جنسیت چیست؟ و برابری جنسیتی به چه معناست؟

نویسنده: ویرا نابرابریهای گوناگون، از جمله نابرابری میان زنان و مردان در عرصه های سیاست، اقتصاد، فرهنگ، دین و در کل، اجتماع، از جمله مشخصات جوامع سنتی به شمار می رود. این نابرابریها در جوامع سنتی تا حدی جا می افتند و با گوشت و خون فرهنگ سنتی خلط می شوند. ایجاد برابری و یا تلاش برای آن در همچو جوامع غیرطبیعی به شمار می رود. یکی از علتهای پیشرفت کشورهای مدرن و یا در حال گذار به مدرنیته، این بوده، که نیمۀ دیگرِ جامعه (زنان) را وارد مناسبات قدرت، در همه شکلهای آن، نموده اند. در جوامع مدرن، دخیل ساختن زنان در تمام جوانب زندگی اجتماعی، کار را تا طرح پایان جنسیت کشانده است . پایان جنسیت، بدین معناست که زنان و مردان، بدون توجه به باورها، ذهنیتها و سیستمهایی که کارکردهای خاصی را برای آنها در جامعه ترسیم می کند؛ از تمام مزایا و امتیازات زندگی عادلانه و مساویانه بهرمند شده می توانند . این که دیگر زنان نباید از جانب خانواده و یا اجتماع، به عنوان موجودات مجزا و متفاوت از مردان، دانسته شوند و نباید بر مبنای چنین دیدی، قایل به وظایف و کارکردهای خاصی برای زنان در جامعه شد. همچنین نباید مردان، برتر از زنان دانسته شوند؛ بلکه مرد و زن، به عنوان انسان، حق شامل شدن مساویانه به تمام مناسبات اجتماعی را داشته باشند و از حقوق و امتیازات شهروندی یکسان برخوردار شوند. زنان، در کنار برخوردار ی از فرصتها، در برابر مقدار کاری که انجام می دهند باید مزد مساوی با مردان دریافت نمایند. جنسیت، متفاوت از «جنس» است. جنس، مبنای فزیولوژیک دارد؛ در حالی که جنسیت، مبنای فرهنگی دارد. جنس قابل تغییر نیست؛ مگر توسط عمل جراحی. در حالی که جنسیت، به باورها، ذهنیتها و سیستمهایی بر می گردد، که در جو خاص فرهنگی و اجتماعی، جا افتاده است و…

ادامه خواندنجنسیت چیست؟ و برابری جنسیتی به چه معناست؟

انتخابات و انتظارات مردم

گفتگویی با محمد محسن ضیا ایوبی، مسؤول برنامه های مؤسسۀ خدماتی و فرهنگی طلوع و بنیاد اجتماعی برای توسعۀ روستاهای دور دست و عضو شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر افغانستان میدانیم که انتخابات مبتنی بر این پیش فرض است که حکومت مشروعیت خود را از مردم میگیرد. به نظر شما انتخابات افغانستان با چه مشکلاتی مواجه است و مشروعیت حکومت منتخب را چگونه بررسی میکنید؟ افغانستان کشوری است که سه دهه جنگ را پشت سر گذاشته و هنوز هم گرفتار مشکلات امنیتی گسترده است. همانگونه که شما گفتید، مشروعیت حکومتها ناشی از رأی مردم است و این مشروعیت زمانی وجود خواهد داشت که رأی مردم تبلور ارادۀ آزاد مردم باشد. به نظر من انتخابات در صورتی میتواند نقش مؤثر داشته باشد که در یک فضای امن برگزار شود و مردم بتوانند آزادانه از اراده و تصمیم خود برای انتخاب رییس جمهور و یا نمایندگان خود استفاده کنند. این زمانی ممکن است که امنیت سراسری در افغانستان وجود داشته باشد؛ زیرا وقتی امنیت نباشد تمام مردم نمیتوانند آزادانه در انتخابات شرکت کنند و بدون هیچ گونه فشار و ترس و محدودیتی رأی خود را در صندوقها بریزند. بنابراین انتخابات افغانستان با مشکلات امنیتی فراوانی دچار است و روشن است که ارادۀ آزاد مردم ممکن است تحت تأثیر این مشکلات امنیتی محدود شود و آنها نتوانند مطابق میل خود در انتخابات سهم بگیرند و رأی بدهند. نکتۀ مهم دیگر، عدم آگاهی کافی از انتخابات و اهمیت رأی است. مردم افغانستان تازه فرصت رأی دادن و انتخاب کردن رییس جمهور و نمایندگان خود را یافته است. به صورت طبیعی، ابتدایی بودن تجربۀ انتخابات، خود باعث کمبود آگاهی از آن است. از سوی دیگر، کمیسیون انتخابات و نیز نهادهای مدنی در زمینۀ آگاهی عامه از انتخابات، در قریه ها و مناطق دور دست توجه کافی مبذول نکرده اند. وقتی آگاهی عامه…

