رادیو صبح بخیر افغانستان، آذرخشی در آسمان پر تلاطم رسانه های کشور

باری سلام، رییس رادیو صبح بخیر افغانستان، در یک گفتگوی اختصاصی با مجلۀ انگاره
صباح
۲۸ اپریل ۲۰۱۰

هنوز نخستین گامهای قانونمندسازی رسانه های آزاد در افغانستان برداشته نشده بود، که رادیویی با بینش جدید و پیام جدید، در کانون رسانه های جنگزدۀ افغانستان ظهور کرد. نام این رسانۀ رسالتمند را «رادیو صبح بخیر افغانستان» گذاشتند. دست اندرکاران این رادیو، به این باور بودند، که «صبح بخیر افغانستان»، صبح روشن و رایحۀ جدید و دلپذیری را به رسانه های کشور ارایه کرده، امید جدیدی برای افغانها به بار می آورد و تأثیراتش را بر بینش اجتماعی، پیرامون مسایل افغانستان، میگذارد. چنین هم شد؛ به زودی رادیوی «صبح بخیر افغانستان»، به پُرشنونده ترین رادیوی افغانستان مبدل گردید.بBarry Salaamدون تردید، «صبح بخیر افغانستان» را میتوان از نخستین رسانه های رسالتمند و متعهد به تعمیم ژورنالیسم آزاد و دموکراتیک در کشور دانست. «صبح بخیر افغانستان»، اندیشه هایش را به سایر رسانه ها نشأت بخشید و تأثیرات خیلی مفیدی را بر سایر رسانه های نوپای کشور به جا گذاشت.

یکی از ویژه گیهای مهم این رسانۀ خوب را، در گام نخست، آموزش و آمیزش میساخت. دست اندرکاران رادیو «صبح بخیر افغانستان»، در گام نخست، برنامه های آموزشی را در زمینه های ژورنالیسم و ارزشهای آزادی بیان و آزادی رسانه ها در داخل و خارج از کشور فرا گرفتند.

از سویی هم، دست اندرکاران این رسانه توانستند، زمینه های خوبی را برای جذب جوانان مستعد و برخی از روشنفکران توانمند کشور مساعد سازند. آنان، توانستند با استفاده از طرفیتهای خویش، ساختارهای جالبی از برنامه های جدید ارایه دهند. این برنامه ها طوری راه اندازی میگردید، که ظرفیتهای تخصصی در چهارچوبه های معینی از برنامه ها جا به جا میگردید و پیامدهای جالبی را به بار می آورد.

ویژه گی مهم و جالب رادیو «صبح بخیر افغانستان»، در خلاقیت و ابتکارهای بی نظیری دست اندرکارانش نهفته است. یکی ازین ابتکارات مهم، برنامۀ «صحبت با رییس جمهور» بود. در این برنامه، که هفتۀ یکبار به نشر میرسید، رییس جمهور، به پرسشهای شنونده گان، که در طول هفته، توسط دست اندرکاران رادیو «صبح بخیر افغانستان» ترتیب میگردید، پاسخ ارایه میکرد. این برنامه، به پُرشنونده ترین برنامه های رسانه یی در کشور مبدل گردید.

ویژه گی مهم دیگر رادیو «صبح بخیر افغانستان»، ایجاد زمینه های بسیار مفید گفتمانهای ارزشی چون حقوق بشر، جامعۀ مدنی و دموکراسی بوده است. بدون تردید، رادیوی «صبح بخیر افغانستان»، نخستین برنامۀ تخصصی تربیون آزاد حقوق بشری را در چهارچوبۀ همکاری شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر افغانستان، به نام برنامۀ «صدا» آغاز کرد. برنامۀ «صدا»، به برنامۀ مهم گفتمان ارزشمند حقوق بشر در افغانستان مبدل گردید و توانست نقش مهمی را در ترویج اندیشه های حقوق بشری بازی نماید.

رادیو «صبح بخیر افغانستان» را میتوان از رادیوهای معیاری در کشور به حساب آورد. مدیریت کارا و گسترش برنامه ها به گفتمانهای ارزشمند دولت سازی و بازسازیهای ساختاری در کشور، از نکات مهم دیگر این رادیوی رسالتمند به حساب می آید.

برنامه های نشراتی این رادیو، به چهار دسته بخشبندی گردیده اند: بخش برنامه های تحلیلی، پژوهشی و ذهنیت پرور، بخش برنامه های آموزشی، بخش برنامه های هنری و تفریحی و بخش برنامه های خبری، که همه بر مبنای هنجارهای قبول شدۀ خبرنگاری تهیه و نشر میگردند.

رادیو «صبح بخیر افغانستان»، دارای سایت فعال خبری، تحلیلی و پژوهشی نیز است، که روزانه، با مطالب جدید، در دسترس علاقمندان قرار میگیرد. سایت انترنیتی رادیو «صبح بخیر افغانستان»، نه تنها به عنوان سایت خبری، بلکه به عنوان رادیوی انترنیتی نیز، در سراسر جهان قابل دریافت است. از طریق این سایت میتوان برنامه های رادیویی، پیوندهای مفید خبری، تحلیلی و برنامه های جالب اطلاعاتی را به دست آورد. امروز، سایت انترنیتی رادیو «صبح بخیر افغانستان»، از پُربیننده ترین سایتهای خبری در کشور است.

رادیو «صبح بخیر افغانستان» توانسته است، در پهلوی برنامه های رادیویی، آثار جالبی را که از برنامه های این رادیو نشأت کرده است، به دست چاپ و نشر بسپارد.

این رادیو توانسته است، با استفاده از نام و محبوبیتی که در میان کانونهای رسانه یی کشور دارد، برنامه های آموزشی را برای خبرنگاران کشور راه اندازی نماید. رادیو «صبح بخیر افغانستان»، در هماهنگی و همکاری با سایر نهادهای رسانه یی کشور، توانسته است گفت و شنودهای سازنده یی را میان خبرنگاران کشور راه اندازی نماید.

شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر افغانستان، با رادیو «صبح بخیر افغانستان»، از آوان تأسیس، همکاری داشته است. رادیو «صبح بخیر افغانستان»، به عنوان عضو شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر افغانستان، توانسته است به یکی از نهادهای فعال در تعمیم فرهنگ انتخابات و ترویج دموکراسی در کشور مبدل گردد. در جریان انتخابات ریاست جمهوری، رادیوی «صبح بخیر افغانستان»، برنامه های گسترده یی را راه اندازی کرد، که با شرکت تحلیلگران، روشنفکران، نماینده گان شورای ملی، حکومت و نامزدهای ریاست جمهوری در کشور همراه بود.

اینک گفت و شنودهایی داریم با دست اندرکاران این رسانۀ ارجمند، که توجۀ شما را به آن جلب مینماییم.

نخست، پرسشهای خویش را از آقای باری سلام، رییس رادیو صبح بخیر افغانستان، آغاز میکنیم.

● آقای باری سلام! جای مسرت است که فرصت میسر گردید، تا با یکی از رادیوهای با نام کشور، از نزدیک آشنا شوم. در آغاز میخواهم در مورد تأریخچه و ایجاد این رادیو معلومات دهید و همچنان میخواستم بپرسم که ساحۀ زیر پوشش رادیو صبح بخیر افغانستان، در داخل کشور، چی حدودی را دربر میگیرد و آیا رادیو نشرات فرامرزی هم دارد؟

◙ رادیو صبح بخیر افغانستان، در ۲۵ فبروری سال ۲۰۰۲ میلادی، برای مدت یکسال، از ساعت شش و نیم تا هفت و نیم صبح، روی امواج شبکۀ ملی رادیو افغانستان و به کمک مالی کمیسیون اروپا آغاز به نشرات کرد و شش ماه بعد، یعنی در اگست ۲۰۰۲ ، برنامۀ «ماښام په خیر افغانستان» را راه انداختیم، که فعلاً از ساعت شش تا هفت شام، نشرات آن جریان دارد و چون روی شبکۀ ملی رادیو افغاستان است، در تمام افغانستان قابل دسترس است و علاوه بر این در نقاطی از پاکستان و ایران هم قابل دریافت است؛ امّا از طریق ستلایت، در سراسر دنیا شنیده میشود.

