دموکراسی، نقشِ شهروندی و حقِ دسترسی به اطلاعات

حسین سرامد در نظامهای دموکراتیک، معمولاً مردم را با تعبیرِ «شهروند» تعریف میکنند. در نظامهای استبدادی و توتالیتر، این اصطلاح وجود ندارد و به جای آن از اصطلاحِ «رعیت» استفاده میکنند. اصطلاحِ رعیت، بیانگرِ این نکته است که مردم از هیچگونه حق و اراده یی، در مقابلِ حکومت و زمامداران، برخوردار نیستند و صرفاً تابعانِ مکلف و بی ارادۀ آنان هستند و هرچه از سوی آنان دستور داده شود و مطابقِ میلِ آنان باشد، مردم، مکلف و مجبور اند که اطاعت کنند. برای این اطاعت خواهی، دلیلی نیز ضرورت نبود؛ زیرا خشمِ قدرت، آنان را با قوۀ قهریه و اِعمالِ فشار و کاربردِ خشونت، به چنین اطاعتی وادار میکردند. بنابراین، مردم در مقابلِ سرنوشتی که برای شان رقم زده میشد، هیچ اراده یی از خود نداشتند و مجبور بودند که به سرنوشتِ خود تن در دهند. امّا مفهومِ شهروند، متکی است بر حقِ شهروندی؛ یعنی شهروندان، در برابرِ دولت و مراجعِ رهبریِ قدرت، از حقوقِ مشخص و معینی برخوردار اند و دولت نیز مکلف به رعایت و حفاظتِ این حقوق هستند. این حقوق، توسطِ قانون تعریف میشود، چون برای تمامِ شهروندان به رسمیت شناخته میشوند؛ بنابراین، هرشهروند، در مقابلِ حقوقِ دیگران، مکلف نیز هست. یعنی، «شهروند»، هم حق دارد و مُحِقّ شناخته میشود و هم در مقابلِ حقوقِ دیگران، مکلف و مسؤول است. در حالی که اصطلاحِ «رعیت»، انسان را در مقابلِ دولت و مراجعِ قدرت، صرفاً مکلف میداند. بنابرتعریفِ آزاد و مُحِقّ بودنِ انسان، شهروندان، صاحبِ سرنوشتِ خود هستند و خود، سرنوشتِ خود را انتخاب میکنند. یکی از حقهای مهمِ شهروندان، حقِ سیاسیِ آنان است. این حق، آنان را قادر میسازد که در تعیینِ سرنوشتِ سیاسیِ خود و انتخابِ زمامداران و رهبرانِ سیاسی خود نقش داشته باشند و عملکردهای آنان را موردِ نظارت و کنترل قرار دهند. مردم، برای استفاده از این حق، در انتخابات شرکت میکنند…

