نیاز به بلوغ جامعه برای دسترسی کامل بانوان به حقوق اساسی؛ زنان راه درازی در پیش دارند
آگاهان به این باورند که در کنار چالشهای امنیتی، سطح پایین فرهنگ جامعه و عدم بلوغ فکری آن نیز از عوامل عدم دسترسی زنان به حقوق اساسیشان است و برای بهبود این وضعیت و فراهمکردن زمینهی پیشرفت بیشتر زنان، باید در جهت روشنگری اذهان عامه تلاش شود.
سید آقا حسین فاضل سانچارکی، معین پیشین وزارت اطلاعات و فرهنگ، نویسنده و فعال سیاسی در گفتوگویی با شبکهی جامعهی مدنی و حقوق بشر (شبکه) میگوید، عمدهترین چالشی که باعث عدم تکامل زنان و حضور قوی آنان در عرصههای سیاسی و اجتماعی میشود، جنگ و ناامنی است، اما در کنار آن سنتهای حاکم در کشور مانع دیگری برای رشد زنان به شمار میرود. «زنان بیشترین آسیب را از جنگ میبینند و اگر جنگ به پایان برسد، مشکل بنیادی و اساسی از سر راه آنان برداشته میشود، اما این یگانه مشکل زنان نیست، بلکه سنتهای ریشهدار حاکم در افغانستان مانع دیگری برای رشد و تکامل آنان است، این سنتها آنچنان قوی است که هنوز هم حضور آزادانهی زنان در ساختار نظام سیاسی و اجتماعی را برنمیتابد.»
شبکه: برای بهبود این وضعیت چه باید کرد؟
سانچارکی: نیاز است که در کنار پایاندادن به جنگ، در جهت رشد فرهنگ، تغییر ذهنیتهای حاکم بر جامعه و روشنکردن اذهان عامه از راههای مختلف کارهایی صورت بگیرد تا جامعه به حدی از رشد و بلوغ برسد که حقوق شهروندی، کرامت انسانی و منزلت زنان در آن حفظ و رعایت شود. زنان برای رسیدن به حقوق اساسی و امنیت روانی راه درازی در پیش دارند. طبیعی است که باید سرمایهگذاری کلان و وسیعی برای توسعهی فرهنگ صورت بگیرد، وقتی که میگوییم فرهنگ باید به عنوان یک مقولهی بزرگ که شامل تمام سطوح زندهگی از آموزش در خانه و مکتب گرفته تا مراحل بعدی از جمله در سطوح اکادمیک و تحصیلات عالی کار شود. رسانهها و جامعهی مدنی نیز نقش بسیار اساسی در توسعه و فراگیرساختن آگاهی اجتماعی دارند. توسعهی اقتصادی، رفاه اجتماعی، افزایش عواید مردم و ریشهکنشدن فقر و ناداری میتواند باعث رشد و تکامل ذهنی و اجتماعی شود؛ مردم وقتی فارغ باشند و درآمد خوبی داشته باشند، به مطالعه روی میآورند و از لحاظ فرهنگی در زندهگی آنان تنوع میآید و این سبب میشود که مقداری از این حالت عقبماندهگی دور شویم و پیشرفت کنیم. حکومت و سکتور خصوصی در این رابطه مسوولیت بزرگتری دارند و باید در این خصوص، چه در مرکز و چه در ولایات کار صورت گیرد. به صورت خلاصه باید گفت، مسایلی چون اقتصاد، آزادیها، فرهنگ و رشد اجتماعی مولفههاییاند که باهم گرهخوردهگی دارند و باید به صورت متوازن و متعادل روی تمام اینها سرمایهگذاری شود تا جامعه به رشد و تکامل برسد، حقوق و آزادیهای اجتماعی رونق بگیرد و مردم بیشتر با ارزشهای انسانی و مدنی آشنا شوند.