ادامه خواندنانتخابات و انتظارات مردم

دموکراسی، انتخابات و انسانی ساختنِ سیاست

محمد حسین سرامد به نظر می رسد که مسألۀ قدرتِ سیاسی و مباحثِ مرتبط با آن، محوری  ترین مسأله در سیاست به شمار می  رود. ما بدونِ آن که قصد داشته باشیم که به تمامِ مواردِ پُرشمارِ مربوط به قدرت بپردازیم، یاد آور می  شویم که در نظامِ دموکراسی، تمامِ این مباحث، بر محورِ اراده و منافعِ مردم می  چرخد؛ از این رو مسألۀ قدرتِ سیاسی و تمامیِ مباحثِ مرتبط با آن را همواره باید با تکیه بر اراده و رضایتِ مردم و برای رسیدن به خواستهای مردم، موردِ بررسی و ارزیابی قرار داد و اراده و منافعِ مردم را از این جهت، معیارِ ارزیابیِ قدرت به شمار آورد. این دیدگاه، اولاً قدرت را ناشی از ارادۀ مردم می  داند و ثانیاً، قدرت در صورتی مشروعیت دارد که برای تحققِ خواسته  ها و منافعِ مردم استفاده شود. بنابراین در نظامهای دموکراتیک، قدرتِ سیاسی، خاستگاه مردمی دارد؛ یعنی منشای اصلیِ قدرت را خواست و رضایتِ مردم تشکیل می  دهد. باید درنظر داشت که در اینجا، کلمۀ «مردم» بر مجموعِ افرادی اطلاق می  شود، که در یک جامعه عضویت دارند و به لحاظِ هویتِ اجتماعی و سیاسی، دارای اشتراکاتِ رسمی و موردِ توافقِ همگانی اند و هرگز نمی  توان آنها را از همدیگر تجزیه کرد و برای شان هویتِ فردیِ مستقل از همدیگر قایل شد. یعنی، ممکن است افرادِ بی  شماری در تشکیلِ مردم نقش داشته باشد، بدون آن که بتوان ادعا کرد که چه کسی مردم است و یا کسی و یا کسانی را به معنای دقیقِ کلمۀ مردم به شمار آورد. در عینِ حالی که ممکن است همۀ مردم همواره در عملکرد  هایی که به نامِ مردم اجرا و ثبت می  شود، نقش نداشته باشند. در اینجا به نظر می  رسد که مسأله به ناحق…

ادامه خواندندموکراسی، انتخابات و انسانی ساختنِ سیاست

بیانیۀ مطبوعاتی نهادهای جامعۀ مدنی افغانستان در اعتراض به روند غیرقانونی محاکمۀ متهمان قتل «شکیلا» و سایر قربانیان خشونت