ادامه خواندندموکراسی، نقشِ شهروندی و حقِ دسترسی به اطلاعات

دسترسی به اطلاعات، مؤلفۀ مهمِ شهروند شدن

در گفتگویی با استاد عبدالحمید صفوت، استاد دانشکدۀ ‍‍‍ژورنالیسم دانشگاه بلخ منوچهر ابراهیمی جنابِ آقای صفوت، با عرضِ سپاس از این که در گفتگو با ما شرکت کردید، پرسشِ نخست را این گونه مطرح مینمایم، که دسترسی به اطلاعات در افغانستانِ امروز از چه اهمیتی برخوردار است؟ با سپاس از شما. به نظر من میزانِ دسترسی به اطلاعات، حیثیتِ حیاتی دارد؛ زیرا سهمگیری مردم در تصامیمِ ملی، در نبودِ اطلاعات، شکل گرفته نمیتواند. باید اطلاعاتِ لازم، در تمام زمینه ها، در اختیارِ مردم قرار داده شود و راههای دسترسی آسان برای اقداماتِ آینده فراهم گردد؛ در غیرِ آن، انحصارِ اطلاعات، موجبِ تمرکزِ قدرت گردیده و اِعمالِ قدرت به گونه یی خواهد شد که ریشۀ عدالت را نابود کند و فساد را به هرنحوی گسترش دهد. آیا در تصورِ شما، دسترسی به اطلاعات، از اصول اساسی دموکراسی است؟ و آیا در نبودِ قانونِ دسترسی به اطلاعات، دموکراسی آسیب خواهد دید؟ دسترسی به اطلاعات، یکی از ارکانِ دموکراسی است. در حالِ حاضر، داشتنِ اطلاعات، خود قدرت است و اگر موانعی فراروی دسترسی به اطلاعات ایجاد شود، افراد در جامعه سلبِ قدرت میشوند و این خود به ساختارِ دمکراسی زیان میرساند؛ امّا به دلایلِ بی شمارِ ملی و فراملی، باید دسترسی و میزانِ دسترسی به اطلاعات، برای حفظِ ثبات و جلوگیری از بهره برداریهای خلاف، قانونمند شود. چرا آزادی اطلاعات و حقِ دسترسی به اطلاعات را «اکسیژن مردم سالاری یا دموکراسی» خوانده اند؟ به خاطری که در حقِ دسترسی به اطلاعات، حقِ مشارکت در قدرت و تصمیمگیریهای بالفعل و بالقوه وجود دارد. اگر مانع یا موانعی بر سرِ راه دستیابی به اطلاعات به وجود بیاید، دموکراسی مفهومِ خود را از دست میدهد و نوعِ مشارکت در سطوحِ کلانِ ملی، یکسویه و ظالمانه خواهد شد. به همین اساس، این گفتۀ زیبا که «دسترسی به اطلاعات، اکسیژنِ دموکراسی است»، مصداق می یابد. چه…

ادامه خواندندسترسی به اطلاعات، مؤلفۀ مهمِ شهروند شدن

آموزش حقوق بشر، نگرشی بر کارکردهای آموزشی شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر درپیوند با گفتمان حقوق بشر درافغانستان

 سخن این شماره آموزش حقوق بشر، نگرشی بر کارکردهای آموزشی شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر درپیوند با گفتمان حقوق بشر درافغانستان از دو سال بدینسو شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر افغانستان، در چوکات کاری اش، یونتِ آموزشِ حقوق بشر را به کار گماشته است و در این مدت با راه اندازی برنامه های مستمرِ آموزشیِ حقوق بشری، به یکی از بارزترین نهادهای افغانستان مبدل گردیده است. راه اندازی برنامه های آموزشیِ شبکه، با گونۀ متفاوتی از دیگر دست اندرکارانِ امور بوده است. در مباحثِ آموزشِ حقوق بشر از سوی شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر، زبان، اثرگذاری و شیوۀ بیان، به گونه های بسیار استثنایی، از اهمیتِ زیادی برخوردار بوده است. از سوی دیگر، شرکت کنندگانِ برنامه های آموزشی نیز از طیفهای مختلف، به گونۀ برگزیده می شوند، که بار و آماجِ مباحث را درک و هضم بتوانند. آموزگارانِ شبکه نیز خیلی با دقت برگزیده می شوند. نخست، زبانهای محل در ارجحیت قرار می گیرد، تخصص و کارایی پیش می آید و گونه های پیداگوژیگ نیز نقش بازی می کنند. این عناصر باعث می گردند، که برنامه ها به حدی جالب شوند، که برنامۀ آموزشی، از شکلِ «استادمحور» برون آید و مضمونِ محوری و گفتمانِ محوری، جایگزینِ آن شود. چندین بار اتفاق افتاده، که شرکت کنندگانِ برنامه های آموزشی، در هنگامِ وداع باهمدیگر، اشک ریخته اند و خاطراتِ روزهای فراموش ناشدنی را، را با عواطفِ صمیمانه یی با خود بُرده اند. این خود، تصورِ روشنی از فرهنگِ متعالیِ مناسبات و همکاری در میانِ کارمندان و همقطارانِ شبکه ارایه می دارد. به مشکل می توان به این باور دست یازید، که در جامعه یی که مطلقگرایی به تمرینِ روز مبدل شده بود، خردباوری و همدیگرپذیری نهادینه گردیده و جاگزینِ آن گردد. این ادعا را می توان، روزمره، در کارکردها و گونه های پرداختِ شبکه به خوبی مشاهده…