شبکه: شما گفتید که عمدهترین چالشی که جلو تکامل زنان را میگیرد، جنگ و ناامنی است. در این روزها گفتوگوهای صلح دولت با طالبان در جریان است و انتظار میرود که توقف جنگ یکی از نتایج آن باشد، ارزیابیتان از آنچه تا کنون در این مذاکرات گذشته است، چیست؟ آیا به نتیجهی مطلوبی خواهد رسید؟
سانچارکی: تا کنون نشانههایی که ما را به مذاکرات خوشبین کند، وجود نداشته است. گفتوگوهایی که بعضاً با برخی از اعضای هیأت مذاکرهکننده در دوحه داریم، نشان میدهد که آنان زیاد خوشبین نیستند و معتقدند که بر خلاف تصوراتی که از تغییر دیدگاه طالبان سخن میزند، هیچگونه تغییری در دیدگاه این گروه ایجاد نشده است؛ طالبان همان طالبان قدیمیاند، هنوز روی مواضع و نظریات سخت خود پابرجا استند و هیچ انعطاف و نگاه تسامحآمیزی در آنان به وجود نیامده است؛ بر این اساس، اولاً نمیتوان چندان به موفقیت این گفتوگوها امیدوار بود، ثانیاً اگر بر فرض توافقی هم صورت بگیرد، دقیقاً مشخص نیست که طالبان در نتیجهی آن در کجای قدرت قرار میگیرند؛ در محور قدرت قرار خواهند گرفت یا بخشی از آن خواهند بود. هر یک از این وضعیتها تاثیر خاصی بر وضعیت زنان، حقوق بشر و آزادیهای اساسی شهروندان خواهد گذاشت.
شبکه: در اینصورت آیا شما فکر میکنید زنان در نتیجهی این گفتوگوها وادار به پذیرفتن برخی تغییرات منفی خواهند شد؟
سانچارکی: اگر طالبان نگاه خود را عصری میساختند، واقعیتهای جدید موجود در جامعه و جهان را درک میکردند و میپذیرفتند که زنان به عنوانی نیمی از جمعیت کشور و بخش بسیار مهمی از جامعهی امروز باید در تمام عرصههای سیاسی و اجتماعی و ساختار قدرت حضور فعال داشته باشند، میتوانستیم به قضیه خوشبین باشیم، اما تجربهی حکومت پنجسالهی طالبان و فعالیتهای خشونتآمیز آنان در مناطق تحت تسلط شان در کشور، از جمله سنگسار و تیرباران دختران، زنان و جوانان از نمونههایی است که نشان میدهد، در حکومت فرضی طالبان هیچ جایگاه آبرومندانه و عزتمندی را نمیتوان برای زنان پیشبینی کرد.
شبکه: به نظر شما نفس حضور زنان در مذاکرات صلح میتواند تاثیری بر موقف زنستیزانهی طالبان داشته باشد؟
سانچارکی: اگر چه حضور چند زن در ترکیب هیأت گفتوگوکنندهی دولت جمهوری اسلامی افغانستان یک امر نیک و پسندیده است، اما متاسفانه این حضور زیاد قوی و تاثیرگذار نیست؛ ترکیب زنان در هیأت گفتوگوکننده باید مورد بازنگری قرار میگرفت و زنانی که تا حدودی از لحاظ فکری و علمی مسلط استند و قدرت استدلال قوی در مقابل طالبان را دارند در این ترکیب جای میگرفتند، تا میتوانستند نقش قویتر و پررنگتری در عرصهی گفتوگوها داشته باشند، اگر چه در حالتی که در تیم طالبان حتا یک زن حضور ندارد، حضور همین چند زن که تعدادی از آنان در جامعهی مدنی فعالاند و با ارزشهای مدنی و دموکراتیک آشنایی نسبی دارند، نسبتاً قابل قبول است، اما دولت افغانستان باید دقت بیشتری در این مورد به خرج میداد.
شبکه: مشارکت طالبان در حکومت چه تاثیری بر فعالیت جوامع مدنی خواهد گذاشت؟
سانچارکی: چنانکه قبلاً هم اشاره کردم، باید دیده شود که توافق صلح به چه صورتی شکل میگیرد؛ اگر در نتیجهی این توافق، طالبان به قدرت غالب تبدیل شوند، وضعیت میتواند بسیار نگرانکننده باشد، زیرا اگر این گروه با طرز فکری که دارد در محور قدرت قرار بگیرد، محدودیتهای بسیاری در جامعه ایجاد خواهد شد و جامعهی مدنی، رسانهها، زنان و اقلیتهای قومی و مذهبی مشمول این محدودیتها خواهند بود. اما اگر طالبان در بخشی از قدرت حضور داشته باشند، به نظر من تاثیرگذار نخواهند بود و مانند حزب اسلامی آقای حکمتیار در وضعیت کنونی افغانستان استحاله خواهند شد؛ چرا که در بیستسال اخیر تحولات ژرفی در همه سطوح و ساختارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی افغانستان به وجود آمده، یک نسل جدید در افغانستان ظهور کرده، ظرفیتهای جدیدی به وجود آمده است و جامعهی مدنی و رسانهها از قدرت زیادی برخوردارند. از آنجا که طالبان فکری برای عرضهکردن ندارند، وقتی بیایند ظرفیت فکری و علمی متناسب با ایجابات زمان را ندارند و به همین دلیل در وضعیت جدید غرق خواهند شد.