● رادیو صبح بخیر افغانستان، روزانه چند ساعت نشرات دارد، برنامه های نشراتی رادیو کدامها اند و بیشتر بر محور چی مسایل و موضوعاتی متکی است؟

◙ ما روزانه، برای دو ساعت، از ساعت ۳۰ : ۶ تا ۳۰ : ۷ صبح و از ساعت ۶ تا ۷ شام، که در واقع، اوقات بسیار مهم شبکۀ رادیو افغانستان است، نشرات داریم. منطق راه اندازی این رادیو یا این برنامه ها، در واقع، باز کردن راه برای رادیو افغانستان بود، تا تبدیل به دستگاه خدمات عامه شود. چون، بنابر ملحوظات سیاسی، این کار انجام نشد، «صبح بخیر افغانستان» و «ماښام په خیر افغانستان»، به عنوان برنامه های مستقل و مجزا از نشرات رادیو افغانستان، به کار خود ادامه دادند و از نگاه نشراتی، اداری و مالی مستقل از رادیو افغانستان باقی ماندند.

این رادیو، نخستین و یگانه رادیوی خدمات عامه در افغانستان است، که در برابر مردم پاسخگو بوده و بر محور منافع ملی و منافع عامۀ مردم میچرخد.

در نشرات این رادیو، ملحوظات سیاسی، منافع شخصی و منافع گروهی و فردی، کاملاً وجود ندارد. یعنی یگانه ملاک برای نشرات خدمات عامه، فقط پاسخگو بودن در برابر مردم و منافع عام ملت است.

مسألۀ دوم این که، برنامه هایی که در یک رسانۀ عامه تهیه میگردد، باید تا حد لازم متناسب به نیازمندیهای مردم، هم از نگاه دسترسی به اطلاعات باشد و هم از نگاه دسترسی به برنامه های آموزشی. یعنی، امکاناتِ ارایۀ تحلیلهای همه جانبه روی موضوعات گوناگون را، که بالای زنده گی مردم تآثیرگذار است، فراهم سازد. به عبارت دیگر، موضوعات یک رسانۀ خدمات عامه، به گونۀ تخصصی و گزینشی تهیه میشود.

هر چند رادیو صبح بخیر افغانستان، یک رسانۀ خدماتی است و روزانه دو ساعت نشرات دارد؛ امّا در ۱۴ ساعت وقتی را که در هر هفته در اختیار خود داریم، به صورت بسیار دقیق، برنامه های متنوع را راه اندازی میکنیم و تحقیق میکنیم که این برنامه ها در مقیاسها و ابعاد گوناگون، پاسخگوی نیازهای اطلاعاتی، آموزشی و سرگرمی مخاطبان ما باشد؛ مثلاً: بخش اخبار و گزارشها را داریم؛ در این بخش، هم مسایل سیاسی است، هم مسایل اقتصادی و هم مسایل اجتماعی؛ به گونۀ مثال: ما برای نخستین بار در افغانستان، گزارشهای بسیار تخصصی سپورتی یا ورزشی را به راه انداختیم و در این بخش، کاملاً پیشگام بودیم.

به همین تر تیب، در مسایل اقتصادی، برای نخستین بار رادیو صبح به خیر افغانستان بود که گزارشهای اقتصادیِ تخصصی را به راه انداخت.

در بخش گزارش سفر، که در آنجا، راجع به پروازهای خطوط هوایی و هم در رابطه به باز بودن راهها و شاهراه ها، در مورد حادثات ترافیکی و سایر حوادث، که با رفت و آمد موترها و طیاره ها و دیگر وسایل نقلیه ارتباط دارد، گزارش ارایه کردیم. یعنی به صورت روز مره و دوامدار، این بخشها را در افغانستان عام ساختیم.

گزارش آب و هوا، برنامه یی است، که از هشت سال بدینسو نشر میشود. به همین ترتیب، برنامه های هفتگی را راه اندازی کردیم، که در تأریخ رادیو و رسانه های ما کاملاً بی سابقه بود. از آن جمله برنامۀ «شما و رییس جمهور» بود، که هر هفته، سؤالاتی را از مردم جمع آوری میکردیم و بعد پاسخ آن را از رییس جمهور دریافت میکردیم. گرچه این برنامه، حالا متوقف شده؛ امّا در یک مرحله، برترین و بهترین برنامۀ رادیویی در افغانستان شمرده میشد.

برنامۀ «صدا»، که کاملاً یک برنامۀ دادخواهی و برنامۀ حقوق بشری است، درآن، از سه بُعد به قضایا میپردازیم: هم مسایل حقوق بشری را آموزش میدهیم، هم در زمینه های حقوق بشر اطلاع رسانی میکنیم و هم از وضعیت و چگونگی حقوق بشر در افغانستان تحلیل ارایه میدهیم و روی مسایل بسیار مهم، که دامنگیر مردم است، تحقیق میکنیم؛ تا زمینۀ رفع مشکلات حقوق بشری در افغانستان فراهم شود.

ما برنامه های ذوقی زیر عنوان «نوای نی» و «افلاک» داریم، که کاملاً برنامه های ادبی هستند. همچنان، در جمع برنامه های ذوقی خویش، برنامۀ «هنرهفتم» را داریم، که ویژۀ سینما است.

در زمینۀ برنامۀ مشاوره و رهنمایی، تاکنون در حدود شش صد برنامه، در خصوص تربیت سالم کودک و چگونگی رفتار با جوانان، حتا تا رسیدن به مرحلۀ ازدواج و بعد از آن و چگونگی داشتن یک زنده گی موفق زنا شوهری و مسایل اجتماعی داشتیم؛ که از مجموع برنامه ها، مطالب چندین کتاب استخراج شده و به گونۀ کتابهای مستقل به چاپ رسیده اند. این برنامه ها را مرحوم بلوچ، که یادش گرامی باد و فعلاً در جمع ما نیست، به پیش میبرد.

در ساحۀ طنز، برنامه های طنزی «پخته پرانک» را داریم، که از آن طریق طنزهای بسیار جالب و ارزنده یی به نشر رسیده است.

برنامۀ سیاسی «بحث داغ هفته»، برنامۀ «آموزش با همسالان»، برنامه یی در خصوص بازسازی و سازنده گی، برنامۀ «تخم شر»، که در پیوند با مبارزه با مواد مخدر به نشر میرسد؛ همه و همه، در جمع برنامه های هفتگی ما، مطالب جالب و ارزشمندی را به نشر رسانیده اند.

● تشکر آقای سلام، میخواستم بپرسم که زیگنال رادیوی شما با جملاتی در چند زبان مختلف ملی و بین المللی آغاز میگردد؛ آیا این رادیو، افزون بر زبانهای ملی خودمان، به سایر زبانها هم نشرات دارد؟

Barry Salaam-1◙ ببینید، وقتی که «صبح بخیر افغانستان» شروع شد، یک وضعیت خاص در افغانستان حکمفرما بود. برای نخستین بار، بعد از دورۀ طولانی جنگ، بحران و کشمکشهای سیاسی ـ اجتماعی، آمدیم و رسانه یی را راه اندازی کردیم، که کاملاً مجزا و به دور از هرگونه تعلقات سیاسی، قومی، مرزی و امثالهم بود؛ یعنی به صورت یک برنامۀ کاملاً تخصصی و حرفه یی، که کاملاً در تأریخ رسانه های افغانستان سابقه نداشت، راه اندازی کردیم. در همان روزهای نخست، وقتی که جامعۀ جهانی به کشور ما آمد و زمینه برای فعالیت رسانه ها مساعد شد، این برنامه را راه اندازی کردیم، که در واقع، بازتاب همان وضعیت خاص بود و با نشر برنامۀ «گودمارنینگ افغانستان»، نوید یک آغاز نو و یک صبح نو را برای مخاطبان خود دادیم.

