حکایت زنان، از بیم و امید در مورد پیامد گفتوگوهای صلح؛ «اولین حسی که به سراغم میآید، ترس است»
سهسال پیش، که به گفتهی خودش افغانستان روزهایی بهتری نسبت به گذشته را تجربه میکرد، تصمیم گرفت با دستان خودش، آرزوی دیرینهی داشتن شغلی مستقل را برآورده کند. مینا رضایی، از نخستین زنانی به شمار میرود که دست به ساختن یک کافه زده است. او میگوید آن روزها، برای او فرصت خوبی برای عملیکردن فکر ساختن این کافه بوده است. مینا از دغدغههای ذهنی و ترسهایش در آغاز کار میگوید «در جایی مثل افغانستان، همیشه ترسهایی هست؛ اینکه مردم و جامعه چه برخوردی میکنند و از نگاه امنیتی چه مشکلاتی وجود خواهد داشت.» او میگوید، اشتیاقش برای رسیدن به یک آرزوی همیشگی، جرات قدمگذاشتن در این راه را به او داده و پس از شروع کار ترسهایش کمتر شده است.
گرچه به گفتهی مینا رضایی، او تا اندازهای با مشکلات و دلهرههای ادارهکردن یک کافه در شهری چون کابل کنار آمده است، اما به دلیل وجود مشکلات امنیتی و عرف جامعه، هنوز هم محدودیتهایی برای کار او وجود دارد «به خاطر مسائل امنیتی، باید روزانه کافه را زود ببندیم، همچنین نمیتوانیم به طور مستقیم برنامههای فرهنگی و موسیقی برگزار کنیم؛ چون ممکن است از لحاظ امنیتی مشکلی پیش بیاید.»
بانو رضایی، از تجربههای تلخ شاغلبودن در فضایی میگوید که به باور خودش، ساکنان آن به زنان و تواناییهای آنان بیباور استند «وقتی به دنبال یک مکان جدید برای کافه میگشتم، بیشتر مالکان، به محض دانستن اینکه خودم صاحب کافه استم، برخورد بدی میکردند و میگفتند ما به یک زن دکان نمیدهیم.» با این هم، به گفتهی مینا، کسانی نیز هستند که از کار کردن زنان و دیدن موفقیت آنان خوشحال میشوند.
با تمام دشواریهایی که پشت سر گذاشته و حالا نیز گاهی به آن برمیخورد، چیزی که برای او مایهی امیدواری و خرسندی است، بازخورد مثبت کافه در بین مردم است «کافه در کل مورد استقبال قرار گرفته است، گروههای مختلفی چون دانشجویان، کارمندان و هنرمندان به اینجا میآیند و بیشترشان اینجا را دوست داشته و پسندیدهاند.» مینا، از معاشرت با گروههای مختلف مردم، به عنوان تجربهای «خاص» از فعالیتش در کافه یاد میکند.
بانو رضایی میگوید، تا کنون در هیچ شرایط سختی، از جمله معضل جهانی کرونا، به توقف کار کافه فکر نکرده است؛ زیرا افزون بر اینکه کافه را دوست دارد، نمیخواهد توانایی مدیریتی زنان برای دیگران زیر سوال برود «من برای رشد کافه وقت زیادی گذاشته و زحمت زیادی کشیدهام و این همیشه مرا به ادامه وامیدارد و باعث میشود تسلیم نشوم، این را هم نمیخواهم که مردم بگویند چون یک زن استم، نتوانستم به کارم ادامه بدهم و آن را مدیریت کنم.»
از آغاز مطرحشدن موضوع گفتوگوهای صلح با طالبان، نگرانی بزرگی برای زنان به وجود آمده است؛ هراسی از نادیدهگرفتهشدن سالها تلاش و قربانیشدن برای آرزویی به نام صلح. مینا نیز، که تا کنون تحت هیچ شرایطی حاضر نشده است دست از تلاش و تجربهکردن شیرینی پیروزی بکشد، میگوید، وقتی در مورد گفتوگوهای صلح میشنود، ترس به سراغش میآید «اگرچه نتیجهی مذاکرات مبهم است، اما به هر حال توافق با یک گروه افراطی، که به زنان، بهویژه زنان شاغل دید منفی دارند و در سالهای حکومتشان زنان را به حاشیه رانده بودند، نگرانکننده است.»
با این حال، مینا میگوید، دستکشیدن از کار و تلاش، برای زنان شاغل آسان نیست و آنان به راحتی از حقوقشان نخواهند گذشت «ما باید تلاش کنیم صدای ما به میز مذاکره برسد و این از طریق فضای مجازی و دادخواهی، شدنی است.» بانو رضایی میافزاید، زنان تیم مذاکرهکننده بار سنگینی از مسئولیت بر دوش دارند و باید نمایندگی درستی از زنان افغانستان داشته باشند «با اینکه مذاکره با گروه سرسختی چون طالبان کار دشواری است، اما اگر تمام زنان کشور، از زنان تیم حمایت کنند، آنان قادر به نمایندگی کامل و درست خواهند بود.»
نگرانی زنان در مورد جایگاه حقوقشان در گفتوگوهای صلح، در این اواخر به راهاندازی کارزاری با عنوان «روایت زنانه» انجامید که مینا رضایی نیز یکی از اعضای آن است. بانو رضایی میگوید، زنان باید دادخواهی کنند تا صدای آنان از هر راه ممکن به گوش طالبان برسد و این گروه بداند که زنان اجازه نخواهند داد معاملهای بر سر حقوق آنان صورت بگیرد.
به باور بانو رضایی، پذیرفتن هر نوع محدودیت در مورد حقوق زنان، که ممکن است در مذاکرات از سوی طالبان مطرح شود، اشتباه بزرگی خواهد بود.