ادامه خواندنآموزش حقوق بشر، نگرشی بر کارکردهای آموزشی شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر درپیوند با گفتمان حقوق بشر درافغانستان

تدویر سمپوزیم تحلیلی زیر عنوان «رسانه ها، حق دسترسی به اطلاعات و انتخابات» در شهر مزار شریف

سروش کاظمی به تأریخ ۱۰ جوزای ۱۳۸۸، برابر با ۳۱ می ۲۰۰۹، سمپوزیم تحلیلی «رسانه ها، حق دسترسی به اطلاعات و انتخابات» ، از سوی مرکز هماهنگی شمال شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر، در تالار مارکوپولوی شهر مزار شریف، برگزار گردید. در این سمپوزیم، شصت تن از روشنفکران، فعالین حقوق بشر، مسؤولین نهادهای جامعۀ مدنی، نمایندۀ کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان، نمایندۀ یوناما، رؤسای نهادهای دولتی و مسؤولین و نمایندگان رسانه ها شرکت کرده بودند. در آغاز برنامه، سروش کاظمی، هماهنگ کنندۀ برنامه های شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر در شمال و شمالشرق، ضمن ادای سلام و ابراز خوش آمدید به اشتراک کننده ها، داشته ها و دستورکار سمپوزیم را به معرفی گرفت و در بخشی از سخنان خویش، گفت: «برنامه های تحلیلی و برگزاری گفتمانهای حقوق بشری در بُعد نوشتاری (چاپ مجلۀ انگاره، صفحۀ ویژۀ شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر در هفته نامۀ کلید، چاپ مقاله های تحقیقی)، در بُعد شنیداری (برنامۀ صدا، که از طریق رادیو صبح بخیر افغانستان نشر میگردد) و همچنان برگزاری این چنین همایشها، ما را در جهت رسیدن به جامعۀ استوار بر دموکراسی و حاکمیت قانون، که دورنمای کاری شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر افغانستان است، نزدیک تر میسازد». سپس، خانم ثریا پرلیکا، به نمایندگی از بورد شبکه، از هماهنگی، ظرفیت پروری و دادخواهی، به عنوان ساحات کاری کلیدی و استراتیژیک شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر افغانستان نام برد و کارهای شبکه را درعرصه های یاد شده، ارزنده و با اهمیت خواند. سپس آقای فیاض مهرآیین، رییس دفتر مقام ولایت بلخ، پیام والی ولایت بلخ، آقای عطا محمد نور را به خوانش گرفت، که در بخشی از این پیام آمده بود: «صرف نظر از نارساییها و کاستیهایی که طبعاً بنا بر فقدان تجربۀ کافی از آزادی و دموکراسی در کشور ما موجود است، در مدت کمتر از…

ادامه خواندنتدویر سمپوزیم تحلیلی زیر عنوان «رسانه ها، حق دسترسی به اطلاعات و انتخابات» در شهر مزار شریف

