جامعۀ مدنی و دستاوردهای مدنیِ زنان در افغانستان
حسین سرامد جامعۀ مدنی، یک مفهومِ مدرن در علومِ اجتماعی و سیاسی است و تعاریفِ گوناگونی برای آن ارایه شده است. در یک معنا، جامعۀ مدنی، حوزه یی از روابطِ اجتماعی است که زندگیِ خصوصیِ افراد را از ساحۀ کنترلِ دولت، جدا میکند. در این حوزه، افراد بدونِ کنترلِ کاملِ دولت، با همدیگر ارتباط میگیرند و به فعالیتهای جمعی دست میزنند و برای سامان بخشیدن به فعالیتهای خود، به ایجادِ نهادها و مؤسساتِ اجتماعی، اقدام میکنند. لازمۀ وجودِ جامعۀ مدنی، فرهنگِ مدارا و دیگرپذیری است، تا در سایۀ آن، افراد و گروههای مختلفِ اجتماعی بتوانند با حفظ و احترام به تفاوتهای همدیگر، به گونۀ مسالمتآمیز، در کنارِ همدیگر زندگی کنند و به فعالیتهای خویش دوام دهند و به گفتگوهای مسالمتآمیز بپردازند. این مفهوم، اشاره به وضعیتی دارد که در آن، اولاً همۀ شهروندان، در سایۀ حمایتِ قانون، از حقوق و امتیازاتِ شهروندیِ برابر برخوردار اند و آزادیهای آنان، برای دستیافتن به این حقوق و امتیازات، موردِ احترامِ نهادهای قدرت در جامعه قرار دارد. ثانیاً، همۀ شهروندان، برای دست یافتن به خواسته ها و حقوقِ انسانی و امتیازاتِ شهروندیِ خود، دست به ایجادِ نهادها و سازمانهای مدنی میزنند و منافعِ صنفی و گروهیِ خود را در چارچوبِ آن تعریف میکنند و به گونۀ سازمانیافته و پیگیر، برای رسیدن به حقوق و امتیازاتِ قانونیِ خود، تلاش و فعالیت مینمایند؛ بنابراین، جامعۀ مدنی، دارای دو خصوصیتِ ویژه میباشد: یکی اینکه همۀ شهروندان، در آن از برابری حقوقی و قانونی برخوردار اند و هیچگونه تبعیض و تمایزِ غیرِمنطقی، میانِ آنان جواز ندارد و موقعیتِ شهروندیِ هر فرد نیز توسطِ قانون تعریف میشود. دیگر اینکه، در جامعۀ مدنی، همۀ شهروندان، شهروندانِ فعال و کنشگر اند - یا حدِاقل تلاش میشود که فعال و کنشگر باشند، تا بتوانند در کنترلِ قدرت و نظارت بر عملکردهای قدرت، نقشِ مؤثر بازی کنند و از حقوقِ خود…