به دنبال تفاهمهایی در میان تفاوتها؛ زنان از دردهای مشترکشان میگویند
ادعای تفاوت خواستهها و دغدغههای زنان شهری و روستایی و فرق بین تعریف آنان از حقوق اساسی، موضوعی است که چندی پیش انگیزهی ایجاد کارزاری با عنوان «روایت زنانه» شد. اعضای این کارزار میگویند، یکی از اهداف آنان برای ایجاد آن، جمعآوری روایتهای زنان از سرتاسر کشور برای یافتن درد مشترک میان آنان و به اشتراکگذاشتن این درد با دیگران است.
عطیه مهربان، از اعضای کارزار روایت زنانه، در گفتوگویی با شبکهی جامعهی مدنی و حقوق بشر (شبکه) میگوید، آغاز کار آنها در رابطه با حقوق اساسی بوده است و اینکه بدانند این حقوق تنها برای زنان کابل و مراکز ولایات اهمیت دارد یا اینکه تمام زنان دغدغهی این موضوع را دارند. «موضوعی که از سوی طالبان و حتی خارجیها دامنزده میشد، این بود که حرفها و حرکتهای اعتراضی زنان در رابطه با روند صلح و نگرانی آنان از نقض حقوقشان، تنها منحصر به زنان شهری است و زنان روستایی چنین خواستههایی ندارند و این مسائل برای آنان اهمیتی ندارد.»
شبکه: نتیجهای که تا کنون از روایتهای نشرشده گرفتهاید چیست؟
مهربان: ما در مورد حقوق اساسی زنان کار کردهایم که نخستین مسئله در آن، حق آموزش زنان بود که به شکل بسیار گستردهای مورد استقبال قرار گرفت. پس از آن، حق کار و فعالیت مدنی و مشارکت سیاسی و فعلا نیز حقوق قربانیان جنگ موضوع بحث کارزار است. چیزی که تا کنون دریافتیم این است که بیشتر زنان در مورد حق آموزش حرف میزنند، اما مسائلی از جمله مشارکت سیاسی به تناسب حق آموزش از موضوعات کمتر شناختهشده است؛ به باور گروه ما، دلیل این موضوع این است که در بسیاری از مناطق اصلا در این مورد با زنان حرف زده نشده است و بسیاری از زنان مفهوم مشارکت سیاسی و فعالیت مدنی را درک نمیکنند. در کل بر اساس نظریاتی که تا کنون از تمام ولایات کشور داشتیم، هیچ زنی نسبت به حق مشارکت سیاسی و حق درسخواندن ابراز بیاعتنایی نکرده است.
شبکه: بسیاری به این باورند که زنان برای رسیدن به حق خود باید به فکر ایجاد جنبشهای مستقل از دولت باشند، به نظر شما کارزار روایت زنانه تا چه اندازه میتواند نقش یک جنبش را بازی کند و موثر باشد؟
مهربان: یکی از مسائلی که در هجدهسال اخیر به وجود آمده است، پروژهایشدن تلاشهای مربوط به بخش زنان است. اگرچه کارهای مثبتی در رابطه با حقوق زنان صورت گرفته است و نمیتوان آن را نادیده گرفت، اما متاسفانه در این رابطه در بسیاری از موارد پروژهای عمل شده است، اینکه یک زن در مرکز ولایت چیزی در مورد مسائل اساسی مربوط به خود نمیداند، نشان میدهد که برخوردها تا چه اندازه مقطعی و سطحی بوده که هیچ مسئلهای در بین تودهی زنان بیان نشده است. برای ما امکانات وجود داشت و نظر به شناختی که داشتیم میتوانستیم برای کارزار روایت زنانه پروژه بگیریم، کارمان را گستردهتر کنیم و از تمام ولایات کارمند داشته باشیم، این را هم رد نمیکنیم که گرفتن پروژه در این مورد نادرست نیست، اما میخواستیم کار ما در کنار اینکه یک فعالیت رضاکارانه است و همگی میتوانند در آن سهم بگیرند، به صورت یک حرکت مستقل باقی بماند، حتی وقتی با رسانهها صحبت کردیم و آنان متوجه شدند که بدون امتیاز و چشمداشت مالی کار میکنیم، از ما حمایت کردند؛ این موضوع بیشتر ثابت کرد که اگر در یک موضوع بدون در نظر گرفتن منافع شخصی کار کنیم از طرف جامعه استقبال میشویم.
