حقوق انسانی اطفال

نویسنده: محمد فهیم نعیمی

وضعیت نابسامان اطفال افغانستان، حد اقل، باید وادار مان سازد تا در مورد حقوق انسانی آنها بیاندیشیم و تلاش ورزیم، تا حد ممکن، از هر لحاظ تضمینهایی را برای زندگی بهتر اطفال در جامعۀ خویش ایجاد نماییم.

اطفال کسانی هستند، که بیشتر از سایر افراد جامعه، حقوق و آزادیهای انسانی شان زیر پا گذاشته می شود. به علت این که اطفال، توان دفاع از حقوق و آزادیهای انسانی خویش را به صورت مستقل ندارند. معمولاً، دولت، والدین و یا سایر اقارب اطفال اند، که باید نه تنها از حقوق شان دفاع نمایند، بل تا جایی که خود مکلف اند، به ایفای تکلیف در برابر آنها بپردازند.

اطفال، معمولاً، مطابق قوانین کشورهای جهان، به دلایل سنی و ذهنی، از تعداد زیاد حقوق و آزادیها به صورت قانونمند محروم اند. به گونۀ مثال: اطفال باید، تا دوران بلوغ، تحت سرپرستی والدین و یا سایر اقارب نزدیک شان قرار داشته باشند. اطفال نمی توانند به انجام اعمال حقوقی بپردازند. اطفال از جمعی از حقوق مدنی و سیاسی نیز به صورت قانومند محروم اند. این محرومیتها نه تنها هیچ تأثیر منفی بر شخصیت اطفال ندارد، بلکه به اساس مصلحتهای اجتماعی و با توجه به این که اطفال تا رسیدن به بلوغ از ارادۀ کامل برخوردار نیستند، در قوانین کشورهای جهان از یک سلسله حقوق و آزادیها محروم اند.

اعلامیۀ جهانی حقوق کودک و کنوانسیون حقوق اطفال، در سطح جهان، از مهمترین اسناد بین المللی دربارۀ حقوق اطفال می باشند.

اعلامیۀ جهانی حقوق کودک، در بیستم نوامبر سال ۱۹۵۹ میلادی، توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد، به تصویب رسیده است. این اعلامیه دارای یک مقدمه و ده اصل می باشد. در اخیرِ این اعلامیه، به دولتها، نهادهای ذیربط و والدین اطفال توصیه شده است، تا حد ممکن، به تبلیغ پیرامون اعلامیۀ جهانی حقوق کودک بپردازند؛ مخصوصاً این که باید متن اعلامیه، تا حد ممکن، به تمام زبانهای جهان ترجمه و پخش گردد.

اصل اول اعلامیۀ جهانی حقوق کودک تصریح می کند: «کودک باید از کلیه حقوق مندرج در این اعلامیه برخوردار شود. همه کودکان، بدون استثناء و تبعیض و بدون در نظر گرفتن نژاد، رنگ، زبان، دین، عقاید سیاسی یا سایر عقاید، منشای اجتماعی یا ملی، ثروت، تولد و یا ویژگیهای فردی دیگر یا ویژگیهای خانوادگی مشمول این حقوق (حقوق مندرج در اعلامیۀ جهان حقوق کودک) می شوند.»

مطابق اصول سوم و چهارم اعلامیۀ جهانی حقوق کودک؛ کودک باید، از بدو تولد، صاحب اسم و ملیت گردد. کودک باید از امنیت اجتماعی بهرمند گردد، در محیط سالم پرورش یابد و بدین منظور کودکان و مادران باید از مراقبت و حمایت خاص، که شامل توجه کافیی قبل و بعد از تولد می شود، بهرمند گردند. کودک باید امکان بر خورداری از تغذیه، مسکن، تفریحات و خدمات پزشکی مناسب داشته باشد.

همچنین اصل دهم اعلامیۀ جهانی حقوق کودک، مراجع ذیربط را مکلف می داند تا اطفال را در مقابل هر گونه اعمال و رفتاری که ترویج تبعیضات نژادی، مذهبی وغیره را ممکن می سازد، مورد حمایت قرار دهند. اطفال را باید با روحیۀ تفاهم، گذشت، معتقد به دوستی بین مردم، صلح و برادری جهانی و با آگاهی کامل بر این که توانایی و استعداد آنها باید وقف خدمت به همنوعان شان گردد، پرورش دهند.

کنوانسیون حقوق اطفال، سی سال بعد از تصویب اعلامیۀ جهانی حقوق کودک، در سال ۱۹۸۹، توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد، به تصویب رسید. این کنوانسیون، که نسبت به اعلامیۀ جهانی حقوق کودک، تفصیلات بیشتری در رابطه به حقوق اطفال دارد، دارای یک مقدمه، سه بخش و جمعاً پنجاه و چهار ماده می باشد.

مطابق مادۀ اول کنوانسیون حقوق اطفال، طفل هر فرد انسانی است، که پایین تر از هیجده سال قرار داشته باشد، مگر این که مطابق قوانین مربوط به اطفال، اکثریت زودتر به بلوغ برسند.

مهمترین حقوقی، که کنوانسیون حقوق اطفال بدان اشاره نموده است، عبارت اند از: برخورداری یکسان و بدون تبعیض اطفال از تمام حقوق مندرج در این کنوانسیون، حق آموزش و پرورش، حق تفریح، حق صحتمندی، حق تغذیۀ سالم، حق برخورداری از سرپرست، حق برخورداری از آسایش و آرامش در زندگی، حق دسترسی به محاکمۀ عادلانه و… .

کشورهای امضاء کنندۀ کنوانسیون حقوق اطفال، نه تنها مکلف اند حقوق مندرج کنوانسیون حقوق اطفال را در قوانین خود انعکاس دهند، بلکه باید از وضعیت حقوقی اطفال و پیشرفتها در این زمینه، در جوامع خویش، به کمیتۀ مربوطه گزارشهایی را، به صورت دوامدار، ارسال نمایند.

افغانستان، به عنوان عضو سازمان ملل متحد، یکی از امضا کنندگان اعلامیۀ جهانی حقوق کودک و کنوانسیون حقوق اطفال می باشد. دولت افغانستان مکلف است، تا با پیروی از اسناد فوق الذکر، به وضعیت حقوق اطفال توجه ویژه یی مبذول داشته و تلاش نماید تا زمینه های عینی تحقق حقوق اطفال در جامعه مساعد گردد.

دیدگاهتان را بنویسید