شبکه: با توجه به نگرانیهایی که در صورت غالبشدن طالبان در حکومت در رابطه با حقوق زنان وجود دارد، به نظر شما چه موضوعاتی در این رابطه باید از سوی هیأت مذاکرهکنندهی دولت مورد بحث قرار بگیرد؟
سانچارکی: اساسات نظام موجود افغانستان که در قانون اساسی تعریف شده است، باید از خطوط سرخ تیم دولت در گفتوگوها باشد. این اساسات شامل جمهوریت، اسلامیت، آزادیهای اساسی و حقوق شهروندی، حقوق زنان و تساوی حقوق شهروندی است. از نظر قانون، زن، مرد، مسلمان، هندو، شیعه و سنی همهگی برابر استند. آزادی نقد و بیان و عقیده نیز از خطوط سرخ و از اصول و اساساتی است که در نظام دموکراتیک افغانستان تعریف شده است.
شبکه: به نظر شما اگر قرار باشد برای رسیدن به توافق صلح، محدودیتهایی در مورد حقوق زنان از سوی تیم مخالف طرح شود، این مسأله پذیرفتنی است؟
سانچارکی: وقتی که حقوق زنان محدود میشود، این محدودیت منحصر به زنان نمیماند و حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی و آزادی رسانهها هم محدود میشود. محدودیت باید تعریف شود؛ آیا حقوق زنان در چارچوب شریعت از نگاه طالبان تعریف میشود؟ اگر چنین باشد واضح است که زنان باید در خانه باشند، اما اگر شریعت با قرائت مدرن تعریف شود، زنان اجازه دارند که در تمام ساختارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی حضور فعال، قوی و پررنگ داشته باشند و دوشادوش مردان حرکت کنند و در نتیجه از احراز هیچ پست و موقعیتی در جامعه محروم نمیشوند. این قرائتها باید مورد توجه قرار گیرد و مشخص شود که محدودیت به چه معنا است، هیأتهای گفتوگوکننده مجاز به معامله با هیچیک از ارزشها نیستند.
شبکه: چه تضمینی وجود دارد که طالبان پس از توافق صلح به تعهدات خود پابند بمانند؟
سانچارکی: ممکن است که از لحاظ فورمالیته و شکلی نهادهایی مانند سازمان ملل متحد و برخی کشورهای قدرتمند، بهویژه امریکا، قطر، آلمان، ترکیه و ازبیکستان که حامی روند صلح استند، بتوانند حمایت کنند، اما این حمایتها زیاد تاثیرگذار نخواهد بود. ضمانتکنندهی اصلی، حضور قوی و پررنگ مردم افغانستان، جامعهی مدنی، رسانهها و طرفداران نظام دموکراسی و جمهوریت برای دفاع از حقوق و ارزشهایشان است، در غیر این صورت طالبان با مشارکت در قدرت، در پی دگرگونکردن همهچیز خواهند بود، اما وقتی مردم متحد باشند و حضور قوی و پررنگ داشته باشند، طالبان قادر به هیچکاری نخواهند بود.
شبکه: پیشبینی شما از نتایج گفتوگوهای صلح چیست؟
سانچارکی: من فکر میکنم بخشی از وضعیت موجود در گرو روشنشدن سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری امریکا است. احتمالاً هم طالبان و هم کشورهای دیگر منتظر استند، ببینند که آیا امریکاییها از این گفتوگوها به صورت مقطعی و کمپاینی استفاده میکنند یا واقعاً میخواهند روند صلح افغانستان را به جایی برسانند و آبرومندانه از افغانستان خارج شوند. پس از انتخابات امریکا روشن خواهد شد که آیا امریکا به دنبال مصالحهی واقعی با طالبان، بیرونکردن نیروهایش از افغانستان و رهاکردن این کشور به حال خودش است یا اینکه میخواهد پروندهی افغانستان را به دست برخی کشورهای همسایه بدهد یا با شرکای بینالمللیاش به ریشهکنکردن تروریسم و افراط گرایی و دفاع از نظام موجود افغانستان ادامه بدهد.
به باور آقای سانچارکی، ادامهی گفتوگوها به شکلی که هیچ پیشرفتی در آن به وجود نیاید، به کلی بیهوده است و وقتی طالبان حاضر به توافق بر سر ابتداییترین و بدیهیترین مسایل نیستند، گفتوگو با آنان هیچ سودی ندارد.