کتابِ مبانی فکری عرصۀ حکومتداری از چاپ برامد

مهدی زرتشت نامِ کتاب: مبانی فکری عرصۀ حکومتداری نویسنده: علی پیام تأریخِ نشر: بهارِ ۱۳۹۰ نوبتِ چاپ: اول چاپ: چاپخانۀ بهیر، کابل، افغانستان ناشر: نویسنده تمویلِ مالی: بودجۀ PBGF قیمت: ۳۰۰ افغانی تعدادِ صفحات: ۵۴۴ صفحه این کتاب، ناظر است بر بخشهایی از استرات‍ژی انکشافِ ملی، که سکتورهایی چون حکومتداری، حاکمیتِ قانون و حقوقِ بشر، سکتورِ زیربنا و سکتورِ امنیت را موردِ بحث قرار میدهد. کتاب، از اجزای زیر تشکیل شده است: تعاریف و مبانی حکومتداری و سکتورِ حکومتداری با بخشهای حقوقِ شهروندی در اسنادِ تقنینی افغانستان و اسنادِ لازم الرعایۀ بین المللی، بررسی مجازاتِ اعدام (سلبِ حیات) در اسنادِ تقنینی افغانستان و اسنادِ لازم الرعایۀ بین المللی، چارچوبهای روابطِ مسلمانِ افغانستانی با غیرِمسلمان، حقِ رجوعِ مؤثر، عدالتِ انتقالی در گذرِ نظامِ سیاسی افغانستان، عرصه های عدالت و قضا، مانندِ سلبِ آزادی و مسایل و مبانیِ سلبِ آزادی، اطالۀ دادرسی در دستگاه قضایی افغانستان، روشهای حل و فصلِ عرفی و مطابقت با معیارها و روشهای مؤثرِ کشورهای دیگر، بررسی مبانی رشوت در اسنادِ تقنینی افغانستان، بررسی موافقتنامه های افغانستان در عرصۀ بین المللی، مباحثی چون تکتهای لاتری، قاعدۀ لاضرر در قانونِ مدنِ افغانستان، بررسی حریمِ ملکیت، و همچنین سکتورِ زیربنا، چارچوبهای حقوقی شهرداری افغانستان و سکتورِ امنیت، چون تعاریف و وظایفِ پولیس و جایگاه آن در اسنادِ تقنینی کشور و بررسی جرمِ سیاسی با رویکردِ قانونِ جرایم علیه امنیتِ داخلی و خارجی افغانستان. کتابِ حاضر، در عینِ حالی که مسایلِ سکتورِ حکومتداری، زیربنا و امنیت را به طورِ راهبردی به بحث گرفته است، نقدِ تفکرِ حکومتداری و اندیشۀ سیاسی نیز هست. بی گمان، برخی از مباحثِ این کتاب، آنهم به طورِ جدی، برای اولین بار در قالبِ کتاب، در افغانستان ارایه میگردد. این کتاب، علاوه بر روحیۀ تجربیاتِ نویسنده، اثرِ تحقیقی و پژوهشی است. نویسنده، چند سالی است که به حیثِ کارشناسِ تقنین و قوای مسلح، کارشناسِ حکومتداری…

ادامه خواندنکتابِ مبانی فکری عرصۀ حکومتداری از چاپ برامد

اطلاعات، پل ارتباطی میان مردم و دولت است

ولیشاه بهره، رییس اطلاعات و فرهنگ ولایت هرات گفتگو گردان: خالده خرسند پرسش: جناب آقای بهره، با عرض سپاس از این که در گفتگو با ما شرکت کردید ،پرسش اول را اینگونه مطرح مینماییم که دسترسی به اطلاعات در افغانستان امروز از چه اهمیتی برخوردار است؟ پاسخ: افغانستان کشوری است که دارای اهمیت استراتیژیکی خاصی در منطقه بوده و یقینا درین منطقه، هر لحظه شاهد تحولات مختلفی هستیم که مستقیماً بیانگر جایگاه ویژه آن در قاره آسیا است. تحولات و بحران های ناگوار سه دهۀ اخیر، روح و روان مردم ما را می آزارد و مردم، ضمن این که نیاز به آگاهی سیاسی دارند، علاقمند اند تا عوامل اصلی و دلایل موجۀ بحران کنونی کشور شان را بدانند. اطلاعات، یگانه وسیله ایست که در حال حاضر بمثابۀ نیاز مبرم مردم تلقی گردیده و بایست در تقویت و ترویج آن سعی بلیغ بخرج دهیم، تا در تنویر افکار عامه گامی برداشته باشیم. باید بخاطر داشت که یکی از دلایل خوب اهمیت اطلاعات در حال حاضر، تقاضا و علاقمندی مردم افغانستان به آن است. پرسش: به تصور شما، آیا حق دسترسی به اطلاعات، از اصول اساسی دموکراسی است؟ و آیا در نبود این قانون دموکراسی آسیب خواهد دید؟ پاسخ: آزادی بیان، یکی از اصول دموکراسی است که باید به آن عطف توجه مبذول گردد، اطلاعات، وسیلۀ تبیین وقایع اجتماعی وسیاسی است، لذا بدون وسایل و ابزار اطلاعات، نمی توان به موجودیت وتداوم دموکراسی باور داشت. پرسش: آزادی اطلاعات و حق دسترسی به اطلاعات را اکسیژن مردم سالاری یا دموکراسی خوانده اند؛ شما چه فکر میکنید؟ پاسخ: هر کسی در اجتماع علاقمند است تا آزاد زندگی نموده و از محیط زندگی اش آگاهی کامل داشته باشد. دانش و بینش انسان موجب آرامش آن بوده که بوسیلۀ اطلاعات در چوکات آزادی بیان کمایی می گردد. پس می توان حکم نمود که اطلاعات…