به نامِ خداوندِ دادگر و توانا بیانیۀ مطبوعاتی نهادهای جامعۀ مدنی افغانستان در اعتراض به روند غیرقانونی محاکمۀ متهمان قتل «شکیلا» و سایر قربانیان خشونت سه ­شنبه ۵ سنبلۀ ۱۳۹۲ هجری ـ خورشیدی هموطنان آزاده، مسؤولین محترم دولتی، همان­گونه که در جریان قرار دارید، وضعیت حقوق­بشر، حقوق اقلیت­ها و به­ویژه حقوق زنان و خشونت­هایی که همیشه و در همه­جا علیه آنان روا داشته می­شوند، هر روز بدتر شده و می­رود تا دست­آوردهای دموکراتیک و حقوق­بشری دهۀ اخیر را به کلی محو نماید. در این راستا به­روشنی دیده می­شود که گراف خشونت علیه زنان طی دو سال گذشته به­طور شگفت­انگیزی سیر صعودی یافته و زنان را به­دلیل موجودیت تهدیدهای جدی، به لاک دفاعی شدید ناشی از هراس و احساس ناامنی کشانیده است. مثلاً در دو سال اخیر، ما شاهد اقدامات خودسرانۀ زورمندان محلی در رابطه با خشونت علیه زنان بوده­ایم که می­توانیم به سنگسار زنان، شلاق زدن آنان، گوش و بینی بریدن، تجاوزهای جنسی، قتل­های بی­شماری که علیه آنان صورت گرفته، اشاره نماییم، که متأسفانه یا مورد پی­گیری قرار نگرفته­اند و یا با اعمال نفوذ مقتدران، روند رسیدگی، تحقیق و محاکمه را با مشکل جدی مواجه ساخته که اغلب آن‌ها نهایتاً به تبرئۀ متهمان انجامیده­اند. در این خصوص می­توان به دو محکمۀ «شکیلا» و «سحرگل» اشاره نمود، که در هر دو فقره، برخلاف اسناد، شواهد و قراینی که بر ارتکاب جرم متهمان دلالت دارند، آن­ها در ناباوری کامل توسط محاکم تبرئه گردیده­اند. در خصوص شکیلا، دختر ۱۶ ساله­یی که در تاریخ ۷ دلو ۱۳۹۰ در خانۀ آقای سیدهادی واحدی بهشتی (عضو شورای ولایتی بامیان و برادر آقای فکوری بهشتی عضو ولسی جرگه)، در بامیان به ­قتل رسیده است، در اولین جلسۀ دادگاه ابتدایی، قاضی عطاءالله متین به­علت ناقص بودن تحقیقات، دوسیه را جهت تکمیل شدن به سارنوالی ارجاع داد. پس از انتقال یافتن دوسیه به کابل، تحقیقات مجددی توسط…

ادامه خواندنبیانیۀ مطبوعاتی نهادهای جامعۀ مدنی افغانستان در اعتراض به روند غیرقانونی محاکمۀ متهمان قتل «شکیلا» و سایر قربانیان خشونت

آیا می توان آزادی بیان را تنها به مثابۀ روش پذیرفت؟

نویسنده: ویرا آزادی بیان یکی از پایه های دموکراسی و مهمترین ارزش دنیای مدرن است. آزادی بیان با آزادی اندیشه و آزادی مطبوعات دارای وجوه مشترک است؛ زیرا آزادی اندیشه و فکر، بدون آزادی بیان و آزادی بیان بدون آزادی مطبوعات بی معناست. پس آزادی اندیشه ، آزادی بیان و آزادی مطبوعات سه ضلع مثلثی اند، که تنها در فضای یک جامعۀ دموکراتیک می توانند ترسیم شود.در جوامع در حال گذار به مدرنیته، ارزشها و ساختارهای مدرن، در برابر ارزشها و ساختارهای سنتی قرار می گیرند. چالش ارزشهای سنتی با ارزشهای دنیای مدرن، گاهگاهی، به محدودیت و انکار ارزشهای مدرن می انجامد. آزادی بیان، به عنوان یکی از با اهمیت ترین ارزشهای دنیای مدرن، با چالشهای گوناگونی در جوامع در حال گذار، رو به رو می شود. مخالفین آزادی بیان، با عناوین مختلف و با ارایۀ دلایل گوناگون، کوشش می کنند تا آزادی بیان را نامطلوب جلوه دهند و از نهادینه شدن آن جلوگیری نمایند. جوامعی که هنوز در بستر سنت به سر می برند، بیشترین مخالفین آزادی بیان را در دامان خود پرورش می دهند؛ آنها آزادی بیان را، به عنوان ارزش، نمی پذیرند. آزادی بیان، تنها ارزش نیست؛ بلکه روش مناسبی برای جلوگیری از به میان آمدن فاصله میان مردم و حکومت و انهدام حکومت در نتیجۀ دوری آن از مردم، نیز است. ساختار دولت، خصوصاً با آغاز عصر جدید (از قرن ۱۸ میلادی به اینسو)، به گونه یی شکل گرفته است، که برای حفظ آن و برای برپایی حکومتها، حد اقل به یک مقدار آزادی در بیان نظریات، برای مردم نیاز است. یعنی شهروندان باید آزادی بیان را، حد اقل به عنوان روش نیکو، برای بیان نظریات شان، جهت اصلاح حکومت، داشته باشند. همیشه در میان مردم و در سطح حکومت، جریانی از اطلاعات وجود دارد. اطلاعاتی که میان مردم جریان دارد، باید به حکومت…

