گفتگویی با فیاض مهرآیین، آگــاه در مسایل اجتمـاعی و سیاسی
گزارنده: فرخنده آرزو آبی
پرسش: آقای فیاض مهرآیین! از دید شما دسترسی به اطلاعات چیست و مستلزم چه شرایطی میباشد؟
پاسخ: از دید من، دسترسی به اطلاعات یعنی بیان آزادانه، شفاف، روشن و صریح جریانات، روند و فرایندهایی است که در ادارات و نهادهای مختلف وجود دارد و بر مردم است تا از این جریانات ورخداد ها به دقت آگاهی داشته باشند و بتوانند در تصمیم گیری ها و اقداماتی که از سوی نهادها و ادارت، مخصوصا نهادهای دولتی صورت میگیرد، آگاهانه نقش خود را ایفا نمایند.
پرسش : راهکارهای اساسی برای نهادینه ساختن دسترسی به اطلاعات چیست؟
پاسخ : مردم وقتی میتوانند به اطلاعات دسترسی داشته باشند که گزارشگران و ژورنالیستان نهادهای رسانه یی و نهادهای مطبوعاتی حق دسترسی به اطلاعات را داشته باشند؛ چرا که اینها هستند که اطلاعات را به دسترس مردم قرار میدهند. برای اینکه این حق نهادینه شود، اولاً باید در سطح کشور یک قانون وجود داشته باشد، قانونی که این حق در آن تسجیل شده باشد و دولت و تمام شهروندان و کسانی که در مقامات کار میکنند و در رآس نهادها هستند و یا در هر سطح که کار میکنند، این مسؤولیت را بپذیرند و احساس کنند که قانوناّ نباید هیچگونه اطلاعات را از نظر مردم و از نظر رسانه ها پنهان کنند که این، قدم اول در راستای نهادینه شدن این حق است. درقدم دوم، آگاهی دادن مردم، مربوط به کار منسجم، فعال و هماهنگ جامعۀ مدنی و در مجموع رسانه ها و گزارشگران است که بتوانند مردم را از حق شان آگاه ساخته و آنان را بسیج کنند، تا از حق دسترسی به اطلاعات و شفافیت در اجراات، دفاع و حمایت نموده، نگذارند کسانی که همیشه میخواهند در فضای تیره و تار و در ورای اراده، خواست و آگاهی مردم به نفع خود فعالیت میکنند به خواست شان برسند.
پرسش: دسترسی به اطلاعات را «اکسیژن دموکراسی» خوانده اند، در تصور شما، آیا دسترسی به اطلاعات از اصول اساسی دموکراسی است؟ و آیا در نبود قانون دسترسی به اطلاعات، دموکراسی آسیب خواهد دید؟
پاسخ: در دموکراسی، بدون شک تقریبا جان دموکراسی، آزادی اندیشه و بیان و مطبوعات است. چرا که اگر آزادی اندیشه، بیان و مطبوعات موجود نباشد، اصلا دموکراسی مفهومی ندارد؛ به طور مثال اگر انتخابات برگزار شود، برمبنای همان اصل مهم در دموکراسی، باید همیشه قدرت به شکل ادواری از طریق انتخابات و ابراز ارادۀ مردم توزیع شود یا به اصطلاح انتقال بکند؛ اما وقتی مردم از اطلاعات و آگاهی لازم برخوردار نباشند، آزادی بیان و مطبوعات و اندیشه وجود نداشته باشند، در روند انتخابات تقلب، بسیار ساده صورت میگیرد و از غفلت و عدم آگاهی مردم سوء استفاده بعمل می آید و در نتیجه ممکن است آنچه در این انتخابات صورت گرفته، خلاف منافع و آرمان و اراده و آرای مردم باشد. بدین جهت، دسترسی به اطلاعات، پیش شرط و مهم ترین زمینه ساز آزادی بیان و مطبوعات و زمینه ساز تصمیم گیری های مردمی است و به همین جهت بدون آزادی بیان و مطبوعات، دموکراسی نمیتواند وجود داشته باشد و بدون دسترسی به اطلاعات، آزادی بیان و مطبوعات هم ممکن است به بیراهه برود و حتا کاملاَ به یک چیز میان تهی یا یک پدیدۀ بی مفهوم تبدیل گردد. از این جهت، واقعاَ دسترسی به اطلاعات، حیثیت اکسیژن و هوا را برای دموکراسی دارد که بدون آن دموکراسی یک دموکراسی نام نهاد و یک دموکراسی بی مفهوم خواهد بود. چون مردم زمانیکه اطلاعات لازم را نداشته باشند، ممکن است فریب بخورند و دموکراسی هم ترور شود.
