لزوم آموزش به زبان مادری
عزیزالله ایما زبان مادری از نخستین تپشها و صداهایی که میانِ کودک و مادر گونهیی از تفاهمِ متقابل ایجاد میکند، آغاز میگردد. مادران از جنبش کودکان در شکم و کودکان پس از حسِ تپیدنِ تنِ مادران به چیزهایی پیمیبرند که سازندۀ رابطۀ گویشیست. با چشمبازکردن کودک به دنیا، نگاههای کودک و مادر نخستین بیانِ رویاروی مادر و کودک است که با دستوپا زدن و یا گریستنِ کودک و شیردادن مادر به کنش میپیوندد. روندِ شکلگیری زبان کودک هممانندی دارد با روندِ پیدایش زبان و گفتار در جوامع بشری. کودک پیش از زادن صداهایی از مادر، پدر، ماحول و محیط شنیده است. نخستین آوازهای کودکان در تقلید از صداهای چهارسو بلند میشوند که به گونهیی با آواهای پیش از زایش و بطنی هم آمیختهاند. شنیدههای پیشاکلامی کودک زمانی کلامی میشوند که کودک به بازگویی آواهای مادر و دَوروبر میپردازد و نخستین واژههای تکهجایی را به زبان میآورد. این واژکهای کوتاه و تکهجا آغازگرِ بازی بیانی کودک و مادر نیز است. میتوان گفت، گونهیی از بازی زبانی میان مادر و کودک با قاعدههای ویژه شکل میگیرد. کلمات کودکانه هرچند کوتاه، تکهجا و در پیوند با گویشِ مادر و ماحول کودک صدا مییابد، اولین دایرۀ فهمِ آن میانِ مادر و کودک و یا والدین و کودک میتواند باشد. کودک از میان صداهای بسیاری که میشنود، همان آهنگ و هجای آغازِ واژهها را، گاهی هم پیوسته با هجاهای میانی و پایانی بازمیگوید: قوقوقوقو – ققو مادر – ما پدر – په بیا – با برو - بو این صداها و گویشها نقشِ بنیادی در ساختِ خانۀ زبان مادری دارند. دکتور تووه کانگاس استاد و نظریهپرداز در زمینۀ زبان مادری میگوید: «زبان مادری زبانی است که انسان به آن میاندیشد و خواب میبیند.» و میافزاید که زبان مادری چون پوست تن است و دچار تغییر نمیگردد و زبانهای دیگر پوششی بیش نیستند. با…