ادامه خواندناطلاعات، پل ارتباطی میان مردم و دولت است

دموکراسی و انتخابات

حسین سرامد چنانی که می‌دانیم، در حکومتهای دموکراتیک، قدرت، خاستگاه مردمی دارد و بنابر خواست و رضایتِ مردم و از طریقِ قرارداد میانِ مردم ایجاد می‌شود؛ یعنی زمامداران و صاحبانِ قدرت، در واقع، امانتدارانِ قدرت اند، که برای مدتِ معینی، در مرجعیتِ استفاده و اِعمالِ قدرت قرار گرفته اند. معین و محدود بودنِ زمانِ حکومتِ زمامداران به این معناست، که مردم صلاحیتِ آن را دارند، که بعد از مدتِ معینی، شخصِ دیگری را امانتدارِ قدرتِ خود بسازند. از این رو قرار گرفتن در مرجعیتِ رهبری و اعمالِ قدرتِ سیاسی، تنها از طریقِ جلب و کسبِ رضایتِ مردم، امکان پذیر است و هر کسی که خواسته باشد در این مرجع قرار گیرد، باید موردِ توافق و رضایتِ مردم باشد، در غیرِ آن، از هیچ طریقِ دیگر، امکانِ رسیدن به مرجعیتِ اِعمالِ قدرتِ سیاسی، امکان پذیر نیست. در نظامهای دموکراتیکِ امروزی، اراده و رضایتِ مردم، از طریقِ انتخابات تبارز می‌یابد. انتخابات، امکانِ آن را فراهم می‌سازد، که مردم فارغ از هرگونه ترس و فشار و نگرانی، آزادانه، زمامدارِ موردِ نظرِ خود را برگزینند. مکانیسمِ انتخابات به گونه‌ یی است، که به صورتِ طبیعی، توافقِ نظرِ اکثریتِ مردم را آشکار می‌سازد. یعنی هرکسی می‌خواهد در مرجعیتِ رهبری و استفاده از قدرتِ سیاسی قرار گیرد، باید توافقِ اکثریتِ مردم را با خود داشته باشد، تا بتواند به مشروعیتِ اِعمالِ قدرت برسد. در واقع، فرضِ انتخابات بر این است، که حکومت باید توسطِ اکثریت، یا نمایندۀ اکثریت، اداره شود؛ زیرا ما ناگزیریم که سرانجام راهی برای رسیدن به یک توافقِ نظرِ کُلی، برای ایجادِ یک حکومت، داشته باشیم. در جوامعِ امروزی، که متشکل از میلیونها شهروند است، دستیابی به این توافق، به گونۀ مستقیم، امکان ندارد و همچنان رسیدن به یک توافقِ همگانی نیز، عملاً، ناممکن است؛ پس ناگزیر باید به رأی و نظرِ اکثریت تن در داد. در واقع، این یکی از…

ادامه خواندندموکراسی و انتخابات

بهتر است به جای لعنت فرستادن به تاریکی، شمعی بیافروزیم.

