دستنامۀ گفتمان حق زن در افغانستان

پیشگفتار

دورنما، دانش و ارزش

سیر تکامل اجتماعات بشری به ما آموخته است که دورنما، دانش و ارزش، سه عنصر مهم برای رسیدن به هر هدفی به شمار می رود. این سه مولفۀ اساسی، قطب نمای هر کشتی است، که به قول مولانای بزرگ بلخ، به بالا می رود. تعمیم حقوق بشر در افغانستان، که یکی از مهمترین و دشوارترین مراحل سیر تکاملی خویش را می گذراند، نیاز مبرمی به این مؤلفه ها دارد.

book01-22-1پس از ایجاد فضای جدید در افغانستان، ارزشهای جدیدی نیز شکل گرفتند. نخستین بسترهای گفتمان ارزشی هموار گردید و زمینه ها برای آزادی بیان مساعد شد. حقوق بشر در دستورِ کارِ جامعۀ افغانی و نهادهای بین المللیِ مشغول در افغانستان، قرار گرفت. دموکراسی، به عنوان روش قبول شده، در ذهنیتهای مردم راه پیدا کرد و به مفهومِ بارزِ این گفتمانِ ارزشی مبدل گشت. جامعۀ مدنی نیز، جایگاه مهمی در این گفتمان پیدا کرد و مبحث اقتدار و مشروعیتِ حاکمیت قانون، این گفتمان ارزشی را بارورتر گردانید.

امّا این گفتمان ارزشی، با چالشهای مهمی نیز مواجه گشته است. راه اندازی مباحث پیرامونِ همچو گفتمان ارزشی، در برخی از حلقات، سوء تعبیرها را باعث شد؛ تندروان، در برابر این گفتمان ارزشی، قدعلم کردند و کمبود آگاهی ابتدایی ازین ارزشها، بر ضرورتِ ایجادِ این گفتمان نیز صدمه وارد کرد.

شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر افغانستان، از اوان فعالیتهای خویش، به این گفتمانِ ارزشی پرداخته است. راه اندازی مباحث کوچک و بزرگ پیرامون بحثهای چون حقوق مدنی ـ سیاسی، حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، دموکراسی و حاکمیت قانون، از کارهایی است، که شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر به آن پرداخته است و می توان به آن ارجگذاری نمود. ایجادِ گفتمـــــان، یک ضرورت عینی است. بدون گفتمان، نمی توان هم آهنگی ایجاد کرد؛ بدون گفتمان، نمی توان همنوایی و همبستگی خلق کرد؛ بدون گقتمان، نمی توان فرهنگِ حقوق بشر را ترویج کرد و بالاخره بدون گفتمان، نمی توان جامعۀ مدنی خلق کرد.

دستنامه یی، که امروز در دسترس شما قرار گرفته است، به سلسله و ادامۀ همین گفتمانِ ارزشی، به دستِ نشر می رود. این دستنامه، محصولِ کارِ مشترکِ تمام نهادهای عضو شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر است، که تعداد شان به شصت نهادِ افغانیِ حقوق بشر می رسد. شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر، در سال ۱۳۸۴ خورشیدی، نخستین «دستنامۀ آموزشی حقوق بشر» را به زبانهای فارسی دری و پشتو، به دست نشر سپرد، که مورد توجه شایان نهادهای جامعۀ مدنی، مراکز اکادمیک و نهادهای دولتی قرار گرفت. دستنامۀ مذکور، که به همکاری متخصصین داخلی و خارجی، در مشاورتِ نزدیک با نهادهای عضو شبکه، تهیه گردید، همین اکنون، مورد استفادۀ نهادهای اجتماعی، مراکزِ اکادمیک، نهادهای دولتی و نهادهای بین المللی قرار گرفته است. تجربۀ استفاده از این دستنامۀ حقوق بشری، ضرورتِ ایجادِ دستنامه های ناشی از آن را باعث گردید؛ زیرا دستنامۀ نخست، در واقع معرفی نامۀ تخصصیِ بیست و یک مضمونِِ مهمِ حقوق مدنی ـ سیاسی و حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است، که شیوه های استفاده و تدریس آن نیز شاملِ برنامه های آموزشی این دستنامه گردیده است.

