«صلح ناعادلانه، بستر جنگی دیگر است»
آگاهان به این باورند که در حوزهی سیاست و حکومتداری در جوامع دموکراتیک تنها معیار، مردم استند و برای دستیابی به صلح عادلانه باید آزادیهای اساسی آنان در نظر گرفته شود، در غیر این صورت تلاشها به صلح ناعادلانه منجر خواهد شد.
سید جواد سجادی حسینی، پژوهشگر و استاد دانشگاه در گفتوگویی با شبکهی جامعهی مدنی و حقوق بشر (از این به بعد «شبکه») میگوید، چنانکه تجربهی جنگهای جهانی اول و دوم نشان میدهد، پایان جنگ و خشونت الزاما باید منجر به برقراری عدالت و برابری شود، در غیر این صورت صلح محقق نخواهد شد. «اگر در گفتوگوهای صلح، عدالت و آزادیهای اساسی مردم را در نظر بگیریم صلح خودبهخود محقق خواهد شد، در غیر این صورت هر نوع تلاشی ممکن است تنها منجر به قطع جنگ شود و به هیچوجه به صلح عادلانه دست نیابیم که در این صورت بستر یک جنگ دیگر در قالبی دیگر فراهم خواهد شد.»
شبکه: ارزیابی شما از جریان مذاکرات صلح تا کنون چیست؟ به نظر شما این مذاکرات تا چه اندازه موفق خواهد بود؟
سجادی حسینی: برای این ارزیابی باید عملکرد هردو طرف را در نظر بگیریم. حکومت افغانستان با اینکه برای آغاز گفتوگوهای صلح بهای گزافی را که همان آزادسازی پنجهزار زندانی بود پرداخت، اما در قبال این حسن نیت، پاسخ شایسته و مناسبی دریافت نکرد و طالبان نه تنها خشونتها را کاهش ندادند، بلکه به آن افزودند. این گروه در مذاکرات موضوعاتی را مطرح میکند که با واقعیتهای عینی جامعهی افغانستان سازگار نیست. وقتی ساختمان صلح طراحی و مهندسی میشود، نباید هیچگونه عیب و نقصی در آن وجود داشته باشد؛ زیرا هر عیبی باعث میشود که این ساختمان فرو بریزد و شمار زیادی زیر آوار شوند؛ بنابراین وقتی طالب به دموکراسی، حقوق بشر و حقوق زنان بیتوجه است و تنها باورهای ابتدایی و قرون وسطایی خود را مطرح و برای برآوردهشدن آن پافشاری میکند یعنی در پی صلح نیست. با در نظر داشت این موارد و مباحث مطرحشده در میز مذاکرات، برای موفقیت گفتوگوهای صلح زیاد جای خوشبینی نیست، برای کامیابی این مذاکرات هردو طرف گفتوگو، بهویژه طالبان باید به واقعیتهای عینی جامعهی افغانستان تن بدهند و موضوعاتی که در تاریخ بشر آزمایش شده و نتیجهی مناسب داده است را در نظر بگیرند. در حوزههای سیاست، حکومت و مردمسالاری، نمیتوان بر مردم حکومت کرد و آنان را نادیده گرفت، ما نمیتوانیم در پی پیشرفت جامعه باشیم، اما نیمی از جمعیت جامعه یعنی زنان را نادیده بگیریم.
شبکه: برای موفقیت گفتوگوهای صلح چه کارهایی باید صورت گیرد؟
سجادی حسینی: اگر در این میان منافع ملی افغانستان مطرح است و صلح برای مصالح مردم صورت میگیرد، آتشبس باید به عنوان نخستین گام در نظر گرفته شود. نمیتوان به گفتوگوهای صلح پرداخت، اما آتشبس نکرد و بر حجم خشونتها افزود. هردو طرف باید از خواستههای صد درصدیشان صرف نظر کنند و انعطاف به خرج دهند و معیار آنان مردم باشد. همانطور که پیشتر هم گفتم در عرصهی حکومت و سیاست نمیتوان به مردم، خواستهها، حقوق و سرنوشت آنان بیتوجه بود، با توجه به این موضوع بهترین اقدام که ملاک اعتبار آن نیز مردم استند، برگزاری یک همهپرسی پس از توافق صلح است؛ ما باید در کوتاهمدت یا بلندمدت به صلح دست پیدا کنیم و به پای صندوقهای رای برویم؛ یعنی طالبی که ادعا دارد امارت اسلامی بهترین حکومت برای مردم افغانستان است و جمهوریخواهانی که مدعیاند جمهوری و مردمسالاری بهترین حکومت است، این باورها را در معرض قضاوت مردم قرار دهند. من فکر میکنم دلیل ناتوانی ما در غلبه بر مشکلات، این است که ما معیار را گم کرده ومردم را فراموش کردهایم؛ پس باید به سراغ مردم رفت.
