بستر آمادهی جامعه برای پذیرش تفکر طالبانی؛ بساطی که برچیده نشد
به باور برخی پژوهشگران فضای اجتماعی در برخی از مناطق کشور پیش از حاکمیت طالبان، مستعد پروراندن دیدگاههای افراط گرایانه و زنستیز این گروه و در واقع بستری آماده برای پذیرش تفکر طالبانی بوده است. به گفتهی این پژوهشگران بیتوجهی مسئولان به مسائل فرهنگی و آموزشی و عدم تلاش آنان برای تغییر فضای کنونی و تلطیف روحیهی جامعه باعث شده است که بساط تفکرات افراط گرایانهای چون مخالفت با کار و آموزش زنان هنوز هم در جامعه گسترده باشد.
داکتر حمیرا قادری، نویسنده و پژوهشگر، در گفتوگویی با شبکهی جامعهی مدنی و حقوق بشر (شبکه) میگوید، نباید فراموش کرد که مردم افغانستان پیش از دورهی طالبان نیز خشونت آموزشی را تجربه کردهاند و این نوع خشونت بیشتر ریشه در سنتهای جامعه دارد. «در تمام این سالها، حکومت حتی با وزارتهای معارف و تحصیلات عالی به عنوان یک نهاد سیاسی برخورد کرد. این وزارتها هنوز هم خانهی حقیقی ملت نیستند و سمت و سو دارند. وقتی خودمان در چنین شرایطی استیم، نمیتوان در مورد همهچیز طالبان را مقصر دانست، این گروه به یک بستر آمادهی فکری نیاز دارد.»
شبکه: مثال مشخصی از آنچه با عنوان «بستر آمادهی فکری» از آن یاد کردید، هست؟
قادری: به خاطر دارم وقتی طالبان به هرات آمدند، هیچ مناقشهای صورت نگرفت و نیمی از قشر مکتبرو که دختران بودند، از تحصیل بازماندند. هیچ اعتراضی در این زمینه در تاریخ هرات ثبت نشده است؛ چون بستر آمده بود. با اینکه ادارات دولتی از جمله وزارتهای زنان، حج و اوقاف، معارف، تحصیلات عالی و اطلاعات و فرهنگ میتوانستند به عنوان یک چتر بزرگ حمایتی وارد تکتک خانهها شوند و برای تغییر این وضعیت کاری کنند، اما حکومت برای آن سرمایهگذاری نکرد و در نتیجه این اتفاق نیفتاد.
شبکه: با توجه به آنچه گفتید، توافق صلح که در این روزها گفتوگو در مورد آن جریان دارد، تا چه اندازه بر وضعیت جامعه تاثیرگذار خواهد بود؟
قادری: در سرزمینی مانند افغانستان که قانون در آن حرف اول را نمیزند و مردم آن، چه طالب و چه گروههای شخصی به جنگیدن عادت دارند، فکر نمیکنم که صلح به معنی واقعی کلمه و به معنی بهداشت روانی در جامعه اتفاق بیافتد. صلح فقط نجنگیدن نیست، بلکه آرامش روحی است. ما همین حالا بدون طالبان هم صلح نداریم و حال عمومی جامعه خوب نیست، اما اگر فقط مفهوم جنگ و تفنگ را در نظر بگیریم، گروههای تضعیفشدهای که از تقسیم قدرت باز بمانند به جنگیدن ادامه خواهند داد. حکومت یا گروه همبستگیای که بعدها شکل خواهد گرفت، میتواند آنان را یا با مذاکره وارد سیستم کند یا هم تحت آموزش قرار بدهد و زندگی آرامی را برایشان فراهم کند؛ میدانیم که دلیل بیشتر کسانی که در مقابل حکومت میجنگند نارضایتی از شرایط اقتصادی است.