ادامه خواندنآیا می توان آزادی بیان را تنها به مثابۀ روش پذیرفت؟

حق دستـرسی به اطلاعـات وتأمین دموکراسی

گفتمان ویژه یی درباب حق دستـرسی به اطلاعـات وتأمین دموکراسی صباح حق دسترسی به اطلاعات و آزادی بیان، یکی از پیش زمینه های مهمی برای نهادینه شدن دموکراسی درکشور است که تحقق این اصل، با رهایئ مطبوعات ازبند انفعال وانحصار و ارتقای کیفی رسانه ها ارتباط ارگانیک دارد. درپیوند با دو مؤلفۀ مرتبط به هم یعنی (حق دسترسی به اطلاعات) و(تأمین دموکراسی)، این عزیزان صاحبنظر را به میزبانی گفتمان فراخوانده ایم: ۱- عبدالحمید مبارز رئیس اتحادیۀ ملی ژورنالیستان. ۲- میرعبدالواحدهاشمی مسؤول مؤسسۀ فرهنگی"نی". ۳- صدیق الله توحیدی مسؤول دیده بان رسانه ها. ۴- مجیب خلوتگرمسؤول بخش رسانه ها در مؤسسۀ OSI. ۵- معاون سر محقق سید علیشاه روستایار عضو اکــــــــادمی علوم افغانستان. ۶- انجنیرغلام سخی ارزگانی مسؤول سایت"کاتب هزاره"، پژوهشگر ونویسنده. واینک پرسشها وپاسخها را به ترتیب سیماهای تصویری آنان باهم میخوانیم: شما نقش رسانه ها را در بازتاب حقایق واطلاع رسانی در شرایط کنونی کشور چگونه ارزیابی میکنید؟ عبدالحمید مبارز: برخی از رسانه هاکه سعی دارند بیطرفی وغیر جانبداری خود را حفظ نمایند، میکوشند تا اطلاعات را بدست آورده به مردم برسانند. اینگونه رسانه ها تا اندازه یی مؤفق اند تا وجیبۀ خود را ادا نمایند؛ مگر بدون تردید به مشکلات وموانع روبرو شده وروبرو میشوند. میرعبدالواحد هاشمی: همانطوریکه رسانه ها را قوه چهارم و نظارت کننده بر سه قوه دیگر در حکومت های دمکراتیک شمرده اند تا از اعمال و رفتار این سه قوه دیده بانی نمایند در افغانستان هم میتواند چنین نقش را داشته باشند و تا حدی رسانه های افغانستان توانسته اند شهروندان را از وقایع و حوادث کشور در جریان بگذارند و این همه کار اطلاع رسانی دربسیاری از کشور ها مخصوصآ کشور های بحرانی و به طور مشخص افغانستان که مسؤولین حکومتی هیچ نوع عادتی ندارند تا اطلاعاتی را که حق شهروندان است در اخیتار رسانه ها قراربدهند؛ حتا بعض اوقات کار اطلاع…

ادامه خواندنحق دستـرسی به اطلاعـات وتأمین دموکراسی

اعلامیۀ شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر پیرامون حملات هراس‌افگنانه در شهر جلال آباد

به نامِ خداوند آگاه و دادگر اعلامیۀ شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر پیرامون حملات هراس‌افگنانه در شهر جلال آباد ۱۳ اسد ۱۳۹۲ برابر با ۴ اگست ۲۰۱۳ کابل ـ افغانستان سوگمندانه اطلاع حاصل کردیم، که حملات هراس‌افگنان، به روزهای شنبه و یکشنبه، مؤزخ ۱۲ و ۱۳ اسد ۱۳۹۲ هجری ـ خورشیدی، شهر جلال آباد و باشنده‌گان آن‌را، در ماه مبارک رمضان و در آستانۀ عید سعید فطر، به سوگ نشاند.      حملۀ نخست، که به روز شنبه، در مقابل قنسولگری هند صورت گرفت، جان ۹ تن از شهروندان کشور را گرفت و ۲۱ تن دیگر در نتیجۀ آن زخم برداشتند. اکثر قربانیان این جنایت نابخشودنی را کودکان و نوجو ا نان تشکیل می‌دهند. این حمله درحالی صورت ‌گرفت که کودکان و نوجوانان، مصروف فراگیری دانش دینی در مسجد بودند و در نتیجۀ این حملۀ وحشیانه، جان‌های شیرین شان را ازدست دادند.      در حملۀ دوم، که یک روز بعد، در شرق شهر جلال آباد به وقوع پیوست، ۱۶ تن از شهروندان غیر نظامی زخم برداشتند، که در میان آنان زنان و کودکان نیز می‌باشند.      این بار نخست نیست که چنین جنایات هراس‌افگنانه در افغانستان اتفاق می‌افتد؛ انفجارهای یادشده، نمونه‌هایی از جنایات ضد‌بشریی است، که همواره در هر گوشه و کنار کشور اتفاق می‌افتد و وجدان بشری را جریحه دار می‌سازد.      شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر افغانستان، این جنایت نابخشودنی را با شدیدترین الفاظ محکوم می‌کند و حس انزجار و نفرت عمیق خویش را نسبت به عاملین آن ابراز می‌نماید.      شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر افغانستان، خود را در سوگ و درد قربانیان این حادثۀ المناک شریک دانسته، روح قربانیان را شاد می‌خواهد و برای بازمانده‌گان شان تسلیت می‌گوید. ما برای تمامی هموطنان زخم‌دیدۀ این حادثه، شفا و صحت کامل استدعا می‌نماییم.      به باور ما، تروریستان نمی‌توانند با حملات هراس‌افگنانه و جنایات…