پرسش: آیا در افغانستان به داشتن قانونی برای دسترسی به اطلاعات نیاز داریم؟
پاسخ: نه تنها امروز بلکه از گذشته ها، ما به قانونی نیاز داشتیم که حق مردم را برای دسترسی به اطلاعات به رسمیت بشناسد؛ مخصوصاَ حق رسانه ها را، حق نهادهای جامعۀ مدنی را، حق همه شهروندان را که در کشور زنده گی میکنند به دسترسی به اطلاعات به رسمیت بشناسد و آنرا تضمین کند. این نیاز از گذشته هم وجود داشته و شاید یکی از دلایلی که بسیاری از مشکلات در کشور ما رخ داده ناشی از نبود چنین قانون و ناشی از نهادینه نشدن چنین حق است؛ بناءً بر مبنای این نیاز است که فعلاً ما طبق قانون اساسی افغانستان، بر اساس حضور جامعۀ جهانی و بر مقتضای خواست اکثریت مطلق مردم افغانستان، میخواهیم یک نظام مردم سالار و دموکراسی را تجربه کنیم و در این راستا روان هستیم و یک مقدار دستاوردها هم داریم. اصلا جای چنین قانون متاسفانه خالی بود و این یک نیاز جدی است که باید هر چی زودتر چنین قانون تدوین، تصویب و نافذ شود و در عین حال خدا کند که این قانون در صورتی که نافذ گردد، مانند بعضی قوانین دیگر آماج لگد مال شدن قرار نگیرد و برای نهادینه شدن این حق تنها نافذ شدن این قانون کافی نیست بلکه اجراات عملی آن نیز ضرور است. همچنین ترویج فرهنگ آزادی اندیشه و بیان و فرهنگ شفافیت و فرهنگ شناخت و عملی کردن حق دسترسی مردم به اطلاعات ضرور است که نهادینه شود.
پرسش: فکر میکنید تصویب قانون دسترسی به اطلاعات، چه مؤثریتی را در استحکام هر چه بیشتر رابطۀ مردم با دولت دارد؟
پاسخ: بینید! حتا در مناسبات شخصی بین دو دوست هم اگرآنها از کارکردها و فعالیتهای همدیگر به روشنی و شفافیت آگاه باشند وحقایق را برای همدیگر به روشنی بیان کنند، طبیعی است که بین آنها اعتماد استوار خواهد بود؛ ولی اگر آنها با آنکه دوستهای شخصی هستند یکدیگر را از عملکردهای خود در روشنی قرار ندهند، ممکن است فضای دوستی شان تیره و تار شود و بی اعتمادی بمیان آید. در بین دولت و مردم هم چنین است؛ زیرا دولت اساساَ محصول اراده و محصول انتخاب مردم است. دولت بدون مردم مانند ماهی است که از آب برون آورده شود. دولت بدون مردم مفهومی ندارد؛ ولی تنها با مردم بودن و اینکه در یک کشور یک تعداد مردم زندگی میکنند و یک دولت وجود دارد وگویا دولت در بین مردم است، کافی نیست، بلکه مردم باید بالای دولت اعتماد داشته باشند. بسیار ضرور است که مردم به دقت از کارکردهای مسؤولین دولتی آگاه باشند و در مورد آن به درستی داوری کنند و هرگاه دولت به بیراهه میرود آنرا به راه راست بیاورند و اصلاحش کنند و در صورتی که دولت درست کار میکند، مردم باید همکاری نمایند تا پلانها و برنامه های دولت تطبیق شود؛ بناءً به خاطر تحکیم مناسبات و روابط بین دولت و مردم و به خاطر اینکه دولت از حمایت واقعی مردم برخوردارباشد، باید مردم از حق دسترسی به اطلاعات برخوردار باشند. که طبعا این نقش بسیار مهم و آگاهی بخش را رسانه ها و گزارشگران و نهادهای جامعۀ مدنی میتوانند به خوبی ایفا نمایند.