زیگنال برنامه، به زبانهای دری، پشتو، انگلیسی، آلمانی و هالندی است. ما، در همان روزها، نوید یک آغاز نو را هم برای افغانها دادیم و هم برای آن مخاطبانی از جامعۀ بین المللی، که برنامه های ما را تعقیب میکردند، از محتوای آن استفاده مینمودند و همچنان این برنامه ها را نظارت میکردند.

● بنابر تحلیلهای ارایه شده از سوی تحلیلگران بخشهای رسانه یی در کشور، رادیو صبح بخیر افغاستان، نخستین رادیوی رسالتمند در کشور است، که بر مبنای ژورنالیسم دموکراتیک و متکی بر فرهنگ شهروندی در کشور شکل گرفته است. انگیزۀ راه اندازی رادیو صبح بخیر افغانستان، که به زودترین فرصت در خانه های افغانها راه پیدا کرد، در چی بود؟

◙ رادیو صبح بخیر افغانستان، یک رسانۀ خدمات عامه است. یگانه رسالتش، خدمت به مردم است و یگانه معیاری را که تعقیب میکند، در چگونگی انجام وظایف و کارهای ژورنالیستیکی و پرداختن به مسایل مهم در پیوند با زنده گی مردم است. دیگر مسایل قومی، زبانی، نژادی، فردی، سیاسی، گروهی و سایر مسایل، در رسانۀ خدمات عامه جای ندارند؛ شعاری را که ما در نخستین روزهای فعالیت، برای خود معیار کار قرار دادیم این بود که از طریق صبح بخیر افغانستان، به شهروند افغانستان، حتا در دورترین نقطۀ کشور، که جدا از سیستم و نظام و روند بوده و خود را مجزا و بیرون از همه جریانهای سیاسی و اجتماعی میپنداشته و هرگز کسی به او توجه نکرده، دسترسی پیدا کنیم. خواستیم، تا از طریق این رسانه، برای نخستین بار، این پیام را به گوش مردم برسانیم و این امید را در دل آنها زنده کنیم، که دیگر آنها تنها نیستند و جدا و به دور از نظام و سیستم قرار ندارند. با این انگیزه، ما نشرات را طوری تهیه کردیم، که وقتی یک کشاورز، یک کارگر و یا یک چوپان، صدای «رادیو صبح بخیر افغانستان» را میشنود، دفعتاً هیجانی شود، که این رادیو برای من گپ میزند، موضوعش مورد پسند من است، موضوع بسیار ارزشمند است، موضوعیست، که من از آن متآثر هستم. مثلاً: برای یک چوپان، مسألۀ مهم این است، که وی علف و دشتهای سبز کافی برای گاوها و گوسفندان خود داشته باشد. شما با قحطی و خشکسالی مواجه استید و مواشی مردم تلف میشود؛ وقتی که شما راجع به تلف شدن مواشی مردم به دلیل خشکسالی صحبت میکنید، دیگر مردم به شما علاقه پیدا میکند. به این دلیل، ما خواستیم به زندگی مردم توجه کنیم، تا مردم جلب شوند.

● با این حجم کاری و برنامه های جالب، که به نظر من بسیار وسیع است، آیا امکان آن وجود ندارد که در صدد تدارک یک رادیوی مستقل باشید، رادیویی، که حد اقل ۱۲ ساعت نشرات داشته باشد.

◙ ببنید چند تا مسأله بسیار عمده است، نشرات خدمات عامه، چند ویژه گی دارد؛ عمده ترین ویژه گی برای اصل عامه بودن، فراگیر بودن و همه شمول بودن رسانه ها است؛ یعنی باید همگان، در چهارجوبۀ جغرافیای ملی، نشرات ما را دریافت کرده بتوانند. متأسفانه ما تا امروز، یک رسانۀ خصوصی در افغانستان نداریم، که در سراسر افغانستان قابل دسترس باشد. این اولین اصل نشرات خدمات عامه است. مسألۀ دوم این که نشرات خدمات عامه در ۲۴ ساعت، موسیقی و برنامه های تفریحی را پخش کرده نمیتواند. در نشرات خدمات عامه، اطلاعات، آموزش، سرگرمی، پرداختن به مسایل اقلیتها، پرداختن به مسایل اساسی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، رسیده گی به قضایا، تخطیها، خطرات و تهدیدهایی که متوجه حقوق اساسی مردم میگردد و در کُل پیروی از ارزشهای بسیار والای بشری، همه و همه جا داده میشود. اینها، در کُل، محورهای بسیار اساسی نشرات خدمات عامه را تشکیل میدهند. تهیۀ یک چنین برنامه ها، اولاً، بسیار مشکل است و دوم این که بیشتر برنامه ها از سوی دولتها ترتیب و تهیه و پخش میشوند و سوم این که یک نهاد خصوصی یا تشبث خصوصی هم اگر اقدام به انجام این کار میکند، باید به گونه یی آن را انجام دهد که همان معیارها را برآورده سازد. بنابرین، نمیتوان ۲۴ ساعت نشرات خدمات عامه را از بودجۀ خصوصی تمویل کرد. تهیۀ برنامه های پُرمحتوا، در همین دو ساعت در روز، یعنی ۱۴ ساعت در هفته، نیز کار ساده نیست. شما، که یک نوار را بگذارید، در یک ساعت پُر میشود؛ ولی زمانی که یک گزارش سه دقیقه یی را، مثلاً در مورد زندگی مردم بدخشان، تنظیم میکنید، باید بالای این گزارش سه دقیقه یی همان مقدار هزینه کنید، که بالای برنامۀ یک ماهۀ تفریحی هزینه میکنید؛ زیرا تهیۀ محتوا بسیار دشوار است.

«رادیو صبح بخیر افغانستان»، یک رادیوی کاملاً خصوصی نیست؛ یعنی روی امواج رادیو افغانستان نشرات دارد و ما از امواج آنها استفاده میکنیم. متأسفانه، رادیو افغانستان حاضر نیست، که در اوقات بیشتر از این، امواج را در اختیار ما بگذارد و اگر قرار باشد که یک رادیوی خصوصی داشته باشیم، بازهم شاید یک یا دو ولایت و یا پنج ولایت را زیر پوشش قرار دهیم؛ ولی نمیتوانیم ۳۳ یا ۳۴ ولایت را زیر پوشش قرار بدهیم.

مسألۀ دیگر اینست، که ما برنامه های خود را از طریق انترنیت هم پخش میکنیم و بخشی از مخاطبان ما، که در خارج و یا داخل به سر میبرند، برنامه های ما را از طریق انترنیت میشنوند و لااقل، روزانه، ده هزار کلیک و ده هزار بیننده، که بیش از صد هزار کلیک در روز میشود، بالای صفحۀ انترنی تی خود داریم، که این هم یکی از وسایل دسترسی به مخاطبان ما است.

● شما، به عنوان مسؤول یک رسانه، از نخستین چهره هایی هستید، که فضای آزادی رسانه ها در کشور را تجربه میکردید. درین تجربۀ دشوار، به ویژه پس از مطلقگرایی طالبانیسم، چه درسهایی را آموختید؟ آیا میشود این درسها را با دیگران شریک ساخت؟

◙ من، در روزها و روزگاران بسیار دشوارِ دوران مجاهدین و بعداً در دوران خیلی خیلی سیاه طالبان، با جهان آزاد و با مفکوره های دموکراتیک آشنایی پیدا کردم. همزمان با این آشنایی و مطالعۀ تأریخ جهان، مطالعۀ روند رشد کشورهای آزاد و دموکراتیک، آشنایی با ارزشهای حقوق بشری و این که این ارزشها چگونه بسط و گسترش یافت، به دغدغه های من، روز به روز افزوده شد و همیشه در فکر این بودم که چرا وضعیت زنده گی ما افغانها، روز به روز، غیرِانسانی تر میشود و مشقات، جنجالها، استبداد و ستم، بر مردم ما بیشتر میشود.