شبکه: روایتهایی که دریافت میکنید در کجا نشر میشود؟
مهربان: تا کنون این روایتها بیشتر از طریق فیسبوک و تویتر نشر شده است، اما از آنجایی که برخی زنان به دلایل مختلف، زیاد به شبکههای اجتماعی دسترسی ندارند، ما با یک تعداد از رادیوهای محلی و چند رادیو در کابل که در ولایات نشرات دارند، کار میکنیم، از میان روایتهایی که به ما میرسد شماری را انتخاب میکنیم که در یک برنامهی رادیویی به نام «روایت زنانه» که ویژهی کارزار ما است نشر میشود. بخش دیگر فعالیت ما در سطح بالاتر کار با افراد توانا در مقالهنویسی است؛ ما مقالههای آنان در رابطه با موضوعات مورد بحث در کارزار را پس از جمعآوری برای نشر به سایتهای معتبر خبری و رسانههای مشهور چاپی میفرستیم.
شبکه: زنان روستاییای که روایتهایشان را برای شما میفرستند، از چه راهی به شما دسترسی پیدا میکنند؟
مهربان: شماری از دوستان ما از طریق روابط شخصیای که دارند، میتوانند روایتها را جمعآوری کنند و برای ما بفرستند.
شبکه: چنانکه گفتید تلاش کارزار روایت زنانه، یافتن تفاهمهای زنان شهر و روستا در مورد مسائل حقوقیشان و خواستهها و نگرانیهای مشترک آنان از نتایج روند صلح است؛ به عنوان یک زن تا چه اندازه به نتیجهی گفتوگو با گروهی که پیشینهی خوبی، بهویژه در رابطه با زنان ندارد، خوشبین استید؟
مهربان: چند مصاحبهای که از طالبان دیدیم، نشان میدهد که آنان متوجه تغییراتی که در افغانستان رخ داده است شدهاند. به نظر من نیروی جوان و درسخواندهی کنونی در افغانستان با شهروندان سالهای حاکمیت طالبان اصلا قابل مقایسه نیستند، طالبان باید متوجه این نکته باشند که این نیرو نه نیت عقبنشینی دارد و نه قابل کنترل است، کسی نمیتواند یک اندیشه را کنترل کند. در مورد گفتوگوها متاسفانه چیزی برای خوشبینی وجود ندارد؛ وقتی طرفهای گفتوگو در نزدیک به دوماه هنوز روی چارچوب مذاکره با هم به نتیجه نرسیدهاند، معلوم نیست روی جزییات و بحثهای بزرگی مثل ساختار نظام چطور به نتیجه میرسند. من متاسفانه به این مسئله زیاد خوشبین نیستم.
شبکه: به نظر شما مشارکت طالبان در حکومت چه تاثیری بر فعالیتهای زنان خواهد گذاشت؟
مهربان: متاسفانه در حال حاضر هم در وضعیت بدی قرار داریم و زنان به بسیاری از حقوقشان دسترسی ندارند و در مواردی نیز از حقوق قانونیشان آگاه نیستند. بحث این است که اگر ساختار نظام به نفع طالبان تغییر کند، جایگاه زنان مشخص است؛ چنانکه هماکنون در مناطق زیر تسلط طالبان، زنان نه کار میکنند و نه درس میخوانند، مگر در موارد بسیار محدود که توافقهای محلی صورت گرفته باشد، اما به هرحال حضور طالبان در حکومت تاثیرات منفی بر وضعیت زنان خواهد گذاشت.