سخن این شماره بهتر است به جای لعنت فرستادن به تاریکی، شمعی بیافروزیم. (کنفوسیوس) گفت و شنود از پیامدهای ناگزیر حصرگرایی و مبنای تمدن جدید است، که در آن، اطراف گفت و گو، همدیگر را اشتباه پذیر و در یک سطح متعادل و متوازن می بینند و بررسی اندیشه ها، برداشتها و راه حلهای گوناگون را امر جدی می پندارند. در گفت و شنود، تعاطی و مبادلۀ آزاد عقیده ها و اندیشه ها صورت می پذیرد. پذیرش گفت و شنود، مستلزم آن است که افراد بشر را با تمامی تمایزات و اختلافاتی که از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان و... دارند، از حرمت، حیثیت و اعتبار یک سان بهره مند بدانیم. این از نخستین الزامات شأن انسانی است. وقتی از گفت و شنود و آزادی اندیشه و بیان سخن می رانیم، الزاماً، تعدد، تکثر و تفاوت عقاید، برداشتها، سلایق و راه حلها را به رسمیت می شناسیم و در این میان «سخنگو» و «سخن شنو» تعادل و تناسب گفت و شنود را حرمت می گذارند. جامعه یی که آزادی عقیده و بیان را می پذیرد، یک جامعۀ مدارا منش و کثرتگرا نیز است. نیک می دانیم که طرح حقوق و آزادیهای اولیه، به لحاظ تأریخی، بر حقوق و آزادیهای دیگر تقدم دارند و حقوق و آزادیهای مکمِل (آزادی اندیشه، آزادی مذهب، آزادی بیان، آزادی آموزش، آزادی دسترسی به اطلاعات، آزادی اجتماعات و...) در سطح بالاتر و مراحل مؤخرتر برای ما انسانها مطرح شده اند، اما به لحاظ ارزش و اعتبار، هیچ حقی بر دیگری تقدم و تفضل ندارد. حقوق و آزادیهای مدنی اولیه و مکمِل، همسو با آزادیهای سیاسی معطوف به حق مشارکت، در حضور دولت شفاف و پاسخگو، ورود ما را به جامعۀ مدنی و دموکراتیک ممکن می سازد. در یک جامعۀ دموکراتیک و مدنی، قدرت دولت محدود است و نمی تواند در تمامی جنبه های زندگی…

ادامه خواندنبهتر است به جای لعنت فرستادن به تاریکی، شمعی بیافروزیم.

خشونت های خانواده گی دربلخ

پرسش و پاسخی با بانو سارنوال ماه گل یمام، مسؤول انجمن حقوقی آریانا در ولایت بلخ گفتگو گردان: نبیلا واعظی □ خشونت های خانواده گی در عرف افغانستان چگونه است؟ ■ خشونت درعرف افغانستان، یک امر پذیرفته شده ودر ذهنیت جامعه، یک اصل قبول شده است. اکثر مردم وخصوصآ زنان فکر می کنند، مردان جنس بر تر بوده و اگر این جنس برتر گاهی اوقات قهر آمیز بر خورد میکند، یک عمل عادی است. حتی بعضآ دیده شده که زنان در رابطه با بر خورد های خشن مردان به یکدیگر   تسلی داده میگویند : ( تشویش نکن بالاخره هر چه نباشد مرد است وخصلت مردی دارد) □ خشونت های خانواده گی چگونه رخ میدهد و عوامل آن در چیست؟ ■ در رابطه به این سوال شما باید گفت که خشونت های خانواده گی عوامل متعدد دارد؛ از جمله میتوان موارد ذیل را نام برد :  ازدواجهای اجباری وعدم رضایت طرفین در ازدواج ، ازدواجهای دوران طفولیت، ازدواجهای بد دادن، ازدواجهای بدل که به کثرت دیده شده برای انتقام از دختر خود که مورد خشونت خانوادۀ داماد قرار گرفته است، عروس خود را مورد خشونت قرار میدهند. فقر نیز عامل خشونت های زیاد شده  میتواند، زیرا مردی که برای فراهم کردن لقمۀ نان از صبح تا شام در بازار کار سرگردان است، ازاونباید توقع جبین گشاده را داشت. بیسوادی هم در مواردی باعث بروز خشونت میشود. رسوم حاکم در جامعه که برمبنای آن مردان خودرا در سر نوشت زنان ذیحق میدانند؛ ولو اینکه ولی آنها نیستند؛ مثلا درصورتیکه دختران، پدر نداشته باشند، پسر کاکا و پسرماما، صلاحیت تصمیم گیری را از زنان سلب نموده وهمیشه آنها رامنحیث کنیز استفاده مینمایند. خود خواهی وعدم گذشت در محیط خانواده نیز باعث بروز خشونت شده میتواند. درصورتیکه مرد ها از موضع خود پایین نیایند  وهمیشه خودرا به حق بدانند،آنگاه در صورت بروز جزئی ترین عکس العمل خلاف نظر شان، دست به خشونت میزنند. □ میزان خشونت های خانواده گی در شهر…