مدتی در پاکستان به سر میبردم. در آنجا، به وسایل ارتباط همگانی، دسترسی بیشتر داشتم و از طریق ویب سایتها و کانالهای گوناگون، با دست آوردهای اصیل اطلاعات همگانی آشنایی بیشتر پیدا کردم. از این که ما، در عصر سیاهی زنده گی میکردیم و مردم جهان راجع به ارزشهایی بسیار عالی می اندیشیدند، بدون شک، جز این که حسرت میخوردم و ناراحت تر میشدم، کاری از دستم ساخته نبود؛ ولی خوشبختانه، وضعیت طوری آمد که طالبان سقوط کردند و افق تازه به روی مردم کشور گشوده شد و به دوره یی رسیدیم، که با وجود تمام مشکلات، کمیها و کاستیهایش، دارای یک مقدار دستاوردها و پیشرفتها، درعرصه های گوناگون است. در این میان، یکی از عرصه های بسیار برجسته، همین عرصۀ رسانه های همگانی است. بدون شک میشود گفت که یک صفحۀ نو در تأریخ معاصر افغانستان رقم زده شده است و در واقع، ما را وارد مرحلۀ نوی از تأریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ما ساخته است. تجربۀ من در افغانستان این است که ما، در هشت سال گذشته، یک روند خیلی سریع رشد رسانه ها را تجربه کردیم؛ دلیل این رشد سریع این بود که در کشورهای دیگر، رسانه های همگانی، پیوسته و به گونۀ تدریجی، در حال رشد بودند؛ امّا در پانزده، بیست سال گذشته، ما ازین رشد رسانه ها و آزادی بیان و دسترسی به اطلاعات، به علت جنگهای طولانی، محروم بودیم؛ بنابرین، ما یک تجربۀ تدریجی و خیلی منظم و حتی مسلسل و منطقی نداشتیم و بدون شک، این شتابزده گی و حرکت تند و سریع، مشکلات خود را نیز داشت و دارد؛ بنابران چون تند و تیز میدویم، امکان خطرِ افتیدن بیشتر است؛ بناءً ما هم رشد داشتیم و هم کمیها و کاستیهایی داشتیم. رشد ما بیشتر در این بود که ما پس از سالهای متمادی، برنامه های متعدد دیداری ـ شنیداری پیدا کردیم، که حتا در منطقه بی سابقه است. یک قانون رسانه های همگانی خوبی را، به عنوان دستاورد هشت سال گذشته داشتیم، که سخت قابل توجه است؛ ولی درعین زمان، از نگاه پرداخت ژورنالیستی به مسایل و رشد کیفی ژورنالیسم، آن سرعت را، که باید در رشد کیفی میداشتیم، نداشتیم؛ بنابرین، آنچه که من به آن می اندیشیم و بیشتر به آن نیازمند هستیم، رشد کیفی ژورنالیسم در افغانستان است.

● به باور شمار زیادی از تحلیلگران رسانه یی، مهمترین موضوع برای برابر مدیریت یک رسانه، ایجاد تیم متعهد، متخصص و فعال است. آیا شما به عنوان کسی که این رسانۀ خوب را از مدت هشت سال بدینسو مدیریت میکنید، به چالشهایی در زمینه روبرو بوده اید؟

◙ میگویند ما، در افغانستان بحران مدیریت داریم، که این یک واقعیت است. مدیریت، یک مسألۀ خیلی حیاتی و مهم است. به نظر من، سیاستمداری که خانوادۀ خود را خوب مدیریت کند، میتواند یک کشور را هم خوب مدیریت کند. منظور من این است که مدیریت از همین مسایل خورد و کوچک شروع میشود و به مسایل بزرگتر می انجامد و هرقدر مسایل اجتماعی در داخل یک جامعه، به گونۀ درست مدیریت شود، باعث میشود که مسایل بزرگترهم درست تر و خوبتر مدیریت شوند؛ زیرا مسایل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، باهم پیوسته اند؛ مثلاً: اگر رسانه های ما، دارای مدیریت خیلی قوی و سالم باشند، به این معناست، که یک جامعۀ رسانه یی ژورنالیستی قوی در کشور داریم. یک نظام، یک دولت و یک حکومت خوب، زمانی دارای مدیریت خوب شمرده میشود، که در تمامی بخشهایش مدیریت خوب حمکمفرما باشد. اگر یک یا چند بخش، فاقد مدیریت کارا و سالم باشد و بخشهای دیگر دارای مدیریت خوب باشند، درواقع، همه بخشها از همدیگر متاثر میشوند.

صبح بخیر افغانستان، کوشیده است، که ژورنالیسم حرفه یی و مدرن را پیاده بسازد؛ ولی همیشه با ما، یک برخورد سیاسی میشود؛ مثلاً: با یک نوع وابستگی، که به وزارت اطلاعات و فرهنگ و دولت افغانستان داریم، یعنی از امواج رادیو افغانستان استفاده میکنیم، پیوسته زیر فشار وزارت اطلاعات و فرهنگ بوده ایم. با این هم، توانسته ایم از زیر این فشارها بیرون بیاییم و صبح بخیر افغانستان را حفظ بکنیم و هم با کسی مواجه نشویم. من فکر میکنم، که دستاورد مدیریتی ما همین بوده است.

مسألۀ مهم دیگری که در «صبح بخیر افغانستان» داشته ایم، آموزش ژورنالیسم برای نسل نو است. کارمندانی، که الفبای ژورنالیسم مدرن را با ما آموختند، نه تنها در افغانستان، بلکه در لندن، پراگ و امریکا نیز، در رسانه های معتبری چون بی. بی. سی و … کارهای جالب رسانه یی را به پیش میبرند.

● یکی از برنامه های پُرشنوندۀ رادیو صبح بخیر افغانستان، برنامۀ «صدا» است، که از سوی شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر، در همکاری مستقیم و عملی ادارۀ این رادیو، به نشر میرسد. لطفاً، در مورد بازتاب این برنامه میان اقشار مختلف جامعه، معلومات ارایه کنید.

◙ برنامۀ صدا، واقعا،ً یکی از برنامه های موفق و برجستۀ «صبح بخیر افغانستان» است. وجه اساسی و برجستۀ «صبح بخیر افغانستان» و «صدا» در این است، که اینها از ارزشهای مشترک پیروی میکنند. این ارزشهای مشترک، همان حقوق انسانی و بشری مردم افغانستان است. صبح بخیر افغانستان، با همین اندیشه ایجاد شد؛ ولی برنامۀ صدا، به گونۀ تخصصی، در این راستا میپردازد. من نمیگویم که تنها ما، درین مورد برنامه داشتیم، بلکه رادیوها و تلویزیونهای دیگر هم در این راستا برنامه هایی داشته اند؛ ولی ما به گونۀ تخصصی و اختصاصی، به این مسأله میپردازیم. برنامۀ صدا، همزمان با ایجاد و تأسیس شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر افغانستان، راه اندازی شد. ما وقتی که برنامۀ صدا را ایجاد کردیم، سه هدف داشتیم.

هدف اول ما، آموزش دادن و رسانیدن اطلاعات به مردم، از حقوق اساسی شان و آن چیزهایی که این حقوق را متأثیر میسازند، بود.

هدف دوم ما، تحلیل رویدادها بود؛ تحلیل رویدادهای مربوط به حقوق بشر در افغانستان و این که آیا حقوق اساسی مردم احترام و رعایت میشوند یا نه؛ مردم از حقوق اساسی شان برخودار هستند، یا نه؛ اگر هستند چگونه و اگر نیستند، چرا؟ تضادها و تقابلها در کجاست؟ وضعیت حقوق بشر، از یک ولایت تا ولایت دیگر، از یک ساحه تا ساحۀ دیگر و از یک ولسوالی تا ولسوالی دیگر، چگونه است و چگونه میشود حقوق بشر را بسط و گسترش داد و تبدیل به فرهنگ عامۀ مردم ساخت؛ چگونه میشود نهادهای مسؤول در افغانستان را به اجرای تعهدات و مسؤولیتهای شان در قبال حقوق مردم وادار ساخت؛ چگونه میشود از تخطیهای حقوق بشری جلوگیری کرد. اینها محورهای اصلی بخش تحلیلی برنامۀ صدا اند، یعنی دادن تحلیلهای لازم برای نهادهای مسؤول و نهادهای مدافع حقوق بشر و جلب توجه مردم، دولت و نهادهای حقوق بشری، بر وضعیت حقوق بشر و ترغیب نهادهای مسؤول به مسؤولیت پذیری بیشتر در قبال تأمین حقوق بشر در افغانستان.