ادامه خواندناعلامیۀ شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر پیرامون حملات هراس‌افگنانه در شهر جلال آباد

کتاب نشر شده از سوی شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر در جمع بهترین نشرات پژوهشی کشور

نعیم نظری، هماهنگ کنندۀ اجرایی شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر افغانستان وزارت امور خارجۀ افغانستان، از بهترین کتابهایی که از سوی نویسندگان و پژوهشگارن افغان، در زمینـه های سیاست خارجی و روابط بین المللی، تهیه گردیده و در فاصلۀ زمانی ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۷ خورشیدی، به نشر رسیده اند، استقبال نموده و به آثار برتر، جوایز و تقدیر نامه های ارزشمند اهدا نمود. وزارت امورخارجۀ افغانستان، برای اولین بار جشنوارۀ گزینش بهترین کتاب را در عرصۀ سیاست خارجی، روابط بین المللی، تأریخ معاصر افغانستان و حقوق و سیاست، زیر نام «جایزۀ عالی علامه محمود طرزی» راه اندازی نمود. در محفل با شــکوهی، که عــصر روز پنجشنبه ۱۳ مارچ ۲۰۰۹، در سالون کنفرانسهای وزارت امور خارجۀ افغانستان، به همین مناسبت راه اندازی گردیده بود، برخی از اعضای کابینه، تعدادی از اعضای شورای ملی، هیئتهای کورد دیپلوماتیک و نویسندگان و روشنفکران افغانستان حضور داشتند. در این محفل، دکتور رنگین دادفر سپنتا، وزیر امور خارجۀ کشور، در سخنرانی افتتاحیۀ خویش، گفت: «این جشنواره به نام دانشمند بزرگ، روزنامه نگار و پدر روشنگری معاصر افغانستان، علامه محمود طرزی، راه اندازی گردیده است. وزارت امور خارجۀ کشور افتخار دارد که میزبان چنین جشنوارۀ ارزشمندی است». برنامۀ گزینش بهترین آثار چاپ شده، از سوی مرکز مطالعات ستراتیژیک وزارت امور خارجه، راه اندازی گردیده بود و آثار، از سوی گروه داوران متشکل از کارشناسان امور ملی و بین المللی، مورد ارزیابی قرار گرفته بود. درین جشنواره ۱۲۵ عنوان کتاب، نامزد شده بودند، که ۸۱ عنوان آن، به مرحلۀ دوم راه یافتند. سپس هیئت داوران، از آن جمع، شش عنوان کتاب را به مرحلۀ بهترین آثار چاپ شده، معرفی نمودند. همچنان، هیئت داوران، یک عنوان کتاب را به عنوان کتاب برتر در زمینۀ حقوق بشر، معرفی کردند. دکتور داؤود مرادیان، رییس مرکز مطالعات ستراتیژیک وزارت امور خارجه، در مورد اهمیت این برنامه گفت: «این جشنواره دارای…

ادامه خواندنکتاب نشر شده از سوی شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر در جمع بهترین نشرات پژوهشی کشور

«اقتدار، ثروت، دانش» و «مطبوعات آزاد»