شبکه: ارزیابیتان از آنچه تا کنون در گفتوگوهای صلح گذشته است، چیست؟
قادری: در نخست، جای خوشحالی است که در سرزمینی که زنان همیشه نادیده گرفته میشوند، نمایندگان زن نیز در مذاکرات حضور دارند، اگرچه تعداد آنان پیام نابرابری است و از میان اینهمه مرد میتوانستیم زنان بیشتری داشته باشیم. به هر صورت آغاز گفتوگوهای صلح مبارک بود و باعث امید و خوشحالی هزاران نیروی امنیتی و در کنار آن افرادی از گروههای مختلف مردم و حتی خود ما به عنوان کسانی که جنگ را تجربه کردیم، شد. نگرانی ملت که خودم هم یکی از آنان استم، این است که گفتوگوهای صلح در گرو رسیدن به قدرت و حفظ اریکهی قدرت باشد؛ اینکه گروهی -فرقی نمیکند از کدام طرف مذاکره- بخواهد صلح را گروگان بگیرد و روی منافع گروهی تاکید کند. حکومت باید انتقالدهندهی پیام ملت باشد، پیام و خواستهی ملت صلح است، هرچند جنگ چهلساله در چهار روز به صلح نمیرسد و ما نیاز به زمان و حرفزدن داریم. اگر قرار است که ما با طالبان به نتیجهی مثبت برسیم و بپذیریم که آنان نیز فرزندان این سرزمیناند، عملا ملت، چه طالب و چه غیر طالب نیرو از دست میدهد.
شبکه: شما انتقادی بر تعداد نمایندگان زن در تیم مذاکرهکنندهی دولت داشتید، نظر شما در مورد ظرفیت این نمایندگان برای دفاع از حقوق زنان چیست؟
قادری: به نظر من انتقاد و خردهگیری کار بسیار سادهای است و میتوان نکات منفی بیشتری هم در این مورد یافت؛ مثلا اینکه در مورد پیشینهی اعضای تیم مذاکرهکننده چگونه تحقیق صورت گرفته است و تا چه اندازه میتوان اطمینان داشت که برخی از آنان، حتی زنان تیم، با تفکر طالبانی پشت میز ننشستهاند یا اینکه حکومت افرادی را انتخاب کرده است که با خود حکومت همخوانی دارند و در نتیجه تمام اعضای هیئت، حتی زنان انتصابی استند، اما اکنون در شرایطی استیم که انسجام، بیشتر از گسیختگی به نفع ما است.
شبکه: منظورتان از همخوانی با حکومت چیست؟
قادری: در این شکی نیست که افرادی که در راس حکومتاند، این در راسبودن را دوست دارند و از آنجایی که با آمدن طالبان این اریکه تقسیم خواهد شد، گروهی هستند که باید به خاطر حفظ قدرت از این تقسیمات بترسند. وقتی میگوییم اعضای زن تیم مذاکرهکننده انتخابشدهی حکومت استند، یعنی با حکومت همخوانی دارند.
شبکه: با توجه به پیشینهی طالبان، بهویژه رویکرد آنان در برابر زنان، گفتوگو با این گروه تا چه اندازه به نتیجه خواهد رسید؟
قادری: بعضی ایدئولوژیها احزاب، گروهها، حکومتها و ملتها را تعریف میکند، متاسفانه جنگجویی و در بیستسال پسین هم انفجار و انتحار به شاخصههایی برای افغانستان تبدیل شده است و با اینکه اغلب جنگها در این سرزمین نیابتی است، ما را به این نام میشناسند. طالبان هم یک سلسله ایدئولوژیهایی دارند که منع زنان از بعضی از حقوقشان بخشی از آن است. برای من همیشه یک سوال بوده است که چطور میتوان تفکر و باورهای طالبان را از آنان گرفت و همچنان آنان را طالب خطاب کرد. موضع طالبان در قبال زنان تغییر چندانی نکرده است، مگر اینکه این گروه حالا به منابع قدرت و ثروت بیشتر از ایدئولوژیهای شخصی، فردی و گروهیاش بیاندیشد، در اینصورت تحریک میشود و امکانش هست که برای شریکشدن در قدرت و ثروت فشارهای جامعهی جهانی را بپذیرد. اگر حمایت نیروهای بیرونی نباشد، حکومت به تنهایی نمیتواند از حقوق نیمی از شهروندان خود دفاع کند.
شبکه: از چه موضوعاتی در ارتباط با زنان باید در مذاکرات دفاع شود؟ آیا برای شما اولویتی وجود دارد؟
قادری: برای من مشخصا حق برابری مهم است؛ به این مفهوم که نه مردستیزی باشد و نه مردستایی، زنانی که سرپرست خانوادهاند به عنوان رییس خانواده شناخته شوند و این از طرف گروههایی که وارد نظام میشوند پذیرفته شود. برابری به این مفهوم که خشونتهای آموزشی در این سرزمین کم شود. متاسفانه در نزدیکی شهر کابل به فاصلهی ۲۵ یا ۳۰ کیلومتر دورتر از مرکز شهر مکتب دخترانه نداریم. وقتی در دورهی خود حکومتی که داد از دموکراسی میزند، برابری هنوز به مفهوم کامل اتفاق نیفتاده است، عملا نباید خواستار تمام حقوق شد، اما برای من تمام اینها جز اولویتها استند.