بخش سوم و بسیار مهم و ارزندۀ دیگر، بخش تحقیقی و پژوهشی برنامۀ صدا است. درین بخش، ما ژورنالیسم تحقیقی را به کار میگیریم، که بسیار هزینه بردار نیز است. در این بخش، بنابر هزینۀ زیادی که میطلبد، نتوانستیم برنامه های فراوان ترتیب دهیم؛ ولی برنامه هایی تهیه و نشر کردیم، که بر تغییر وضعیت حقوق بشر در افغانستان، تأثیر بسیار ملموسی داشت؛ مثلاً: برنامۀ تحقیقی را، که در ارتباط با قانون رسانه ها، از طریق این برنامه تهیه و نشر کردیم، موجب شد تا وزارت اطلاعات و فرهنگ، مشوره های ما را جدی بگیرند و حتا ما را در پروسۀ تغییر قانون رسانه های همگانی دخیل سازد. در سال ۲۰۰۶، پس از آن که این قانون تصویب شد، صبح بخیر افغانستان، تقدیرنامه یی را از سوی وزارت اطلاعات و فرهنگ به دست آورد. به همین ترتیب، در دور دوم هم، برنامه های خوب و مؤثری، در این راستا داشتیم، که یک محرک خوب بود برای آنانی که در جهت تغییر قانون رسانه های همگانی، کار میکردند.

به همین سان، در ارتباط با کوچانیدن کسانی که از وطن و محل اصلی خود بیجا شده بودند، برنامه یی داشتیم که سبب گردید مردمی که از آنجا به زور کوچانیده شده بودند، دوباره به جای و جایگاه شان برگردند.

●به خاطر داریم که در میان برنامه های جالب این رادیو، برنامه های «شما و رییس جمهور» و برنامۀ «روانشناسی تربیتی»، توجه تعداد زیادی از علاقمندان را به خود جلب نموده بود. آیا چنین برنامه ها و یا مماثل آن را بازهم به نشر خواهید سپرد؟

◙ برنامۀ «شما و رییس جمهور»، بنابر مصروفیت رییس جمهور، بارها به تعویق افتاد و یک تعداد پرسشها، بی پاسخ ماندند و شنونده های ما شکایت کردند، که چرا نشر نمیشود. ما این موضوع را با آقای رییس جمهور مطرح کردیم، که اگر نمیتوانید پرسشهای مردم را در وقت و زمان معین پاسخ دهید، مجبوریم این برنامه را قطع کنیم؛ زیرا جواب مردم را داده نمیتوانستیم و همینطور هم شد.

● برنامۀ «شما و رییس جمهور»، از سوی آنها، با سانسور نشر میشد، یا نه؟

◙ نخیر! آنها، معیارهایی داشتند، که بنابر آن معیارها میگفتند نمیتوانیم به بعضی از پرسشها، پاسخ ازایه کنیم؛ ولی این برنامه، در کُل، زیر هیچ نوع سانسوری قرار نداشت.

● رسانه ها زبان دموکراسی و حقوق بشر استند؛ امّا اگر پیام دموکراسی و حقوق بشر، به گونۀ درست آن به شهروندان منتقل نگردد، رسانه ها، به جای تعمیم دموکراسی، دموکراسی را تخریب میکنند. در این مورد، چه تبصره یی دارید؟

◙ هیچ کسی شک ندارد، که دموکراسی یک ارزش خیلی انسانی و خوب است و نه تنها نظام دموکراتیک، آزادی بیان و حقوق بشر، بلکه هر پدیدۀ مثبت دیگر نیز، اگر غلط معرفی شوند و معلومات نادرست در مورد آنها اشاعه یابند، سبب ذهنیت سازیهای نادرست میگردد. بنابرین، قسمی که گفتم، دموکراسی، حقوق بشر، آزادی بیان و… پدیده های مثبتی استند و کمتر کسی در جهان پیدا میشود، که با این پدیده ها مخالفت بکند. اگر سوءاستفاده ازین پدیده ها صورت بگیرد و به گونۀ نادرست معرفی شوند، بدنام میگردند.

آزادی بیان، از خود مرز دارد. یکی از مسایل مهم در این زمینه، «حریم خصوصی» است، که ما حق تعرض به این حریم را نداریم؛ مثلاً: دو نفر دوست، در یک خلوت، ممکن گپهایی بزنند، که به هیچ وجه، این حرکات و گفتگوها را در ملاء عام انجام نمیدهند؛ وقتی کسی به این حریم تجاوز میکند و معلوماتی را از جریان این خلوت میگیرد و پخش میکند، این تجاوز به حریم خصوصی یک فرد است؛ این یک مرزیست، که هیچ وقت نباید بشکند.

همینگونه، در مسایل ژورنالیسم؛ مثلاً: یک دولت، مسأله یی را مخفی نگهمیدارد، که به منافع عامۀ مردم، ارتباط دارد، یک ژورنالیست، این را باید تشخیص بدهد، که آیا مخفی ماندن این مسأله به نفع مردم است، یا آشکار ساختن آن. ژورنالیست، باید بداند، که این کار را بکند یا نه.

نمونۀ دیگر، اسرار تجاری شرکتهای خصوصی یا دولتی است؛ افشای این اسرار، اگر سبب نقض قانون و یا آسیب زدن به آن شرکتها شود، شامل اسرار خصوصی میشود و شامل مرزهای آزادی بیان نیز است.

● ما امروز صاحب رسانه های خصوصی استیم. برخی ازین رسانه ها، دست به تبلیغ برنامه های ایدیالوژیک گروههایی میزنند، که خود پروردۀ آنان به شمار میروند. چه راهکاری را برای تحدید رسانه های «دگماتیست»، می پسندید؟

◙ نظامی که دموکراتیک است، به آزادی بیان احترام میگذارد و آن را پاسداری میکند. آزادی بیان نیز، به صورت متقابل، از یک چنین نظام حمایت و حراست میکند. حال، اگر کسی رسانه یی دارد، که برخلاف آزادی بیان کار میکند ـ درحالی که رسانۀ مذکور، خود، از آزادی بیان سود میبرد و استفاده میکند ـ، در واقع، خلاف همان بستری حرکت و کار میکند، که از همان بستر هر روز فعالیت خود را به پیش میبرد؛ بنابرین، یکی از مرزها همینجاست، که باید برای رسانه هایی، که خلاف ارزشهای آزادی بیان و دموکراسی کار میکنند، محدودیتهایی را وضع بکنند، تا آنها، چنین کاری را انجام داده نتوانند؛ ولی این بدان معنا نیست، که کسی ارزشهای خوب دینی، مذهبی و گروهی خود را تبلیغ نکند. در صورتی که تبلیغ آن سبب انتشار و اشاعۀ تنفر نشود، خشونت بالفعل را در یک اجتماع دامن نزند و بازهم پایه های تحمل و شکیبایی را در بستر دموکراسی متزلزل نسازد، هیچ مانعی برای پخش و اشاعۀ یک چنین اندیشه ها وجود ندارد.