اثری را که اکنون در دست دارید، «دستنامۀ گفتمان، پیرامون حقوق بشری زنان در افغانستان» نام دارد، که در اثرِ کارِ ثمربخشِ شرکت کنندگانِ دو همایش مشورتی و کارکردهای خستگی ناپذیرِ گروه کاری، که در نتیجۀ همایشِ مشورتیِ اول شکل گرفت، به شمار می آید. در همایش نخست تصور می شد، که این دستنامه به شکل تیوریک تهیه گردد و مسایل مورد بحث آن نیز پیرامون تیوری حقوق بشری زنان به بحث گرفته شود. نتیجۀ کار گروهی و مطالعات پیگیر همکاران شبکه نشان داد، که پرداخت به بحث حقوق زنان در جامعۀ افغانستان، بدون پرداختن دقیق و تخصصی به سنتها، رسوم، مذاهب و در مجموع تمدنها و فرهنگها، بسیار دشوار و حتا ناممکن می باشد. همان بود، که در همایش دومِ مشورتی، با شرکت تمام نهادهای عضو شبکه، تصمیم اتخاذ نمودند تا این دستنامه را به دستنامۀ گفتمان پیرامون حقوق بشری زنان انکشاف دهند؛ تا پیشزمینه ها و سنگ بناهای یک گفتمان واقعی پیرامون حقوق زن در افغانستان، میسر گردد. از همین جاست که این دستنامه به نگاههای مختلف به حقوق بشری زنان می نگرد.

در واقع، این دستنامه تلاش نموده است تا تحرک فکری شما را باعث گردد و برای این تحرک فکری، مواد و مضمونِ فکر کردن نیز ارایه داشته است. این دستنامه، برای شما زمینه های اندیشیدن پیرامون حقوق بشری یک قشرِ بسیار بزرگ اجتماعی را فراهم می سازد. دستنامۀ حاضر، برای شما پرسشهایی را که خود باید به آنها بیاندیشد و پاسخ ارایه دهید، خلق می کند. « چرا چنین شد»«چرا چنین می شود» و «چه باید کرد» پیرامونِ حقوق بشری زنان، از پرسشهایی اند، که این دستنامه با شما مطرح می کند. این دستنامه، شما را به بن بست نخواهد کشانید و برعکس، برای شما « باید چنین نمی شد» «باید چنین نشود» و «باید چنین بشود» را مطرح می سازد.

در تهیۀ این دستنامه، دوستان زیادی، زحمت کشیده اند، که قابلِ ستایش و قدردانی می باشد. بدون تلاشهای صمیمانۀ آنها، چنین کارِ ارزشمندی میسر نبود. در گامِ نخست می خواهم از نهادهای عضو شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر، که با بردباری، درین گفتمان سهم گرفته اند، سپاســـگزاری نمایم. ارجِ فراوان به نشانی اعضـــای گــروه کاری، خانم مهنــــاز صـــادقی، آقای عــزیــزالله عبدالله و آقای احمـــد ســیر لعـلی؛ خانم فروزان آرزو، که هم آهنگی برنامه های گروه کاری را عهده مند بود، آقای آذریون متین، هم آهنگ کنندۀ شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر و آقای نعیم نظری، مسـؤول نشـرات و اطلاعات شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر، که ویرایـش این اثر را به عهده داشت، می فرستم.

مخاطبین اصلی این دستنامه، نهادهای جامعۀ مدنی هستند، که در راســـتای تعمیم حقوق بشر، دموکراسی و حاکمـــیت قانون فعالیـــت دارند. خوانـــش این دسـتنامه، برای مدافعـــینِ حقوق بشر، روشنفکرانِ مســتقل، علاقمندانِ علوم جامعه شناسی، مردم شناسی، سیاست شناسی و علوم مذهبی نیز توصــــیه می گـردد. بودن نسـخه یی از این دسـتنامه در کتابخانه های عامـــه و شـــخصی، بر غنابخشی ارقام، حقایق و تبصره ها پیرامون حقوق بشری زنان، می افزاید.

نشر این گونه آثار، چنان که در نخست گفته آمدیم، برای شناختِ دورنما، تقویتِ دانـــش و فهـم ارزشی ما کمک می نماید. از سوی دیگر، ایجادِ این گفتمانِِ ارزشی، با پرداختن به مســـایل حقوق بشریِ زنانِ افغانستان، ما را از پرداختهای کلیشه یی و نمادین مبرا می سازد و زمینه های کارِ سازنده و با نتیجه را باعث می گردد.

برای، تهیه کننده ها و ناشرِ این اثرِ ارزشمند موفقیتهای بیشتری آرزو می نمایم!

ملک ستیز

کارمندِ ارشد در مرکز مطالعات جهانی و حقوق بشر

انستیتوت حقوق بشر دنمارک

………………………………………………
نسخۀ مکمل این کتاب را به گونۀ «پی دی اف» دریافت نمایید.PDF-icon

دیدگاهتان را بنویسید