ادامه خواندنخشونت های خانواده گی دربلخ

بایسته ‏های عدالتِ انتقالی و تطبیقِ آن در افغانستان

محمد حسین سرامد اشاره: این مقاله متن سخنرانی آقای محمد حسین سرامد است که به نمایندگی از موسسه‏ی جامعه‏ی مدنی و حقوق بشر افغانستان در کنفرانس «عدالت انتقالی در افغانستان»، ارائه گردید. این کنفرانس از سوی مرکز مستقل ملی آموزش حقوقی در تاریخ اول سرطان ۱۳۹۰، برابر با ۲۲ جون ۲۰۱۱ در دانشگاه کابل برگزار شده بود. اینک متن کامل آن را در اینجا به نشر می‏سپاریم. در طول بیش از سه دهه جنگ و ناامنی در افغانستان، جنایت‏های بی‏شماری اتفاق افتاده است و حقوق بی‏شماری نقض شده است؛ موارد متعددی از قتل‏های سازمان یافته، کوچ دادن‏های اجباری، تبعیضات نژادی، تجاوزات جنسی، قتل عام‏ها و غیره که در اثر آن‏ها هزاران نفر قربانی شده اند. اینک خاطره‏ی این جنایات همچون زخمی ناسور بر پیکره‏ی جامعه‏ی افغانستان باقی مانده و از آن یک جامعه‏ی بیمار ساخته است. این جنایات جامعه‏ی متشتت افغانستان را پراکنده‏تر ساخته است. عبور از این بحران و بازسازی یا در حقیقت نوسازی هویت و احساس ملی مشترک میان اقشار مختلف جامعه‏ی افغانستان، اینک نیازمند تلاش‏های جدید و رسیدگی به این جنایات گسترده است. اکنون که کشور ما در پی دستیابی به صلح و بازسازی روابط اجتماعی ویران شده و ایجاد یک ملت واحد بر محور عدالت اجتماعی و هویت مشترک ملی است، به نظر می‏رسد بدون حل و فصل این جنایت‏ها امکان رسیدن به صلح پایدار و عادلانه و ایجاد یک ملت و دولت ملی فراگیر بسیار مشکل خواهد بود. این جنایت‏ها را نمی‏توان صرفاً از نظر قضایی و با دید حقوقی محض مورد بررسی و رسیدگی قرار داد، زیرا اولاً شمار آن‏ها بسیار زیاد است و ثانیاً اکثر آن‏ها به صورت سازمان یافته و گروهی صورت گرفته است و عملاً امکان رسیدگی قضایی محض به همه‏ی آن‏ها ناممکن است. متأسفانه تجربه‏ی این گونه جنایات در جهان و در تاریخ بشر کم نبوده است. در…

ادامه خواندنبایسته ‏های عدالتِ انتقالی و تطبیقِ آن در افغانستان