● شما نقش رسانه های دیداری و شنیداری را در وفاق ملی و بسیج مردم برای سهمگیری در انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای ولایتی، چگونه ارزیابی میکنید و به گونۀ اخص، نقش آگاهی دهندۀ رادیو صبح بخیر افغانستان، در کدام یک از زمینه های تبلیغاتی انتخابات، برازنده تر بود؟

◙ در جریان انتخابات، دیدیم که با وجود کمیها، کاستیها و مشکلاتی که در افغانستان وجود دارد، رسانه ها و جامعۀ مدنی، با هماهنگی لازم کار میکردند و یک نوع پختگی و درایت و تکامل احساس میگردید؛ مثلاً: هنگام انتخابات، در روز رأی گیری، دولت از رسانه ها خواست تا بازتاب بسیار گسترده از مسایل خشونت ندهند، تا روحیۀ مردم ضعیف نشود؛ امّا رسانه ها ملزم به پیروی از دستور دولت نبودند و بنابر درک خودشان از وضعیت موجود، تصمیم گرفتند که مسایل مربوط به خشونت را، در حد لازم، پوشش بدهند؛ ولی در رسانه ها، بدون این که کسی بالای شان فشار بیاورد، یا اعمال زور بکند، یا از انجام کاری باز بدارد، منطقی، هماهنگ و دسته جمعی، در راستای دادن انگیزۀ مثبت برای مردم نشرات نمودند و از سوی دیگر، مسایل خشونت را، که یک مسألۀ واقعاً تشویش زا بود، بزرگ نمایی نکردند. این از نگاه ژورنالیسم، مورد مناقشه است. ما در افغانستان میبینیم، که دولت میکوشد اندیشه های خود را اِعمال کند، ولی جامعۀ مدنی و رسانه ها هم، میدانند که در مواقع خاصی، چگونه برخورد نمایند؛ مثلاً: در مورد مسألۀ قتل سلطان منادی، حرکت تمام رسانه ها و جامعۀ مدنی، یک دست، یک صد و هماهنگ بود.

ما آزادی بیان میگوییم، به این معنی نیست، که تیشه به ریشه خود بزنیم. ما که آزادی بیان را استفاده میکنیم، باید آن را حفظ هم بکنیم.

● در میان مؤلفه های رایج در کارزار تبلیغاتی رسانه ها، از «دموکراسی» و «آزادی بیان»، بعضاً، تلقیهای نادرستی ارایه میگردد. میخواهم بدانم که شما به حیث گردانندۀ یکی از رسانه های معتبر کشور، در نشرات تان به این مفاهیم، از کدام منظر مینگرید ؟

◙ آزادی بیان، یکی از پایه های اساسی دموکراسی است. دموکراسی، بدون آزادی بیان قطعاً مفهوم ندارد. دموکراسی، هم یک روش است و هم یک ارزش و آزادی بیان هم به عنوان یک ارزش مطرح است. آزادی بیان مبنای کار رسانه های آزاد را نیز تشکیل میدهد.

یکی ازمحکهایی که با آن میشود دموکراسی را قیاس و اندازه کرد، آزادی بیان است؛ ولی آزادی بیان، یک طرف قضیه است؛ جانب دیگر، پاسخگویی نظام در برابر مردم است. نظام دموکراسی، یعنی نظامی که مبتنی بر رأی، حق و منافع مردم است؛ بناءً به همان اندازه، که آزادی بیان مهم است، پاسخگو بودن نظام در برابر مردم هم مهم است. به گونۀ نمونه: در رسانه ها، تمام روز، با استفاده از حق آزادی بیان، از یک عملکرد، روش، کوتاهی و نارسایی دولت انتقاد میگردد. این انتقاد، به خاطر اصلاح است؛ اگر گوش شنوا وجود نداشته باشد و این اصلاح صورت نگیرد، آزادی بیان، کاربرد ندارد. شما هرچه میخواهید بگویید و هر انتقادی که میکنید بکنید، ولی کسی کمترین توجهی نمیکند. بناءً همان طوری که آزادی بیان، از مؤلفه های دموکراسی است، مؤلفۀ دیگر، ارزش دادن به همان اندیشه ها و تفکرات و انتقادات است، که به وسیلۀ آزادی بیان ابراز میشود.

● آخرین پرسش این که هماهنگی میان جامعۀ مدنی و رسانه ها را در کدام سطح می بینید و برای گسترش آن، چه راهکاری را پیشنهاد میکنید؟

◙ رسانه ها و نهادهای جامعۀ مدنی، برای به میان آمدن یک جامعۀ دموکراتیک کار میکنند. این نهادهای جامعۀ مدنی و رسانه ها، با هم بافته شده اند و جدا از یکدیگر نیستند. وقتی که این درک تقویت شد، هماهنگی هم بیشتر میشود. هر زمانی که رسانه ها و نهادهای جامعۀ مدنی فهمیدند، که تضعیف یکی از آنها، سبب تضعیف آن دیگر نیز میگردد، این هماهنگی، بیشتر میشود. یکی از نشانه های بلوغ هماهنگی میان جامعۀ مدنی و رسانه ها در کشور ما، واکنش مشترک آنان در ارتباط با قضیۀ قتل سلطان منادی است. ما پیش از این که دیگران را بسازیم باید خود را بسازیم و برای این خودسازی باید خود، اهداف خود، نهادهای مماثل و نهادهایی را، که در یک پیوند ارزشی و کاری با یکدیگر قرار دارند، بشناسیم و بعد در جهت هماهنگی فعالیتهای آنها، به گونۀ منطقی و مناسب، کار و اقدام نماییم. من دیده ام، که بعضی از نهادهای جامعۀ مدنی باهم رقیب هستند؛ اگر در یک برنامۀ کاری خوب، رقابت میکنند، کار خوب است؛ ولی هرگاه این رقابت، سبب تخریب آن دیگر میشود، به این معناست که خود را از بین میبرند. به همین گونه، تعدادی از رسانه ها، از یک رقابت ناسالم رنج میبرند، که هردو برای تأمین هماهنگی مخل واقع میگردند.

● آقای باری سلام! ازصحبت و ارایۀ معلومات همه جانبۀ تان، تشکر.

◙ از شما هم تشکر.

……………………………………………………………………………

برنامۀ صدا، آواز عدالتخواهیِ مردم

حشمت رادفر، مسؤول برنامۀ «صدا» در رادیو صبح بخیر افغانستان،
با پرسشهایی از فروزان درویش

● پیش از این که از نقش اساسی تان در رادیو صبح بخیر افغانستان، به ویژه در برنامۀ «صدا» چیزی بگویید، لطفاً خود را معرفی کنید.

Discuss04-04-2◘ به نام خدا، حشمت رادفر هستم، بیشتر از چهار سال است، که به عنوان خبرنگار، مجری برنامه های سیاسی و برنامه های حقوق بشری رادیو صبح بخیر افغانستان، مشغول وظیفه استم. یکی ازین برنامه ها، برنامۀ حقوق بشری «صدا» است، که از سوی شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر افغانستان و از طریق رادیو صبح بخیر افغانستان، به نشر میرسد و درین برنامه، مجری و تهیه کنندۀ بخش فارسی دری هستم.

● برخیها به این باورند، که هدف از راه اندازی برنامه هایی مانند «صدا»، ایجاد فرهنگ گفت و شنود و تعمیم آن از طریق رادیو است. آیا شما با این اصل موافقید؟ اگر چنین است، تا چه حدی، در زمینه، موفقیتهایی داشته اید و تا چه حدی به چالشهایی برخورده اید؟

◘ یکی از مؤثرترین راههای انتقال فرهنگ شهروندی و ارزشهای مدنی و حقوق بشری، به متن جامعه و مردم، گفت و شنودها است، که واکنشها و نوع دید و نگاه آنان را نسبت به پدیده های پیرامونی، به ویژه از منظر معیارهای حقوق بشری، بررسی میکند. در برنامۀ رادیویی صدا، درعین حال که یک شخص شنونده است، همزمان با آن مخاطب است و میتواند نظر بدهد و در رابطه به تخطیهای حقوق بشری، به شنونده گان این برنامه نظر ارایه کند. امیدواریم، که اجرای برنامۀ صدا، در راستای فرهنگ تحمل و همدیگرپذیری و فرهنگ اعتراف به مشکلات و ناهنجاریها، نقش تعیین کننده داشته باشد.