شبکه: به نظر شما اگر قرار باشد طالبان محدودیتهایی در رابطه با حقوق زنان وضع کنند، حکومت موافقت خواهد کرد؟
قادری: حکومت حق ندارد از طرف نیمی از جامعهی بزرگ انسانی سرزمین خود تصمیم بگیرد. حکومت فقط وقتی نمایندهی من است که از تمام حقوقم بدون تاخیر و تعلیق دفاع کند، در غیر اینصورت جنگ کنشی در کشور آغاز خواهد شد. دختران امروزی را نمیتوان از حقوقشان محروم کرد. حکومت رفته است تا حقوق ما را تعیین کند و هر گام غیر از این، حق نمایندگی ملت را از حکومت سلب میکند.
شبکه: پیشبینی شما در مورد موضوعاتی چون محاکم صحرایی و آتشزدن مکاتب دخترانه، در صورت توافق صلح چیست؟
قادری: میدانیم که در بیشتر مناطق افغانستان با اینکه طالب وجود ندارد، مردم با مکاتب دخترانه مخالف استند. وقتی خانوادهای میتواند سر دخترش را ببُرد، آتشزدن مکتب مسئلهی آنچنانی نیست. تمام قوانین صحراییای که در مورد زنان تطبیق میشود کار طالبان نیست و تعدادی از آنها را مردم خودشان ایجاد میکنند. همیشه میگویم که بستر فکری توسط مردم آماده میشود و بعضی اوقات از نام طالب استفاده میشود. حکومت در این چندسال به هیچ عنوان نخواسته است که نیروی فرهنگی خود را فعال کند یا به وزارت اطلاعات و فرهنگ بودجهی بیشتری اختصاص دهد تا بتوانیم در سرتاسر افغانستان رخنه کنیم. بیشترین نیرو باید روی چتر بزرگ متشکل از چند وزارتخانهای که قبلا نام بردم و حتی روی جامعهی مدنی به مصرف میرسید. یادمان باشد هیچ طالبی در میان کسانی که فرخنده را آتش زدند نبود، آنان همان پسران تازه به دورانرسیدهی دورهی دموکراسی بودند که حتما در زمان سقوط رژیم طالبان ۶ یا ۷ سال داشتهاند.
شبکه: حضور زنان، چه به عنوان عضو تیم و چه به عنوان خبرنگار چه تاثیری میتواند بر موقف طالبان در برابر زنان گذاشته باشد؟
قادری: نسل خبرنگاری که در آنجا حضور داشتند، از نیمی از جامعه نمایندگی کردند و با زنان نماینده تفاوت داشتند. حکومت زنانی را انتخاب کرده است که هرچند فکر بازی دارند، اما پوشششان مورد تایید طالبان است. بانو سرابی در یکی از خاطراتشان گفتند که وقتی یکی از افراد طالبان با آقای نادری صحبت میکرد، مرا نادیده گرفت. نادیده گرفتهشدن یک زن از سوی طالبان، آنهم با پوششی که میتواند یک طالب را از نظر ایدئولوژیک ارضا کند، به این مفهوم است که حکومت کوشش کرده است قشری را برای مذاکره با طالبان بفرستد که فقط از طالب تاییدی بگیرد، در حالی که در این کشور قشر دیگری هم هست، در ترکیب این هیئت باید از نسل جوان هم چند دختر میبود، وقتی از برابری حرف میزنیم به همین مفهوم است و کمیت میتوانست این خلا را جبران کند.
بانو قادری میگوید، نتیجهی گفتوگوهای صلح باید حفظ حقوق شهروندان باشد و از آنجایی که زنان بیرون از این گروه نیستند، صلحی که متضمن حفظ حقوق آنان نباشد مورد استقبال قرار نخواهد گرفت. به باور وی، وقتی حرف از صلح به میان میآید، ادبیات مدعیان آن هم باید با مفاهیم تساوی گره بخورد.