شبکه: با توجه به رویکرد طالبان نسبت به زنان، تا چه اندازه فکر میکنید پس از توافق صلح مشارکت زنان در حوزههای گوناگون برای طالبان پذیرفتنی باشد؟
سجادی حسینی: ممکن است این موضوع برای طالبان قابل قبول نباشد که به معنای بیتوجهی این گروه به واقعیتهای جامعهی افغانستان، امور حکومتداری، مسائل علمی و تجارب تاریخی است و این بیگانگی طالبان با واقعیت مشکلساز خواهد بود. به نظر من ما نباید در پی این باشیم که طالبان چهچیز را میپذیرد و چهچیز را نمیپذیرد، اگر به دنبال این موضوع باشیم، بدیهی است که این گروه چیزی جز امارت اسلامی را نمیپذیرد، ما باید به این فکر کنیم که چهچیز به صلح عادلانه منجر میشود و ساختمان صلح را استحکام میبخشد.
شبکه: با توجه به آنچه گفتید، فکر میکنید شرایط زنان پس از توافق صلح چگونه باشد؟ آیا امکان تکرار شدن دورهی حاکمیت طالبان وجود دارد؟
سجادی حسینی: فکر نمیکنم چنین باشد؛ ما 19 سال تجربهی مردمسالاری، حقوق بشر و دموکراسی را داریم، هرچند اینها در حوزههای مختلف مشکلاتی داشته است و زیاد موفق نبودهایم، اما همین هم خوبیهای فراوان و نتیجههای مثبت داشته است؛ به همین دلیل بازگشت به گذشته و ایدههای صد درصدی طالبان ناممکن است. اگرچه با ادغام طالبان در جمهوری اسلامی، ممکن است برخی محدودیتهای کوتاهمدت ایجاد شود، اما گذشته عملا تکرار نخواهد شد و زنانی که در عرصههای مختلف موفقیتهای بزرگی داشتهاند خانهنشین نخواهند شد.
شبکه: منظور از محدودیتهایی که گفتید چیست؟
سجادی حسینی: برای مثال در حال حاضر بر اساس قانون هیچگونه مانعی برای قاضی یا پولیسشدن زنان و فعالیتهای مدنی آنان وجود ندارد، اما در صورت مشارکت طالبان در حکومت ممکن است محدودیتهایی در مورد حضور زنان در بخشهای امنیتی و قضا اعمال شود و پسرویهایی وجود داشته باشد که البته به نظر میرسد موقتی باشد.
شبکه: نظرتان در رابطه با ترکیب جنسیتی تیم مذاکرهکننده چیست؟ چرا در جایی که میتوان گفت نشستی برای تعیین سرنوشت زنان است و حضور آنان تعیینکننده است، تعداد نمایندگان زن کم است؟
سجادی حسینی: به نظر من باید به این بیاندیشیم که چه فکر و ایدهای میتواند از حقوق زنان به صورت مطلوب پشتیبانی کند. ممکن است مردی که حقوق بشر را درک میکند و از حقوق زنان، تواناییهایشان و ستمی که به آنان شده آگاه باشد، به مراتب بهتر از زنی که آگاهی چندانی از حقوق بشر و حقوق زنان ندارد، بتواند از این موضوعات دفاع کند. به همین دلیل چیزی که مهم است ترکیب هیئت از نظر فکر و ایده است و به نظر من به جز تعداد اندکی از اعضای تیم، باقیمانده شاید حتی یک مقاله هم در مورد حقوق بشر نخوانده باشند و چیزی در مورد اسناد حقوق بشر ندانند.
شبکه: در این صورت به باور شما هیئت دولت از نظر کیفی قوی نیست؟
سجادی حسینی: نخیر، از لحاظ کیفی بسیار ضعیف است. یکی از مشکلاتی که ما داریم این است که در نظام جمهوری سهمخواهی زیاد است، کسی که متعلق به یک جریان است به این فکر میکند که به هر قیمتی باید در بخشی از حکومت سهم داشته باشد. در مورد گفتوگوهای صلح نیز همینگونه است، در این مذاکرات تنها به حضور بعضی افراد مشخص توجه شده است، در حالی که برخی از آنان از لحاظ فکری توانایی لازم برای نمایندگی از جمهوری را ندارند؛ به باور من وقتی پای سرنوشت به میان میآید باید اندیشید که چه کسی میتواند از مردم نمایندگی کند.
به باور این پژوهشگر، یکی از مشکلات موجود در میان برخی شهروندان، از جمله مردم عام، نخبگان، کنشگران سیاسی و سیاستمداران منفعلبودن آنان است و با چنین رویکردی زمینه برای تلاشهای موثر با هدف دستیابی به صلح فراهم نخواهد شد.