● به باور حقوق شناسان، حقوق بشر، رابطۀ دولت با شهروندان است. طوری که از برنامه های «صدا» برمی آید، شما در برنامه های خویش، نماینده گان دولت و حکومت را با خود دارید. تا چه حدی دولت و شهروند، زبان همدیگر را میشناسند و میفهمند؟

◘ مبحثی را که شما اشاره کردید، موضوع بسیار حاد و جدی است، که کمتر به آن پرداخته شده است. اگر مردم افغانستان را طیفی از شهروندان، که در آستانۀ کسب آگاهی شهروندی قرار دارند، تصور کنیم، رسانه ها باید پُل ارتباط باشند میان شهروند در کنار نهادهای مدنی و مدافعان حقوق بشر. باوجود این که کمی و کاستیهای زیادی درین راستا وجود دارد؛ رسانه ها، این نقشِ تأمین کنندۀ ارتباط میان شهروندان و دولت را بازی کرده اند. در برنامه های صدا، که به مسایل حقوق بشری پرداخته میشود، در بیشتر موارد مشکلات مردم در رابطه به نیازهای اولیۀ شان به گوش مقامات رسانیده شده است.

● به نظر شما، چه چالشهایی در برابر آزادی بیان وجود دارد؟ آیا آزادی بیان توانسته است، جایی را در میان رسانه ها پیدا کند؟ یا به عبارۀ دیگر آیا رسانه هایی مانند رسانۀ شما، میتواند آزادی بیان را تمثیل واقعی نماید. این پرسش را به خاطری مطرح کردم، که برخی از رسانه ها، به بهانۀ آزادی بیان، به گونۀ متعصبانه، دست به تبلیغات گروهی و اتنیکی میزنند و به روند دموکراسی صدمه وارد میکنند.

◘ آزادی بیان و آزادی رسانه ها، دو مفهوم جدا از هم هستند. آزادی بیان، یکی از ارزشهاییست، که در قانون اساسی افغانستان روی آن تأکید شده و به رسمیت شناخته شده است و در قالب این آزادی بیان، بخشی از آزادیها، از طریق آزادی رسانه ها اِعمال میشود. اگر از نظر شکلی به قضیه نگاه کنیم، در هشت سال گذشته در افغانستان، چالشهایی در برابر آزادی بیان و آزادی رسانه ها وجود داشته است. در رابطه به آزادی رسانه ها، متأسفانه فرهنگ خودسانسوری، هنوز هم، در جامعۀ ما و در رسانه های افغانستان وجود دارد. نهادهای دولتی و نهادهایی که مجری قانون و متولی امور رسانه ها هستند، به هر اندازه یی که نظم یافته میگردند، به همان اندازه، به عوض این که آزادی رسانه ها را به طرف قانونمند شدن ببرند، محدودیت بیشتری برای رسانه ها ایجاد میکنند و این یک چالش جدی است.

باوجودی که دولتمردان افغانستان، در سطوح مختلف، همواره از احترام به آزادی بیان و آزادی رسانه ها صحبت میکنند، ولی آنگونه که لازم است، حدود و ثغور این آزادیها، تعیین نشده است. هرگاه یک فرآوردۀ رسانه یی، با منافع بلند پایه گان دولت و یا دسته های ایدیولوژیک، در تناقض باشد، با نوعی از تنش مواجه میشود. درینجا، یگانه عاملی که محکوم به قربانی میشود، همین آزادی رسانه ها و آزادی بیان است. متأسفانه، آنچه به نام آزادی بیان داشته ایم، برخاسته از متن تحولات اجتماعی در افغانستان نبوده و آنچه که در قالب این آزادی بیان ارایه شده و با استفاده از این آزادی به مردم ابلاغ گردیده، اثرگذاری لازمی را، که توقع میرفت، نداشته است.

● شما، در برنامه های صدا، تعداد زیادی از اعضای شورای ملی افغانستان را با خود دارید. در واقع، شما به پُلی میمانید که میان شهروندان و قوانین رابطه ایجاد میکند. چه فکر میکنید، آیا برنامه های صدا، بر فرهنگ حقوق بشری اعضای شورای ملی افغانستان، تأثیراتی گذاشته است یا خیر؟

◘ در بیشتر موارد، عمداً، از طیفهای مختلفی، که در شورای ملی افغانستان حضور دارند، در برنامه های پیرامون مسایل حقوق بشری، دعوت میکنیم و زمانی که بحثهای مربوط به قانون رسانه های همگانی، در شورای ملی افغانستان مطرح بود، میتوانم بگویم که رسانه ها، نقش بسیار اثرگذار را روی نماینده گان مردم داشتند و از مفاهیمی مثل آزادی بیان و آزادی رسانه ها و… تعاریف بسیار جالبی ارایه میکردند و زمانی که موج فعالیت رسانه یی راه انداخته شد، تعداد زیادی از واژه ها، مفاهیم و موضوعاتی که در قانون رسانه ها، از سوی حکومت، پیش بینی شده بود، به نفع ارزشهای حقوق بشری تغییر خورد. در بیشتر موارد، نماینده گان شورای ملی افغانستان، در برنامه های ما شرکت میکردند. پیش از شرکت آنها در این برنامه ها و بعد از ختم برنامه، که به شورا میرفتند، اثرگذاری برنامه های ما بر دیدگاههای آنان، کاملاً مشهود بود.

● نقش و مشارکت نمایندگان نهادهای جامعۀ مدنی، نهادهای حکومتی، کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان و روشنفکران را در برنامه های صدا چگونه ارزیابی مینمایید؟

◘ مشارکت نمایندگان، نهادهای یاد شده، به این که موضوع چی بوده است، بستگی دارد. در این میان کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان و نمایندگان نهادهای عضو شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر افغانستان، بیشترین مشارکت را داشته اند؛ امّا با برخی از نهادهای حکومتی، در زمینه، با چالشهایی مواجه بوده ایم.

● با توجه به بازخورد (فیدبک)های رسیده به شما، برنامۀ صدا، از چشم انداز شنونده گان آن، چگونه ارزیابی شده است؟

◘ سه روز پیشتر از اینکه برنامۀ صدا نشر شود، به شنونده گان رادیو در سراسر افغانستان ابلاغ میکنیم، که درین هفته، این موضوع مورد بحث است. در جریان برنامه، ازدحام زیاد تماسها احساس میشود. این میرساند، که برنامه علاقمندان و مخاطبین خاص خود را دارد؛ به گونۀ مثال: در یکی از برنامه های ما نمایندۀ وزارت صحت عامۀ کشور، در ارتباط به حق دسترسی مادران و کودکان به بهداشت و صحت، صحبت میکرد و گفت، که ۸۴ فیصد مردم افغانستان، به خدمات صحی و بهداشتی دسترسی دارند. همزمان، درین برنامه، شخصی از یکی از ولسوالیهای ولایت تخار تماس گرفت و گفت، که این رقم، شاید در چند شهر بزرگ افغانستان، درست باشد؛ امّا من، در محلات مسکونی خود، چیزی به نام خدمات صحی و بهداشتی را نمیشناسم. در همینجا به این مخاطب وعده داده شد، که تا هفتۀ آینده میتوانید به این حق تان دسترسی داشته باشید و درست دو هفته بعد، تماس گرفتند و گفتند، که ما از شما سپاسگزاری میکنیم؛ چون شما توانستید زمینه یی را فراهم کنید، که دولت آنچه را که ادعا میکند، عملی سازد. اگر از همین منظر به قضیه نگاه بکنیم، نقش برنامۀ صدا، در عرصه های مختلف، مؤثریت خاص خودش را داشته است.

● زمانی که یک برنامۀ دادخواهی، مثل قتل افراد بیگناه توسط زورمندان و یا دهها موارد دیگر، که به عنوان ظلم آشکار پنداشته میشوند، به نشر میرسد، به عنوان دستاورد، نتایج آن را تعقیب هم میکنید، که آیا مراجع قانونی، به آن رسیدگی میکنند یا خیر؟ البته صرف به عنوان یک منبع نشراتی و دریافت مؤثریت برنامۀ مذکور.

◘ دادخواهی، یکی از جنجالیترین روندهاست. زمانی دادخواهی مؤثر کرده میتوانیم که تمامی عرصه ها و زمینه ها و تمام نهادهایی که درین راستا فعالیت دارند و در این روند مؤثر هستند، به گونۀ همنوا و همسان، با هم حرکت کنند. در زمینۀ دادخواهی، از منظر نشراتی که داریم و وعده هایی که به مردم داده میشود، مسایل را پیگیری میکنیم؛ امّا متأسفانه، به علت فساد گسترده یی، که در دستگاه عدلی و قضایی وجود دارد، در بیشتر موارد، مردم، از اطلاعات لازم نسبت به قضایا، به دور میمانند و میزان اثرگذاری این چنین فعالیتها، اندک است.

