلب، از مواردی اند که می توانست جلوگیری شود.
گفته میشود که نقش عوامل دیگر، از جمله نقش نیروهای خارجی در انتخابات، تأثیرگزارتر از نقش مردم است، شما دراین مورد چه نظر دارید؟
مبنای اصلی انتخابات براین نکته استوار که حکومت مال مردم است و تصمیم مردم در انتخاب مدیران سیاسی شان تعیین کننده است. از این رو اصولاً باید مردم، اولین و آخرین تصمیم گیرنده در تعیین زمامداران سیاسی و سرنوشت سیاسی کشور باشند؛ امّا متأسفانه چه به گونۀ تبلیغاتی و چه در موارد عینی و عملی، بر مؤثریت نقش نیروهای دیگر، از جمله خارجیها، رهبران و بزرگان اقوام و قبایل و قوماندانهای دوران جنگ آنقدر تأکید شده است که مردم خود را عامل دست چندم میشناسند. این مسأله باعث شده است که از یکسو مردم نسبت به انتخابات اعتماد خود را از دست بدهند و انتخابات را صرفاً یک نمایش برای مشروعیت بخشیدن به تصامیمی بدانند که توسط کسان دیگر گرفته شده است و از سوی دیگر، روند دموکراسی در کشور را یک فریب و دروغ بدانند و حتا نسبت به ذات نظام دموکراسی و انتخابات شک کنند.
باید خیلی نگران کننده به حساب آید که شمار زیادی از مردم شور و شوق و انگیزۀ شان را برای شرکت در دومین انتخابات ریاست جمهوری کشور از دست میدهند. اگر این روند به همین شکل ادامه پیدا کند باعث میشود که افغانستان، بزرگترین فرصت تأریخی خود را برای ایجاد یک نظام مردمی از دست بدهد. فراموش نکنیم که پیش از این هم با برخوردهای غیر مسؤولانۀ مقامات اجرایی و سیاسی، که متأسفانه زیر نام دموکراسی صورت میگرفت، مردم اعتماد خود را نسبت به دموکراسی از دست داده بودند. یکبار در دهۀ دموکراسی و بار دیگر در دوران حاکمیت حزب دموکراتیک خلق افغانستان.
با توجه به نکاتی که گفته شد، به نظر شما حکومت آینده چه انتظارات و مشکلاتی را فراروی خود خواهد داشت؟
این نکته را باید دقت کنیم که انتظار مردم از حکومت به معنای اعتماد مردم نسبت به حکومت است. پس هرقدر این انتظار و توقع بیشتر باشد نشاندهندۀ آنست که مردم به حکومت شان اعتماد بیشتر دارند و برای آن حساب کلانتر باز میکنند. مسؤولان حکومت باید از این نکته هراس کنند که مبادا مردم از آنها هیچ انتظاری نداشته باشند. به نظر میرسد که حکومت فعلی، با همان انتظارات و توقعات مواجه است که حکومت قبلی مواجه بود؛ زیرا مردم به خواستهای شان در دور قبلی دست نیافتند. امنیت، عدالت اجتماعی، توسعۀ متوازن، رفع بیکاری، کنترل فقر، توزیع عادلانۀ امکانات و فرصتها و بهبود کمی و کیفی خدمات اجتماعی در عرصۀ آموزش و پرورش، بهداشت و نیازمندیهای عمومی، برخی از مهمترین خواسته های مردم از حکومت آینده است.
مهمترین چالشهایی که فراروی حکومت قرار دارد نیز همان چالشهای قبلی است. فساد شرم آور در اکثر ادارات افغانستان، تعصب ریشه دار قبیله یی، قومی، مذهبی، زبانی، جنسی، طبقاتی، ناامنی روز افزون و گسترش جنگهای فرسایشی در مناطق مختلف کشور و بحران عدم اعتماد، از مهمترین چالشهایی اند که متأسفانه در طول چند سال گذشته، نه تنها کم نشده، بلکه در برخی از موارد افزایش نیز یافته است. مسؤولان حکومت جدید باید پیش از هر چیز، نگران این حرکت قهقرایی باشند.