شبکه: برخی به این باورند که این تاثیرات ممکن است موقتی باشد و بر اثر تلاشهای زنان، طالبان آنان را به عنوان یک واقعیت اجتماعی بپذیرند، به نظر شما میتوان انتظار چنین اتفاقی را داشت؟
مهربان: ما از موضوع ذکر نام مادر در تذکره تجربه داریم؛ پنجسال زمان گرفت تا این موضوع از سوی حکومت پذیرفته شود، اما با اعتراض چندتن محدود قرار بر اختیاریبودن ذکر نام مادر در تذکره شد، وقتی در نظامی که در حال حاضر زیر سایهی آن زندگی میکنیم و از آن دفاع میکنیم به این شکل با ما برخورد میشود، نمیتوان زیاد به موفقیت زنان در حکومت پس از صلح امیدوار بود.
شبکه: به نظر شما جدا از مسائل امنیتی، دیگر چه مشکلاتی در جامعه مانع پیشرفت زنان میشود؟
مهربان: یکی از مشکلات بزرگ زنان، زنستیز بودن جامعه است، برخی از مردان جامعهی افغانستان اگر با دیدن زنی با لباس کوتاه قصد کشتن او را نمیکنند به این دلیل است که قانون به آنان اجازه نداده است. به نظر من حتی برخی از مجریان قانون وقتی در مورد خشونت علیه یک زن طبق قانون فیصله میکنند، خودشان به آن باور ندارند. تفکر جامعه بسیار افراطی است و ما باید برای تغییر این وضعیت کاری کنیم.
شبکه: به نظر شما توافق صلح به قیمت برخی محدودیتها در مورد زنان پذیرفتنی است؟
مهربان: اگر طالبان پس از مشارکت در قدرت، به زنان اجازهی کار کردن ندهند یا بخواهند تعیین کنند که زنان کجا کار کنند و کجا کار نکنند، به هیچوجه قابل قبول نیست. یکی از دلایل جنگ ما با طالبان همین مسائل بوده است، مردم جنگیده و کشته دادهاند، خون کسانی که به خاطر این ارزشها جانشان را از دست دادهاند چه میشود؟ به نظر من تصمیمگیرندهی اصلی در این مورد خانوادههای قربانیان و کسانیاند که جنگ از آنان قربانی گرفته است.
شبکه: اگر گفتوگوهای صلح را به عنوان یک فرصت در نظر بگیریم، زنان از این فرصت چه استفادههایی میتوانند کنند؟
مهربان: اگر توافقی برای صلح صورت بگیرد، یکی از بهترین کارهایی که زنان شهر میتوانند با استفاده از این فرصت انجام دهند، وصلشدن با زنان روستایی است. امروز ما به دلیل نبود امنیت با زنان روستایی ارتباط نداریم، درد یکدیگر را نمیفهمیم، نمیدانیم که یک زن در هلمند، قندهار، جوزجان و فاریاب چه میکشد؛ زیرا فرصتی برای گفتوگو نداشتهایم، شاید توافق صلح این زمینه را فراهم کند تا زنان شهرها و روستاها گروههایی را تشکیل بدهند و در مورد موضوعاتی که لازم است و تا کنون دربارهی آن صحبت نکردهاند، با هم حرف بزنند.
شبکه: نگرانیهای شما در رابطه با نتایج گفتوگوهای صلح چیست؟
مهربان: موضوعی که بارها در تاریخ افغانستان تکرار شده این است که، هربار زنان تا جایی پیش رفته و به موفقیتهایی دست یافتهاند، اتفاقی افتاده است که مجبور شدهاند همهچیز را از صفر شروع کنند. اکنون نیز نگرانی من این است که توافق صلح تنها یک آتشبس کوتاهمدت باشد و باعث شود که همهچیز را از دست بدهیم و نسل باسواد مجبور به ترک کشور شود.
از سویی به باور بانو مهربان، تا کنون هیچ جنبش مستقل و موثری از زنان برای مبارزه با مشکلات موجود در جامعه به وجود نیامده و همهچیز به حرکتهای پراگندهای به نام فعالان حقوق زن خلاصه شده است. بانو مهربان میگوید، زنان افغانستان یا در مورد مسائل ارزشمند کار نکردهاند یا آنگونه که ایجاب میکرده در مورد موضوعات مهم، جدی عمل نکردهاند.