پرسش: تصویب و تطبیق قانون دسترسی به اطلاعات در کوتاه مدت، چه تأثیری بر گسترش قانونیت و تحکیم اصول حکومتداری خوب در افغانستان دارد؟
پاسخ: با تسوید، تصویب و انفاذ قانون حق دسترسی به اطلاعات، وقتی گام های اولیۀ عملی برداشته شود، این خودش بسیاری یخ ها را میشکند و مردم را متوجه میسازد که باید با دولت از نزدیک همکاری نمایند و عملکردهای دولت را به درستی نظارت کنند. ما میدانیم که یکی از چالشهای عمده یی که دولت جمهوری اسلامی افغانستان با آن مواجه میباشد، فساد اداری است؛ یعنی جامعۀ افغانستان را عمدتاَ مسایلی چون جنگ، فقر، جهالت ، فساد اداری و مواد مخدر به مبارزه میطلبد، ولی در مجموع برای ریشه کن نمودن تمام این بلیه ها به حمایت، پشتبانی و اعتماد مردم ضرورت است.
اکنون متاسفانه یکی از عواملی که براساس آن دولت در مبارزه علیه فساد اداری و مقابله با جنگ و ناامنی ها دستاوردهای چشمگیر ندارد و موفق نیست، عدم اعتماد و همکاری مردم است و از طرف دیگر یک عده کارکنان و مسؤولین فکر میکنند که عملکردهای آنها میتواند پنهان بماند و کسی نمیتواند آنها را به محاکمه بکشاند و یا مردم نمیتوانند آنها را وادار بسازند که از عملکردهای خود گزارش دهند؛ ولی زمانی که قانون پاس گردد، یکی از اولین اثراتش این خواهد بود که زمینه ها و بستر های مربوط به فساد اداری را کم و محدود بسازد و برای اصلاح نظام دولتی و حکومتداری خوب شرایط بهتر را فراهم نماید.
پرسش: شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشرافغانستان، مسودۀ قانون دسترسی به اطلاعات را تدوین نموده است و در نظر دارد تا جهت نظرخواهی و هماهنگی، گردهماییهایی را بین نهادهای جامعۀ مدنی، دولتی، روشنفکران و دانشمندان راه اندازی نماید، شما در این رابطه چه نظر دارید؟
پاسخ: البته شبکۀ جامعۀ مدنی افغانستان و در مجموع خود جامعه مدنی به مفهوم مدرن و معاصر آن در جامعۀ افغانستان یک پدیدۀ جوان است، ولی باوجود آن که از فعالیتهای اینها زمان زیادی سپری نمیشود، خوشبختانه فعالیتهای خوبی کرده اند و اثرات خوبی را بر ذهن و روان و شرایط سیاسی و اجتماعی جامعۀ ما گذاشته اند. این اقدام که در رابطه به طرح، تدوین و تسوید قانون حق دسترسی به اطلاعات از طرف شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر صورت گرفته یک اقدام خوب است و از طرف دیگر اگر این قانون و یا همین مسودۀ قانون در اختیار مردم گذاشته میشود ویا از طریق رسانه ها و یا در همایش ها به مشوره گذاشته میشود، از یک سو در اصلاح و تکمیل این پیشنویس مفید خواهد بود و از طرف دیگر تاثیر بسیار خوبی برای تنویر و روشنگری اذهان عامه دارد؛ زیرا مردم این را می فهمند که حق دارند در مورد کارکرد های مسؤولین خود آگاه باشند و در مورد آن داوری کنند و تدابیر لازم را به خاطر خاتمه دادن به کاستی ها و نارسایی ها روی دست گیرند؛ بناءً این اقدام برای همایش ها و نشر پیشنویس قانون حق دسترسی به اطلاعات از طرف جامعۀ مدنی در رسانه ها و به مشوره گذاشتن آن با مردم هم برای تکمیل قانون و هم برای روشنگری اذهان عمومی و بسیج مردم برای دفاع از حق شان بسیار زیاد مفید و سودمند است که برایشان موفقیت را آرزو میکنم.