«اگر مخیر شوم که بین حکومتی بدون مطبوعات و مطبوعاتی بدون حکومت یکی را انتخاب کنم لحظه یی در گزینش دومی شک نمی کنم.» توماس جفرسون نویسنده: کوهکن اقتدار، ثروت و دانش، در جوامع انسانی، سه منبع اصلی قدرت اند. در مقاطع مختلف تأریخ بشریت، عدم توزیع عادلانۀ اقتدار، ثروت و دانش میان انسانها سبب بروز استعمار، بهره کشی و هزارگونه بی عدالتی دیگر گردیده است. مسیر تکامل ساختارها و ارزشهای اجتماعی، همیشه در جهت توزیع عادلانۀ این سه منبع قدرت بوده است. به میان آمدن ساختارهای دموکراتیک، قایل شدن نقش به تودۀ مردم، در ساماندهی به ساختارهای دموکراتیک، به میان آمدن جامعۀ مدنی، به میان آمدن اعلامیۀ جهانی حقوق بشر و... همه و همه تلاشهایی به منظور زمینه سازی برای توزیع عادلانۀ اقتدار، ثروت و دانش میان انسانها بوده است. دانش، یکی از این سه منبع قدرت است. دانش در اینجا تنها «علم تجربی» نیست، بل به معنای معرفت و آگاهی عمومی است. دانش در اینجا، به معنای مجموع دانستنیهای انسانی، اعم از علوم تجربی، غیرتجربی و سایر دانستنیها می باشد. دانش، با این معنا، منبع قدرت انسانها است. با به دست آوردن چنین دانشی، انسان، توان چیره شدن بر سایر انسانها و طبیعت را حاصل می کند؛ می تواند به اجتماع انسانی سازمان خاص ببخشد و یا به عبارۀ دیگر اجتماع انسانی را مطابق سلیقه و ذوق خویش شکل دهد. همچنین می تواند طبیعت گنگ را به حرف زدن وادارد و با علم تجربی، رازهای پنهانی طبیعت را کشف کند. انسان، با دانش، تنها به کشف و شناسایی طبیعت اکتفا نمی کند، بل دست به تصرف در آن می زند و آن را به صورت دلخواه خویش سازمان می دهد. گویی انسانِ با دانش طبیعت را ناقص می یابد و با استفاده از دانش و آگاهی خویش، در پی اصلاح آن می باشد. تأریخ بشریت گواه…

ادامه خواندن«اقتدار، ثروت، دانش» و «مطبوعات آزاد»

انتخابات، حق سیاسی و نهادهای مدنی

گفتگو با احمد ضمیر جمال، رییس نهاد عیاران افغانستان در نظامهای دموکراتیک، انتخابات را به عنوان یک حق سیاسی برای ایجاد حکومت، یک اصل میدانند؛ لطفاً در مورد این حق توضیح دهید. حق سیاسی، یکی از حقوق بشری است. حقوق بشر، متعلق به تمام انسانهاست و هیچ تمایزی در رابطه با این حق، میان انسانها وجود ندارد. یعنی تمام شهروندان یک کشور، اعم از زن و مرد، پیر و جوان و مسلمان و غیرِمسلمان، باهم به طور مساوی از این حق برخوردارند و همگی به طور یکسان حق دارند که در انتخاب حکومت و زعیم سیاسی شان نقش بگیرند. طوری که شما گفتید، انتخابات یک حق سیاسی است و بنابراین همۀ شهروندانی که واجد شرایط رأیدهی باشند، میتوانند از این حق استفاده کنند و در انتخاب رییس جمهور آینده سهم بگیرند. این نکته را هم توضیح دهم که حق سیاسی عبارت از حقی است که یک شهروند در رابطه با قدرت سیاسی و دولت مربوطه در جامعه دارد. میدانیم که انتخابات، مهمترین جلوۀ حق سیاسی شهروندان یک کشور است؛ امّا حق سیاسی مردم در انتخابات خلاصه نمیشود، مردم، در مراحل پس از انتخابات دارای چه حقوق سیاسی هستند؟ حق انتخاب کردن، یکی از حقوق سیاسی شهروندان است. غیر از انتخاب کردن زمامداران سیاسی، حق نظارت بر اعمال و کارکردهای حکومت منتخب، حق دیگری است که بعد از آن که حکومت از طریق رأی مردم ایجاد شد، شهروندان باید از آن برخوردار شوند. قرار بر این است که حکومت باید خادم مردم باشد و برای رفاه و آسایش بیشتر مردم تلاش کند و مطابق خواست مردم عمل نماید. برای این که حکومت مطابق این قرار عمل کند باید شدیداً تحت نظارت مردم و نهادهای مردمی قرار داشته باشد. بخشی از این نظارت بر حکومت توسط نهادهای درون دولت انجام میشود. مثلاً: نمایندگان مردم در پارلمان و نیز قوۀ قضاییه،…

ادامه خواندنانتخابات، حق سیاسی و نهادهای مدنی