من، به عنوان مجری برنامه، زمانی که شاهد پیامدهای مثبت برنامه ها و مباحث خویش میشوم، از شغل و وظیفۀ خود، جداً، احساس آرامش میکنم.

● در اخیر، میخواهم دیدگاهها و احساس تان را در مورد قتل آقای سلطان منادی، که از همکاران نزدیک تان بود، بدانم و مهمتر این که پیامد این گونه عملکرد را، در قبال روحیۀ ژورنالیستان افغانستان، چگونه ارزیابی میکنید؟

Discuss04-04-1◘ به عنوان، یک خبرنگار، باید بگویم، که قتل سلطان منادی، نه اولین و نه آخرین قتل اعضای خانوادۀ خبرنگاری کشور، بود. سلطان منادی، همکار بسیار عزیز ما بود. همکاران رادیو، وی را یک ارزش و یک شخصیت رسالتمند، میدانند. اگر قرار برین باشد، که چند خبرنگار برجسته شود و گفته شود که کدام یکی از اینها، به رسالتمندی کار خبرنگاری، بیشتر باورمند هستند، بدون شک، یکی از سرآمدها، سلطان منادی خواهد بود.

با قتل منادی، نوعی دلزدگی و نا امیدی در بین رسانه های افغانستان مشاهده میشود و بیشتر باور به گونه یی است، که سلطان منادی، نه توسط نیروهای متحجر و وحشت آفرین طالبان و دیگر گروههای درگیر جنگ در افغانستان، بلکه توسط کسانی کشته شده، که داعیۀ نجات افغانستان از شر تروریسم و هراس افگنی و جنایات جنگی و امثال اینها را دارند. در رابطه با این قتل، واکنش کوچکی هم، حتا در حد یک معذرتخواهی، از سوی حکومت بریتانیا ندیدیم، که سخت مأیوس کننده است.

رسانه ها، دولت، نهادهای جامعۀ مدنی و نزدیکان سلطان منادی، این فاجعه را تقبیح کردند؛ امّا، حداقل کاری که باید حکومت افغانستان، برمبنای خواست رسانه ها و نهادهای جامعۀ مدنی انجام میداد، یعنی سفیر بریتانیا را در وزارت خارجه میخواست و خواستهای قانونی نهادهای مذکور را برای شان ابلاغ میکرد، صورت نگرفت. متأسفانه، دولت افغانستان، به عنوان شیرازه دار بحث آزادی بیان و دموکراسی و آزادی رسانه ها در کشور، آن گونه که دیگر نهادها توقع دارند، نتوانسته مسؤولیتهای خود را در ارتباط به حفاظت جان خبرنگاران، که در سخت ترین و بدترین شرایط به مردم اطلاع رسانی میکنند، ایفا بکند.

چیزی که از منادی به یاد دارم، بحث دیانت سلطان منادی، برای من یک مثال جالب بود. وی، پابندی خاصی به نماز داشت و همیشه میگفت در وقت آذان نمیتوانم کاری بکنم، ولو که خیلی ضروری هم باشد و باید بروم نماز بخوانم.

وی را، دو روز پیش از این که به کندز برود، در دفتر دیدم، که میگفت: چند وقت بعد بخیر، همه خانواده را برای مدتی با خود به ایتالیا میبرم.

یکی از روایتها این است، که سلطان، به قصد نجات آن ژورنالیست انگلیسی، قربانی شد. متأسفانه، آن ژورنالیست، بسیار ناجوانمردانه، حتا از پرداختن به قضیۀ قتل سلطان، خودداری کرد.

● آقای رادفر! از مصاحبۀ بسیار خوب و صحبتهای دلچسپ تان تشکر.

◘ از شما هم تشکر.

……………………………………………………………………………

گفت و شنود فشرده با انجنیر فضل همایون نظام
مسؤول فن آوری معلوماتی رادیو صبح بخیر افغانستان

فروزان درویش

■ آقای فضل همایون نظام، لطفاً، به گونۀ مختصر، خود را معرفی کنید.

Fazel Homayoon Nezam◙ به نام خداوند بزرگ، «فضل همایون» هستم و «نظام» تخلص میکنم. از دانشکدۀ ادبیات دانشگاه کابل فارغ شده ام. آموزشها و تحصیلاتی در مسلک کارتوگرافی نیز دارم؛ امّا بنابرعلاقه یی که به تکنالوژی کامپیوتر داشتم، به تحصیل درین بخش نیز پرداختم.

رشتۀ کمپیوتر را، در مؤسسۀ آریانا افغان ـ ترک و موسسۀ AIMS آموختم و از آنجا با درجۀ عالی فارغ شدم. مدت پنج سال، به حیث استاد برنامه های سخت افزار و نرم افزار کمپیوتر، در نهادها و ادارات دولتی، به خصوص وزارت معادن و صنایع تدریس کردم و از شش سال بدینسو، در رادیو صبح بخیر افغانستان، به حیث مسؤول فن آوری معلوماتی و دیزاین مصروف کار استم. همچنان، از سه سال بدینسو، با شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر افغانستان، در عرصۀ دیزاین و به روزسازی ویب سایت شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر، همکاری دارم.

■ از وظیفه یی، که به حیث مسؤول فن آوری معلوماتی و دیزاین در رادیو صبح بخیر افغانستان دارید، چقدر راضی استید؟

◙ شما میدانید، که فن آوری معلوماتی، یک رشتۀ بسیار حساس است. در این رشتۀ حساس، بی تجربگی و کم توجهی، سبب مختل شدن جریان نشرات و هدر رفتن تمامی زحماتی که کشیده شده است، میگردد.

همچنان، پیشبرد بخش دیزاین در یک رسانه، توانمندی تخصصی و ذوق عالی میخواهد. من، تا حد امکان، میکوشم تا نسبت به هردو وظیفه ام، با مسؤولیت پذیری تمام کار نماییم و از کاری که انجام میدهم، سخت لذت میبرم؛ هم به دلیل ظرافتها و زیباییهایی که دارد و هم به دلیل نقش ارزنده یی، که در پروسۀ نشراتی یک رسانه دارد.

همچنان بسیار خوشحالم، که با نهادهای ارزشیِ مانند صبح بخیر افغانستان و شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر افغانستان، همکاری دارم و این همکاری برای من بسیار ارزنده است.

■ در نتیجۀ ارزیابی تخنیکی شما، به مقایسۀ سالهای پس از ایجاد سایت شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر، تا کنون چند فیصد به علاقمندان این سایت افزوده شده است؟

◙ سایت شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر افغانستان، از آغاز تا اکنون، علاقمندان زیادی را به خود جلب کرده و به طور تخمینی گفته میتوانم، که به مقایسۀ سال گذشته، ۵۰ فیصد به تعداد علاقمندان این سایت در داخل و خارج از کشور، افزایش به عمل آمده است.

■ شهید سلطان منادی، یکی از همکاران فعال شبکه در رادیو صبح بخیر افغانستان بود؛ میخواهم درمورد خدمات و شخصیت وی چیزهایی بگویید. همچنان، یکی از بهترین خاطره های کاری با این دوست و همکارتان را ابراز نمایید.

◙ سلطان محمد منادی، از جملۀ همکاران نزدیک ما بود، که در مدت سه سال، با هم همکار بودیم، سلطان، یک انسان متدین، پُرکار، با سلیقه و پُرتلاش بود و با همکاران خود رویۀ بسیار صمیمی و نیک داشت، هیچگاه نمیخواست، همکارانش را با لحن زشت جواب بدهد. هر لحظه و دقیقۀ کار با شهید منادی، برای همکارانش پُرخاطره است، که هیچگاه فراموش ما نمیشود. خداوند روحش را شاد داشته باشد.

■ آقای فضل همایون نظام، از صحبت تان تشکر.

◙ از شما هم تشکر.